بازنمایی اغراقآمیز از زن ایرانی
گزارشی از نشست بررسی کتاب «بازنمایی ایران پسا انقلاب»
فاطمه امی
خبرنگار حوزه زنان و خانواده
اگر از ما راجع به غرب و زندگی در غرب بپرسند؛ ذهنمان ما را به صدها فیلم و کتاب و روایتی ارجاع میدهد که در دسترس همه قرار دارد. نوع زندگی مردم، خصوصاً زنان، در غرب بدون حرف مخالف برجسته یا معیاری برای صحتسنجی آن، به ما ارائه شده است. همین معادله را اگر برعکس کنیم و از مردم امریکا بپرسیم، نتیجهاش این است که ایران را با عراق اشتباه میگیرند و در نهایت تصویری که در ذهنشان وجود دارد اختلاف فاحشی با تجربه واقعی زندگی در ایران دارد. زندگی در ایران در ذهن غربیها وقتی تاریکتر میشود که یک زن ایرانی باشی.
زنان ایرانی افرادی مظلوم و تحت سلطه مردان به جهان معرفی شدهاند؛ درحالی که این تصویر تیره در مورد زنان در عربستان و افغانستان یا کشورهای دیگر کمتر دیده میشود.
مردم غرب اگر بخواهند مطالعهای در مورد شرایط زنان ایرانی داشته باشند؛ به معدود کتابهای انگلیسی برمیخورند که زنان ایرانی مقیم امریکا نویسنده آن هستند و روایت آنها از تجربه زیسته یا داستان آنها با توجه به بازیهای سیاسی، مهر تأییدی است بر همان تصور تیره و غیرواقعی که جامعه غرب از زن ایرانی دارد.
روایتهای دروغین به زبان انگلیسی
موضوع روایت زنان ایرانی مقیم امریکا، موضوعی دستنخورده است که در حد تألیف چند کتاب به زبان انگلیسی باقی مانده است. به همین بهانه اخیراً کتابی از نویسندهای ایرانی به زبان انگلیسی منتشر شده تا خط بطلانی روی این موضوع باشد. دوشنبه ۸ خرداد رونمایی کتاب «بازنمایی ایران پساانقلاب» در کتابخانه ملی برگزار شد. این کتاب نوشته حسین نظری، عضو هیأت علمی دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران است. این کتاب در ۵ فصل به نقد و بررسی ۳ کتاب معروف انگلیسی پرداخته که زنان ایرانی مقیم امریکا آن را نوشتهاند: کتاب «بدون دخترم هرگز» نوشته بتی محمودی، «لولیتاخوانی در تهران» نوشته آذر نفیسی و «یاسها و ستارهها» نوشته فاطمه کشاورز.
در این رونمایی چند سخنران به نقد و بررسی این کتاب پرداختند. زینب قاسمی طاری که اولین دانشآموخته مطالعات امریکا در ایران و استادیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران است؛ فصول کتاب حسین نظری را تشریح میکند و راجع به کتابهایی که بررسی شدهاند میگوید: «بطور مثال کتاب بتی محمودی که در فصل دوم کتاب به آن پرداخته شده از این لحاظ دارای اهمیت است که جریانساز شد. این کتاب ۱۲۰ میلیون نسخه در امریکا فروش رفت و بسیار دیده شد. بعد از آن موجی از ایرانیان مقیم امریکا را دیدیم که شروع به نوشتن در حوزه ژانر زندگینوشت شدند و سعی کردند از همان الگوهای کتاب بتی محمودی استفاده کنند و تصویری کاریکاتوری از ایران ارائه دهند که در آن مردان فاسد و خشن هستند و زنان نیز سرکوبشده، مطیع و به اندازه همان مردان شرور هستند.» قاسمی به این موضوع میپردازد کتابهایی که درحال حاضر به زبان انگلیسی از وضعیت زنان و به نحوی زندگینوشت هستند و در بازار امریکا به فروش میرسند، کتابهایی سیاسی هستند و درنهایت هم ادبیات موجبات دخالت و استفاده سیاسی میشود. زینب قاسمی از تجربه حضور خود در کنفرانسهای بینالمللی میگوید که وقتی از او میخواهند اثری که نگاه درستی به زن ایرانی دارد و کتابی به زبان انگلیسی در این زمینه به آنها معرفی کند، دستش خالی است و با خلأ در این زمینه مواجه شده است.
