در حافظه موقت ذخیره شد...
به بهانه حضور هنرمندان سرشناس در سریالهای شبکه خانگی
کـوچ با انگیــزه مالـی یــا هنــــری
البته این عرصه در دهههای گذشته با فراز و فرودهایی همراه بود. در دورهای خیابانها برای دیدن یک سریال کاملاً خلوت میشد تا اینکه رفتهرفته بنا به دلایلی از جمله ضعف در فیلمنامهها و ورود بازیگران و کارگردانهای ناکارآمد و کارنابلد سبب شد تا از تعداد مخاطبان به تدریج کاسته شده و آن ذوق و شوقی که برای دیدن بسیاری از سریالها وجود داشت، رنگ ببازد.
بعد از دورهای که به رکود سریالسازی منتج شد، تولید سریالها راهش را کج کرد و به سمت تولیدات نمایش خانگی رفت. در ابتدا مخاطبان با وسواس و شاید یکی در میان مجموعهها را دنبال میکردند تا اینکه به یکباره ارتباط برقرار شد و حالا هرکدام از پلتفرمها برای پیشی گرفتن از یکدیگر به دنبال رو کردن برگ برندهای هستند که خودشان را برتر از سایر پلتفرمها معرفی کنند.
این موضوع سبب شد تا بازیگرانی که اغلب تمایل داشتند کار را در سینما ادامه دهند، وارد سریالهای نمایش خانگی شدند و با حضور آنها و بسیاری از چهرههایی که مدتها در تلویزیون نام و عنوانی پیدا کرده بودند، مجموعههایی خلق شدند که حالا مخاطبان تمایل زیادی دارند تا برای دیدن ادامه قصه فیلمنامهشان یک هفته انتظار بکشند.
اما در این میان سؤال اینجاست که چه موضوعی سبب شد تا بسیاری از هنرمندانی که اغلب در همین تلویزیون به شهرت رسیدند، راهی سریالهای نمایش خانگی شوند؟
شاید برخی، محدودیتها و ممیزیها را دلیل اصلی کوچ هنرمندان به پلتفرمها بدانند اما به نظر میرسد اوضاع مالی این مجموعهها و تزریق پولهایی که گاهی حتی ممکن است با اشکالاتی روبهرو باشد، به حدی وسوسهکننده و امن است که هنرمندان تمایل بیشتری برای حضور در این سریالها دارند.
غلامرضا نیکخواه، یکی از بازیگران سینما و تلویزیون در این باره به خبرگزاری دانشجویان (ایسکانیوز) میگوید: ضوابط زیاد تلویزیون، کار کردن را واقعاً سخت کرده، اما شبکه نمایش خانگی محدودیتهایش کمتر است. عدهای هم عنوان میکنند که اوضاع مالی شبکه نمایش خانگی از تلویزیون بهتر است و همین مسأله باعث جذب عوامل تولید به سوی این پلتفرم شده است.
ایرج محمدی، تهیهکننده سینما و تلویزیون در خصوص فاصله بین شبکه نمایش خانگی و تلویزیون و اینکه سرمایهها تا چه اندازه میتوانند در کیفیت مؤثر باشند، به برنا میگوید: یک سوی معادله سرمایهای است که یک فیلم یا سریال با آن ساخته میشود و سوی دیگر کیفیت کار است. این دو، هم به یکدیگر مرتبطند هم نامرتبط. مثلاً در بخش پروداکشن و دستمزدها مانند سایر مشاغل دیگر ارتباط دارند. نمیتوانیم دستمزد سه سال پیش را برای امسال هم در نظر بگیریم. بر اساس تورم و اتفاقات اقتصادی باید معادله درستی صورت بگیرد. سمت دیگر ماجرا این است که الزاماً با یک سرمایه کلان کار درجهیک و باکیفیت ساخته نمیشود. حتی اگر در یک سریال بیست بازیگر مطرح(سلبریتی) هم بیاوریم اما در بخش روایت، داستان، کارگردانی و... ضعیف عمل کنیم، اثر بیکیفیت خواهد شد. سابقه این را، هم در شبکه نمایش خانگی و هم در تلویزیون داشتهایم. سرمایه هزینه میشود ولی اثر بیارزش است. پس این معادلهای است که باید همسان پیش برود.
علیرضا سبط احمدی، تهیهکننده سینما و تلویزیون در خصوص پیشبینیاش از مسیر شبکههای نمایش خانگی در ساخت سریال در آینده گفت: از حدود یکی، دو سال قبل سرمایههای بیحساب و کتابی سمت شبکه نمایش خانگی رفته بود و حالا کاملاً منطقی است که دچار بحران مالی شوند که یکی از آنها به عدم بازگشت سرمایه مربوط است. وقتی هزینهها و پولهایی بینظم در حال رد و بدل شدن است، از یکجایی به بعد به انتها میرسد و دیگر معنای سرمایهگذاری نمیدهد.
تهیهکننده سریال «همسایهها» در ادامه اضافه کرد: چند سال است که رنگ و شکل تمام برنامههای تلویزیون یکی است. حتی تعداد محدودی بازیگر و کارگردان از این شبکه به آن شبکه میروند. این یعنی تکرار یک تفکر. بازیگر ما که نمیتواند پنج ژانر مختلف را بازی کند، کارگردان هم نمیتواند چند دیدگاه مختلف داشته باشد، بنابراین ما شاهد تکرار هستیم.