محمدعلی یزدانیار
دبیرگروه کتاب
mohammadaliyazdanyar@gmail.com

اول. با صد میلیارد تومان چه کارهایی می‌شود کرد؟ مخصوصاً صد میلیارد تومانی که صاحبش عموم ما مردم باشیم، یعنی پول برای جیب همه ما هشتاد و پنج میلیون نفر با هم باشد. با صد میلیارد تومان خیلی کارها می‌شود کرد. مثلاً اگر هزینه ساخت هر متر مربع مدرسه را 10 میلیون تومان فرض کنیم، با این صد میلیارد تومان می‌شود 10 هزار متر مربع مدرسه ساخت. یا با فرض متوسط قیمت صد هزار تومان برای یک جلد کتاب، می‌توان یک میلیون جلد کتاب برای مناطق محروم تهیه کرد. اصلاً چرا کار مستقیم فرهنگی؟ اگر هزینه ایجاد هر شغل در کشور را صد میلیون تومان هم محاسبه کنیم، با صد میلیارد تومان می‌توان هزار نفر را صاحب شغل کرد که این خودش یعنی به طور متوسط چهار هزار نفر کیفیت زندگی بهتری خواهند داشت. با صد میلیارد تومان البته کارهای دیگری هم می‌شود کرد، مثلاً می‌شود به وسیله صد میلیارد تومان از بودجه عمومی کشور، با یک بازیکن فوتبال - آن هم بازیکنی که در بازار جهان حتی 10 درصد این مبلغ هم ارزش ندارد - قرارداد بست. صد میلیارد تومان برابر است با مجموع مالیاتی که بیست هزار کارمند دولت طی یک سال پرداخت می‌کنند. حالا اگر ریختن پول بیت‌المال در جیب یک بازیکن فوتبال در همه جای دنیا رسم است، که عجب رسم مسخره‌ای! اگر هم ماجرا این است که در کشورهای پیشرفته، یک بنگاه خصوصی حقوق بازیکنان را به وسیله درآمدهای خودش تأمین می‌کند و دستش در جیب دولت و مردم نیست، پس شما خودتان تصمیم بگیرید خرج کردن صد میلیارد تومان بابت خریدن یک میلیون جلد کتاب برای مناطق محروم کار بهتری است یا بستن قرارداد با یک بازیکن فوتبال!
دوم. قرار بود اوایل تیر ماه یک شماره مخصوص کتاب‌های تابستانی داشته باشیم. بعد دیدیم به‌به! عید قربان آمده و اولین پنجشنبه تیرماه ما تعطیل است. هفته قبل هم که به مناسبت روز ادبیات کودک به مهدی آذریزدی پرداختیم و نشد بزنیم توی برنامه‌های تابستانی. اما بالاخره در این شماره با یک سری معرفی و نقد و بررسی درست و حسابی برای گذران تابستان در خدمت شما هستیم. بخوانید که برایشان زحمت زیاد کشیدیم، امیدواریم بپسندید.
سوم. من اگر صد میلیارد تومان پول داشتم، یک عالمه کتاب می‌خریدم. به خدا!