آدم کوچولوها

آیه طائبی
دبیر گروه زندگی

مهران مدیری جایی در برنامه دورهمی گفت من عاشق نمره ۱۳.۵ هستم. بعد کمی شوخی کرد و درباره شیوه تحصیلش صحبت کرد. اما جایی میان شوخی‌ها گفت «نمره ۱۳.۵ یعنی آن بچه، شیطنت کرده، بازی کرده، بچگی کرده و البته درس هم خوانده.»
مگر در معدودی افراد، کسب نمرات عالی برای اغلب آدم‌ها چه در کودکی و چه در جوانی و بزرگسالی به معنای وقف زندگی برای درس خواندن است. بچه‌ها اما با تفریح و بازی زندگی را یاد می‌گیرند. نظریه اشتباهی رایج شده که می‌گوید کودک کاری جز درس خواندن ندارد یا نباید داشته باشد. اما مگر نه اینکه اصل زندگی و ریشه و هسته هویت ما در کودکی شکل می‌گیرد؟ پس چیزهای مهم‌تری هست که هر کودک باید در زمان کودکی بیاموزد. زندگی را باید بیاموزد و زندگی برای کودکان در بازی خلاصه می‌شود.
گاهی انگار والدین با کودکان به رقابت می‌ایستند و همان‌طور که خودشان در زندگی هیچ زمان خالی برای استراحت و تفریح ندارند، برای کودکانشان هم فرصت نفس کشیدن نمی‌گذارند. کلاس پشت کلاس، آموزش پشت آموزش، انگار نه انگار که چشم بر هم بزنند دوران شیرین کودکی تمام می‌شود و زندگی آن روی جدی و محکمش را به همین بچه‌های معصوم نشان می‌دهد.
گاهی هم والدین می‌خواهند تمام کم و کاستی‌های زندگی خودشان را در زندگی کودکان جبران کنند. برای مثال هیچ زبان دومی بلد نیستند، پس کودک را از سنین پایین و به شکل فشرده به کلاس زبان می‌فرستند. یا خودشان در اثر کم تحرکی دچار مشکلات فراوان شده‌اند حالا می‌خواهند از کودکشان یک قهرمان ورزشی بسازند.
پیش‌ترها که ما کودک بودیم، همه تابستان‌ها را در کوچه و با دیگر بچه‌های محل به بازی طی می‌کردیم و در اوایل جوانی هیچ مهارت و هنر خاصی نداشتیم، حتی بسیاری از ما نمی‌دانستیم می‌خواهیم بعد از فارغ‌التحصیلی از مدرسه چه کنیم؟ دانشگاه چه رشته‌ای بخوانیم و حالا می‌خواهیم تلافی‌اش را سر بچه‌هامان دربیاوریم. اجازه ندهیم هیچ جای خالی در زندگی‌شان باشد، همه روزشان را با کلاس‌های مختلف پر می‌کنیم تا حتماً در جوانی به هنرها و مهارت‌های زیادی مجهز باشند.
بسیاری اوقات ما والدین فراموش می‌کنیم آن افراد کم سن‌وسالی که در خانه ما زندگی می‌کنند هم انسان هستند و حق انتخاب دارند. ولی و قیم بودن ما نه به معنای مالکیت که به معنای حمایت از آنان است.
این روزها که آرام آرام دارد کارنامه‌ها از راه می‌رسد و تابستان شروع می‌شود، کمی به فکر بچگی کردن بدون عذاب‌وجدان بچه‌ها باشیم. میانه‌رو باشیم و با مشورت خود کودکان، یکی دو کلاس و آموزش را انتخاب کنیم، اجازه دهیم تجربه کنند و آرام آرام به سمت علاقه‌مندی و استعدادشان پیش بروند. کودکی مهم‌ترین دوران زندگی این آدم کوچولوهاست.