ماجرای تولید ثروت آپارات برای دختر بچه روسی

ویدیوهای«ناستیا استیسی» که از اون به عنوان یکی از کودکان ثروتمند بلاگر یاد می‌شود به یکی از سرگرمی‌های قطعی دختربچه‌‌های ایرانی تبدیل شده و اپ‌‌های داخلی نیزآن را تبلیغ می‌کنند.
آناستازیا رادزینسکایا  که در ویدیوهای تولیدی خود را ناستیا استیسی معرفی می‌کند، دختری 9 ساله اصالتاً روس‌تبار و متولد کراسنودار شهری در جنوب روسیه است که اکنون به همراه اعضای خانواده‌اش در فلوریدا در امریکا زندگی می‌کند. این دختر یوتیوبر که کانالی در سایت یوتیوب دارد در فهرست پردرآمدترین افراد جهان قرار گرفته است؛ چرا که ویدیو‌های منتشر شده توسط او بازدیدکنندگان زیادی داشته‌اند.محتوای کانال او در یوتیوب در سال ۲۰۲۰ میلادی ۳۹ میلیارد بازدید داشته و درآمد چند ده میلیون دلاری را برای او رقم زده است.
هرچند کانال وی توسط والدینش مدیریت می‌شود اما آنچه قابل توجه است، تبدیل این دختر به الگوی رفتاری دختربچه‌‌ها است. ویدیو‌‌های ناستیا که اغلب بازی‌‌های کودکانه و بیشتر به همراه پدر اوست، به یکی از سرگرمی‌های کودکان تبدیل شده و بدون اطلاع هرمربی و پدر و مادری به دوست و همکلاسی معرفی می‌شود.

رفتار اروپایی در بستر ایرانی
نه تنها ناستیا بلکه شخصیت‌‌های دیگری مانند یوا، یاناروما، ولاد و نیکی و مکس و سوفیا نیز با ویدیوهای خود هزاران لایک و لایو را از کودکان ایرانی دریافت می‌کنند. فضای ویدیوها پرازرنگ و همراه با جاذبه‌‌های بصری است که برای هر کودکی می‌تواند فریبنده باشد. از طرفی اغلب کودکان به دلیل اینکه به تلفن همراه یا تبلت و لپ تاپ متصل به اینترنت دسترسی پیدا می‌کنند، به سادگی می‌توانند این ویدیوها را تماشا کنند و تحت تأثیرآن‌‌ها قرار گیرند.
سارا دختر بچه 7 ساله می‌گوید به تنهایی می‌تواند اسم این شخصیت‌‌ها را در اینترنت تایپ کند و این ویدیو‌‌ها را تماشا کند.
این دختر بچه به تازگی خواندن و نوشتن را فراگرفته است و به سادگی می‌تواند لیستی از بچه‌‌های اروپایی با ویدیوهای جذاب را مثال بزند.
روهان کودک 10 ساله نیز می‌گوید هر زمان که پدر و مادرش گوشی را در اختیارش قرار می‌دهند می‌تواند به سادگی این ویدیوها را تماشا کند.
اما آیا تماشای رفتارهای بچگانه کودکان اروپایی مشکل ساز است؟ در صورتی که چند نمونه از ویدیوها را تماشا کنید در انواع اسباب بازی و امکانات بازی و تفریح این کودکان غرق می‌شوید. اغلب والدین ممکن است نتوانند این سطح از امکانات را برای کودکان خود فراهم کنند و این موضوع می‌تواند آسیب جدی را متوجه کودک سازد.از طرفی برخی رفتارها و آداب دراین ویدیوها دیده می‌شود که هیچ ارتباطی به بستر فرهنگی کودک ایرانی ندارد و همین موضوع موجب می‌شود که با چنین ویدیوهایی کودکان ایران در خود کشورشان تربیت اروپایی پیدا کنند.
جالب اینجاست که نه تهاجم فرهنگی در کار است و نه کسی این کودکان را تشویق کرده تا چنین محتواهایی تولید شود، بلکه این دنیای بی‌پایان شبکه‌های اجتماعی است که خود فرهنگ جدیدی را در بین کودکان شکل می‌دهد.

