فرصتی برای ساخت یک مزرعه خیلی آزاد

داستان پرماجرای تبدیل مزرعه حیوانات به بازارچه حیوانات

«مخمصمه حیوانات» دقیقاً از جایی شروع می‌شود که «مزرعه حیوانات» مشهورترین اثر «جورج اورول»به پایان رسید. از شعارهای مشهور مزرعه فقط یک شعار با هزاران تغییر باقی مانده است؛ «همه حیوانات بگی نگی برابرند».
پس از تغییر چندین و چند رهبر در مزرعه اسنوبال به همراه یک بُز به یک مزرعه بر می‌گردد. اسنوبال همان خوکی است که در داستان اورول نماد انقلابی واقعی و بعدها تواب به حساب می‌آمد. او با خودش دموکراسی، آزادی و پیشرفت به همراه آورده است. پس از اینکه اسنوبال خودش را به عنوان عضو مزرعه دوباره به بقیه ثابت می‌کند، بازسازی مزرعه با همکاری او و دوست بُزش آغاز می‌شود.
اینجاست که شعار هزاران بار دستکاری شده، یک بار دیگر هم دستکاری می‌شود؛ «همه حیوانات با هم برابرند، هر کس هر چه که بشود، خودش خواسته که بشود».
بله، درست حدس زدید، یا اگر حدس نزدید لازم است به شما بگویم که «مخمصه حیوانات» (با عنوان اصلی فرصت اسنوبال) آن روی سکه اثر جورج اورول است. اسنوبال که به عنوان یک انقلابی ناامید شده، پس از اتهام خیانت از مزرعه فرار کرده بود، این بار به عنوان فردی با تفکرات لیبرالی به مزرعه باز می‌گردد. در «مخمصه حیوانات» داستان تبدیل مزرعه حیوانات به «بازارچه حیوانات» روایت می‌شود و تأثیراتی که این تغییرات پی در پی بر خود مزرعه، همسایگانش و اطرف می‌گذارد. این کتاب بر خلاف مزرعه حیوانات که ادبیاتی خشک، نصیحت‌گونه و جدی داشت از ادبیاتی بسیار بانمک، شوخی‌های کاردرست و بیانی ملیح استفاده کرده است. بر خلاف اورول که سعی داشت مانند یک پدربزرگ دانا و همه‌چیزفهم دانش خودش را در قالب یک داستانی تمثیلی به ما ارائه دهد، «پیتر رید» فارغ از نظرات سیاسی خودش، داستان را با طنزی قابل توجه و خواندنی برای ما تعریف می‌کند.
پیتر رید کتاب را چند هفته بعد از حمله به برج‌های دوقلو نوشته است، کتابی که به علت محتوای پر حاشیه‌اش توسط ناشر طرف قرارداد پیتر رید منتشر نشد و کارگزارش مجبور شد که کتاب را به یک ناشر کوچک بسپارد. نویسنده در این رمان کوتاه تلاش کرده است تا تأثیر سیاست‌های لیبرالی و حکومت‌های لیبرال و نئولیبرال را در به وجود آمدن وضع امروز بشر بررسی کند. نکته‌ای که باعث شده داستان او یک اثر شعاری نشود این است که نقد او به دنیای لیبرالی در جایگاه یک مدافع سوسیالیسم انجام نشده است. او از راست‌ها انتقاد نمی‌کند که برای چپ‌ها آبرو بخرد. او از تمام کسانی که طمع قدرت دارند انتقاد می‌کند، مخصوصاً آنهایی که جهان غرب را رهبری می‌کنند. او حتی در ترسیم گروه‌های افراطی و تکفیری اسلام‌گرا هم موفقیت‌آمیز عمل کرده است که چون توضیح بیشتر در این باره باعث لوث شدن داستان می‌شود به ذکر جزئیات آن نمی‌پردازم.
نکته آخر؛ کتاب پیش‌گفتار و پس‌گفتاری خواندنی دارد. در پیش‌گفتاربه «آدم فروشی‌ها و جاسوسی‌های» جورج اورول برای MI6 پرداخته شده است و در پس‌گفتار، ناشر به حواشی انتشار کتاب، انتقادات به اثر و سعی در بایکوت کتاب می‌پردازد. خلاصه که خواندن این کتاب را از دست ندهید.