در باب مهرطلبی و عوارض عجیب و غریبش

من را دوست داشته باش

فاطمه سلطانی
روانشناس


مهرطلبی  
ما هر روزه با مسائل متضادی روبه‌رو هستیم. تصور کنید در حال رفتن به سینما هستیم ناگهان شخصی را می‌بینیم که تصادف کرده و باید سریعاً به بیمارستان برسد. در این موقعیت میل ما با وظیفه‌ای که به‌عنوان یک انسان باید انجام دهیم در تضاد است. علاوه بر این تضادهای معمولی و عادی که در زندگی روزمره همه ما وجود دارد، ممکن است تضادهای دردناک، نامطلوب و عصبی در سازمان روانی فرد ایجاد شود که محیط تربیتی کودک در ایجاد آنها نقش داشته است. نکته جالب‌توجه این است که چون این تضادها شدید و دردناک هستند، شخص به‌ طور ناخودآگاه آنها را نمی‌بیند و از وجود آنها بی‌خبر است و فقط رنج ناشی از آنها را حس می‌کند. همچنین از آنجایی‌ که احساسات، عواطف، باورها و تمایلات فرد تحت تأثیر تضادهای عصبی هستند، این اشخاص آگاهی کمی نسبت به عواطف و احساساتشان دارند. در این نوع تضاد، فرد تحت تأثیر نوعی اجبار و فشار از سمت تمایلات و احساساتش است که در نهایت فرد را تبدیل به موجودی بی‌دفاع و بی‌تصمیم می‌کند. یکی از نشانه‌های وجود تضاد عصبی، وجود رفتار، احساسات و حالات متناقض است.
علت این تضاد اساسی، محیط اولیه کودک و رفتار متناقض و متغیر والدین با کودک است. بی‌اعتنایی نسبت به نیازهای کودک، تحقیر، محدودیت‌های افراطی و... سبب ایجاد خشم و اضطراب در کودک می‌شود که در پی آن سازمان روانی کودک ناپایدار و متزلزل می‌شود. در این حین کودک که خود را درمانده می‌بیند از تاکتیک‌های دفاعی بیشتر استفاده می‌کند تا با محیط در سازش باشد. گروهی از کودکان روش مهرطلبی را اتخاذ می‌کنند.
افراد مهرطلب از کودکی با وجود نفرت و بیزاری که به علت ظلم و تحقیر اطرافیانشان نسبت به آنها دارند، برای اینکه احساس ضعف و درماندگی خود را جبران کنند خود را تابع دیگران قرار می‌دهند تا در سایه محبت و حمایت آنها قرار گیرند. این افراد احتیاج شدیدی به تأیید و محبت دیگران دارند و در موقعیت‌های مختلف برای جبران کاستی‌هایی که در درونشان حس می‌کنند به مراجع قدرت نزدیک می‌شوند. جالب است بدانید که برای افراد مهرطلب خیلی اهمیتی ندارد که محبت و حمایت را از چه کسانی دریافت کنند. آنها دوست دارند مورد تأیید و محبوب همه باشند و برای جلب این محبت هر کاری می‌کنند تا دیگران راضی باشند، اما باید بدانید که در پس این رفتارها، اضطراب و هیجان‌های شدیدی نهفته است، به‌ طوری‌ که اگر در جلب‌توجه و محبت با شکست روبه‌رو شوند یا حتی با مخالفت و طرد دیگران مواجه شوند با توجه به سازمان روانی شکننده‌ای که دارند، یأس و سرخوردگی شدیدی احساس می‌کنند. آنها شخصیت بسیار حساسی دارند و نسبت به رفع نیازهای خود و دیگران به‌ سرعت اقدام می‌کنند، به بهای برآورده کردن انتظارات دیگران خواسته‌ها و تمایلات خود را نادیده می‌گیرند، توقعات محدودی از دیگران دارند، به‌ طوری‌ که دیگران آنها را ازخودگذشته می‌دانند. این افراد ارزش خود را منوط به نظرات دیگران می‌دانند و از انتقاد و مخالفت با دیگران دوری می‌کنند. شخص مهرطلب نمی‌تواند به‌ تنهایی از زندگی لذت ببرد و اضطراب ناشی از تنها ماندن سبب می‌شود به حضور و حمایت دیگران بشدت وابسته شود.
البته باید توجه داشت که هر انسانی از اینکه کانون محبت و توجه قرار گیرد احساس لذت می‌کند، اما هنگامی‌که افراد از تمام هستی خود برای دستیابی به محبت و حمایت دیگران می‌گذرند حالت نابهنجاری به خود می‌گیرد.
جالب است بدانید که مهرطلبی خود سبب افزایش اضطراب، خشم و نفرت می‌شود و به همین صورت سازمان روانی فرد روزبه‌روز ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود. همچنین آگاهی افراد مهرطلب از این نکته می‌تواند به آنان کمک کند که آنها به دلیل اضطراب و ترس از آزار دیدن به انسان‌ها نزدیک می‌شوند تا با جلب‌توجه و محبت از آزارشان در امان باشند. این افراد باید نسبت به هیجانات و احساساتی که در پس رفتارهای مهرطلبانه آنها است آگاه‌تر شوند و به دنبال درمان ریشه‌ای برای این احساسات متناقض
 باشند.