سود سرشار روانه جیب بچه‌‌های آن ور آب
در میانه افسوسی که کودک ایرانی از چنین محتواهایی لمس می‌کند و نمی‌تواند بسیاری از شرایط و رفتارهای این کودکان را در پیرامون خود ببیند و یا آن را بقبولاند، در نهایت شگفتی سایت‌‌های داخلی کشور پر از چنین محتواهایی است. از آپارات گرفته تا سایت‌‌های مختلف، محل مشاهده فیلم‌‌های فانتزی است که برخی چند ده هزار بازدید خورده است.
هرچند ممکن است محتواهایی از این دست توسط خود کاربران در چنین سایت‌‌هایی بارگذاری شود، اما در نهایت این محبوبیت و معروفیت موجب شده تا سودسرشاری به جیب کودکان خارجی سرازیر شود و به عنوان مثال ناستیا به عنوان یکی از افراد ثروتمند فضای مجازی شناخته شود.

تفاوت تولید محتوا برای کودکان در داخل و خارج از کشور
ممکن است این سؤال به وجود بیاید که چرا چنین محتواهایی در داخل کشور تولید نمی‌شود؟ پاسخ به این سؤال را باید از والدین بلاگری که کودکان خود را تا مرز آزار و اذیت می‌برند، جست وجو کرد.اغلب محتواهایی که از کودکان در صفحات داخلی و توسط پدر و مادرهای ایرانی تولید می‌شود، منجر به تبلیغاتی می‌شود که هیچ ارتباطی به دنیای کودکانه ندارد. حتی محتواهای تولیدی نیز اغلب فاقد جنبه آموزندگی است و متأسفانه در برخی مواقع حتی با مصادیق کودک آزاری از جمله استفاده ابزاری از کودکان برای فروش یک کالای خاص برابری می‌کند.
انتشار عکس‌‌ها و ویدیوهایی که نحوه حرف زدن یا بازی کردن کودک را دستمایه تفریح و مسخره قرار داده است، در نهایت به کانال‌‌های پرطرفداری منجر می‌شود که والدین به دنبال تبلیغ لباس و لوازم سرگرمی ‌و لوازم خانه و درآمدزایی هستند.
این در حالی است که ویدیوهایی مانند ناستیا حداقل به دلیل جنبه آموزشی و انعکاس علایق، سلیقه‌‌ها و نیازهای کودکان بار معنی هر چند‌ اندکی را به دوش می‌کشد.

فقر تولیدات، کودک خارجی را الگو کرده است
می‌توان به جرأت گفت که در ایران هیچ قهرمان یا الگوی کودک و نوجوانی وجود ندارد. نه انیمیشن‌‌ها و نه سایر تولیدات رسانه‌ای نتوانسته است، چنین الگویی را معرفی کند.
کودکی که بتواند ترند شود و میلیون‌‌ها فالور داشته باشد، درهیچ یک از شبکه‌‌های اجتماعی ایرانی نیست.
موضوعی که خلأ آموزش و پرورش کودکان را نشان می‌دهد. حتی محتوایی مانند یک عروسک یا قهرمان داستان نیز نتوانسته برای کودکان تعریف شود.
تمامی‌ این اتفاقات موجب شده تا کودکان ما برای سرگرم شدن به سمت تولیدات آن ور آبی بروند و کودکی که به تازگی خواندن و نوشتن یاد گرفته است اولین تجربه‌‌های جست وجوی خود در اقیانوس اینترنت را با جست وجوی نام چنین افرادی آغاز می‌کند.
نه تنها کج‌سلیقگی مسئولان تربیتی بلکه کج‌فهمی‌ و کج‌سلیقگی والدین نیز موجب شده تا حتی کودکان نخبه، جذاب و موفق شناخته نشوند.
اگر استعدادی وجود دارد و اگر توانمندی در پس تعاریف نادرست از تولید محتوای رسانه‌ای ویژه کودکان پنهان مانده است و کودک ایرانی امروز الگویی از فرهنگ و دیار خود ندارد. دوستان شیرین و جذاب او که می‌توانند دنیایش را شاد کرده و او را سرگرم سازند، هزاران فرسنگ با او فاصله دارند.
ناستیا دلارهای خود را در ویدیوها روی سینه‌اش می‌فشارد و لبخند می‌زند.
 دلارهایی که بخشی از آن به واسطه غفلت ما از کودکانمان در دستان این دخترک
 جا گرفته است.