محسن بدره، استادیار گروه مطالعات زنان دانشگاه الزهرا، سخنران بعدی این نشست بود. او تصویر زن ایرانی را مؤلفه مهم در شرقشناسی میداند و تأکید دارد که فمینیسم تبدیل به نوعی خوداستعمارگری شده است. بدره غیر از نگاه به کتاب «بازنمایی ایران پساانقلاب»، سؤالی را مطرح میکند: «ما چقدر توانستیم تجربههای زیسته زنان و تاریخ شفاهی زنانی که تجربیاتی از جنگ و انقلاب دارند را ثبت و ضبط کنیم؟»
چرا بازنمایی واقعی زندگی زنان در ایران مهم است؟
روابط ایران و امریکا و دشمنیهای آشکار امریکا حد و مرزی نمیشناسد. این روزها رسانه و فرهنگ هدف و بستر اصلی جنگ شده است. روایتهای زنان امریکایی که تجربه زندگی در ایران را داشتند یا زنان ایرانی که به امریکا مهاجرت کردهاند بهانه خوبی برای تروریسم فرهنگی است. درواقع کسی از حمایتهای مالی و فاندهای اهدا شده برای تولید این آثار خبری ندارد اما نتیجه نهایی تبدیل به فروش ۱۲۰ میلیون نسخه از کتابی میشود که روایتگر زنی مظلوم است و قانون از او حمایتی نمیکند و درعین حال همسرش اجازه خروج فرزندش از کشور را نمیدهد.
نمونه عینی اثر این نگاه در مناسبات سیاسی بینالمللی، گزارش بانک جهانی از مشارکت اقتصادی زنان بود که اسفند ماه سال گذشته منتشر شد؛ وقتی که با ناباوری دیدیم مشارکت اقتصادی زنان ایرانی رتبه پایینتری از زنان افغان یا عرب پیدا کرده است.
در ادامه، عاصمه قاسمی، استادیار دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه آزاد، صحبتهای خود را با این موضوع آغاز کرد که انقلاب اسلامی باعث شد ایران زیر ذرهبین کشورهای دیگر قرار گیرد و موضوعهای مختلفی مانند زنان مورد سؤال بسیاری از افراد قرار گرفته که انقلاب ایران چگونه با این موضوعها رفتار خواهد کرد. معمولاً بازنماییهایی که از این مسائل وجود دارد؛ توسط دیگران انجام میشود. این موضوع باعث شده مردم و شرایط ایران نزد جهانیان تصویر جامعه عقبمانده داشته باشند. به وضوح میبینیم که تصویر دنیا از ما در ذهن خود زنان ایرانی نیز رسوخ کرده و در برخی موارد آنچه در ذهن وجود دارد با واقعیت زندگیشان تفاوت دارد.
اهمیت روایت درست و واقعی
اهمیتی که این نوع روایتها دارند این است که مخاطب آثار اینچنینی معمولاً منفعل نمیماند و تصویری که دریافت کردهاند را بازنشر میکند. کتاب حسین نظری که در این نشست نقد و بررسی شد؛ سعی دارد تفاوت تصویر زن در آثار معروف کنونی که زنان مقیم امریکا نوشتهاند را با واقعیت نشان دهد و روایتهای موجود را نقد کند. در عینحال بحث شرقشناسی و فمینیسم در موضوع زنان را نشان دهد.
در فصل آخر کتاب «بازنمایی ایران پساانقلاب» نویسنده به این موضوع پرداخته که چرا معمولاً تصویری دروغین از ایران بازنمایی میشود. نویسنده میگوید در دنیای امروز که فضای مجازی جولانگاه ایجاد معنا برای افراد است؛ چگونگی روایت بیشتر از واقعیت مورد اهمیت است و به همین دلیل نیز آثار ادبی این حوزه بررسی شدهاند.
به نظر میرسد این کتاب تازه تألیف شده، حرکت جدیدی است که شاید شروع راهی برای نویسندگان ایرانی باشد تا تصویر جدیدی از زن ایرانی به جهان و به خود زنان ایرانی نشان دهد. این نوع کتابها نهتنها به زبانهای خارجی بلکه برای زنان ایرانی نیز باید تولید شوند تا همین زنان با موج رسانهای علیهشان مقابله کنند زیرا معمولاً همین زنان در موقعیتهای آکادمیک و مدیریتی در کشورهای مختلف حاضر میشوند و به عنوان نماینده زنده از زن ایرانی خواهند بود. بنابراین تصاویر اغراقآمیزی که وجود دارد؛ اقدامات فعالانهتری از نویسندگان ایرانی میطلبد. مثال نقض روایتهای موجود باید به زبانهای مختلف در دسترس مردم قرار گیرد؛ امری که به نظر میرسد خلأ بسیاری در آن داریم.