حاشیه پررنگتر از متن
روایتهایی که محتوا را میسوزانند
مهدیه جاهد
خبرنگار
پسری با تیشرت کلاهدار روایتی است از زینب مکیان همسر و دخترعموی شهید احمد مکیان، شهید مدافع حرم 22 ساله اهل خوزستان که توسط انتشارات خط مقدم وارد بازار نشر شده است.
در میان مجموعه کتابهای خاطرات شهدا، خاطراتی که از زبان همسر شهدا روایت میشود از جذابیت بیشتری برخوردار است چرا که در این خاطرات هم احساسات، عملکرد و هم نحوه زندگی همسر شهید روایت میشود و هم سیره زندگی شهید و مهمتر از آن نحوه تعامل شهدا با همسران و خانوادهشان مورد توجه قرار میگیرد. به صورتی که باید تعادلی در این نحوه روایات بین شناخت شهید و شناخت همسر شهید برقرار باشد. اما باید دقت شود که در این میان حاشیه پررنگتر از متن نشود.
کتاب پسری با تیشرت کلاهدار روایتی است که بیشتر از آنکه به زندگی شهید و عملکرد همسر شهید پرداخته شود درگیر زیادهگویی و پرتگویی حاشیههای بیاهمیت و در انتها مبهم کردن کل روایت است.
خانم اعظم محمدپور نویسنده این کتاب اصلاً نتوانسته است از بیان خاطرات زینب مکیان انسجام و پیوستگی دربیاورد. راوی به طور قطع تقصیری در این نحوه خاطرهگویی ندارد چون به طور حتم وظیفه نویسنده است که بتواند ترتیب میزان اهمیت خاطرات را در کتاب کنار هم چینش کند. آنچه نشان میدهد عدم تبحر نویسنده در پرداخت به این مقوله است.
از آنجایی که خانم مکیان هنگام ازدواج تنها هفده سال داشته و کل مدت زندگی مشترکش با پسرعمویش هشت ماه بوده، خاطره چندانی از زندگی مشترکش ندارد. اما خاطراتی که در کتاب آمده تقریباً از سر دلتنگی راوی برای دوران کودکی و زندگی با خانوادهاش است. آنقدر این دلتنگی و پرداخت در کتاب پررنگ است که تقریباً هیچ مورد دیگری در نظر خواننده نمود پیدا نمیکند. خواننده 200 صفحه کتاب را میخواند بدون دستاوردی از آن. شهید و رفتارش در هالهای از ابهام، بدون توضیح رها میشود.
آنقدر این ابهام زیاد است که در نهایت خواننده حتی ربط کتاب به عنوان و طرح جلد آن را نیز متوجه نخواهد شد. توضیحات گنگ و پراکندهای که از خلال خاطرات همسر شهید عنوان میشود آنقدر زیاد است که حتی پس از اتمام کتاب ممکن است سؤالهای متعدد و شک و شبهاتی در مورد سبک زندگی شهید مکیان بهوجود بیاید. گرههای شخصیتی زیادی که در کتاب به علت عدم مدیریت نویسنده در انسجامدهی و طبقهبندی خاطرات راوی وجود دارد. مثل تغییر و تحولات روحی و رفتاری که شهید در طی همان مدت کم زندگی دچارش میشود، علت پنهانکاری بسیاری از کارهایش از همسر و خانوادهاش و حتی مقوله نصفه مانده درس و دانشگاهش.
ژانر خاطرات شهدا از جهت اینکه با زندگی واقعی و اتفاقات افتاده راوی یا راویان پیش میرود و تاریخ شفاهی محسوب میشود به گونهای باید مستند و با تاریخها و پاورقیها و توضیحات دقیق باشد. از این جهت پسری با تیشرت کلاهدار مخصوصاً در نیمه ابتدایی کتاب ضعف بزرگی دارد و رمان گونه پیش رفته است.