محاکمه مردی که به اشتباه آدم کشت

کامران علمدهی/مرد کینه‌جو که به اشتباه یک کارتن خواب را به جای برادر معتادش به قتل رسانده بود پس از رضایت اولیای دم، از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
به گزارش خبرنگار «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اواسط مرداد سال 1399 با گزارش قتل مرد جوانی به نام هاشم آغاز شد.
در بررسی‌های اولیه تیم جنایی دریافت که مقتول چند سال قبل از همسرش جدا شده و به خاطر اعتیادش در پارک می‌خوابیده است. نگهبان پارک محل قتل نیز به پلیس گفت: شب حادثه وقتی برای سرکشی از کیوسک نگهبانی خارج شدم، هاشم را که به شدت زخمی شده و خونریزی داشت دیدم. همان موقع مرد جوانی که لباس سفیدی بر تن داشت به سرعت پا به فرار گذاشت.
با اطلاعاتی که نگهبان و سایر شهود در پارک داده بودند، مأموران موفق شدند در کمتر از 24 ساعت عامل جنایت که مرد جوانی به نام خسرو بود را شناسایی و بازداشت کنند.
خسرو 36 ساله بعد از دستگیری به قتل هاشم اعتراف کرد و گفت: چند سالی است که برادرم نادر معتاد شده و آبروی من و خانواده‌ام را برده است، او حتی برای تهیه مواد مخدر خیلی از وسایل خانه پدرم را هم فروخت و در پاسخ به اعتراضم با چاقو من را مجروح کرد. او در پارک کارتن‌خوابی می‌کرد و من که از او کینه به دل گرفته بودم آن شب برای کشتن نادر به پارک رفتم. مردی گوشه‌ای از پارک خوابیده و روی صورتش هم پارچه‌ای انداخته بود که فکر کردم برادرم است و بدون لحظه‌ای درنگ با چاقو چند ضربه به شکم و سینه‌اش زدم اما ناگهان پارچه از روی صورتش کنار رفت و دیدم برادرم نیست و اشتباه کرده‌ام بنابراین از ترس پا به فرار گذاشتم.
بدین ترتیب با اعتراف‌ متهم، برایش کیفرخواست صادر و پرونده‌اش برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه نیز اولیای دم درخواست قصاص کردند.
سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: من نه مقتول را می‌شناختم و نه خصومتی با او داشتم، فقط اشتباهی او را کشتم.
با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند و وی را به قصاص محکوم کردند.
این حکم در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد و خسرو حتی تا پای چوبه دار هم رفت اما توانست به حرمت میلاد حضرت علی(ع) رضایت اولیای دم را جلب کند.
بنابراین وی از جنبه عمومی جرم بار دیگر محاکمه شد که در این جلسه دادگاه نیز متهم با تکرار اظهاراتش گفت: من اشتباه کردم اما تاوانش را خانواده‌ام دادند به طوری که مادرم برای گرفتن رضایت، خانه‌اش را فروخت و حالا هم روزهای سختی را می‌گذراند. از قضات درخواست می‌کنم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.