بازی مسحورکننده کیت بلانشت در درام استادانه تاد فیلد

چه کسی به معنای واقعی تار پی ‌می‌برد؟

نوشین تقیلی
نویسنده

 

هیچ‌کس جز کیت بلانشت نمی‌توانست زندگی یک موسیقیدان بزرگ را که به سمت سقوط ‌می‌رود با این جذابیت به تصویر بکشد. کسی جز بلانشت راه درست پوشیدن یک کت و شلوار مشکی دو تکه با یک پیراهن سفید، مدل تکان دادن موهایش را در لحظه اوج موسیقی و تبدیل صورتش به حالت تحقیرآمیز توت عنخ آمون را بلد نیست. بازی او مانند چوبدستی رهبر ارکستر وارد قلب شما می‌شود.
فیلم «Tár» به نویسندگی و کارگردانی تاد فیلد، داستان زندگی یک رهبر ارکستر سمفونیک مشهور جهان را با بازی کیت بلانشت روایت می‌کند. بلانشت نقش لیدیا تار، یک رهبر ارکستر مشهور و بسیار خودبین و خودمحور را در اوج کار خود به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک برلین به تصویر ‌می‌کشد. این فیلم سقوط او را روایت ‌می‌کند، زمانی که به دلیل تخلفات و خطاهایش به دام ‌می‌افتد.
تعداد زیادی از نویسندگان و منتقدان درباره تار اختلاف نظر دارند. آیا این فیلم «بهترین فیلم تا به امروز درباره فرهنگ کنسل است» یا «فیلمی ‌واپس‌گرا است که فرهنگ کنسل را هدف قرار می‌دهد؟» آیا لیدیا تار به وضوح به عنوان یک «سوءاستفاده‌کننده جنسی» به تصویر کشیده ‌می‌شود یا فیلد فیلم را به نفع او پیش می‌برد؟ آیا لیدیا تار یک شخصیت واقعی است یا یک شخصیت خیالی؟
با این حال، چیزی وجود دارد که به نظر ‌می‌رسد همه با آن موافق هستند و آن اتفاقی است که برای لیدیا تار ‌می‌افتد. تخلفات رهبر ارکستر، چه واقعی بوده باشد یا اغراق‌آمیز یا حتی ساختگی، کشف و موجب سقوط او ‌می‌شوند. او موقعیت و شهرت خود را از دست ‌می‌دهد و هرگز این شانس را پیدا نمی‌کند که سمفونی شماره ۵ مالر را رهبری کند، اجرایی که نقطه عطف کار او خواهد بود. فرهنگ کنسل (یا شاید عدالت) دستش را دراز و او را پیدا کرده است. در پایان فیلم او به ته خط ‌می‌رسد. اگر عبارت «پایان تار» را در گوگل جست‌و‌جو کنید، نوشته‌ها و تفسیرهای زیادی پیدا خواهید کرد که «شوخی تلخ» صحنه پایانی فیلم را توضیح می‌دهند. لیدیا در حال رهبری موسیقی یک بازی ویدیویی برای یک گردهمایی بالماسکه در یک شهر ناشناس در جنوب شرقی آسیا است. نام این بازی چیست؟ شکارچی هیولا. گویی هیولا در انتهای فیلم شکار شده است.

لیدیا تار چه کسی است؟
لیدیا تار رهبر اصلی یک ارکستر بزرگ آلمانی است که همکارانش او را «ماسترو» خطاب ‌می‌کنند. او زنی است آتشین‌مزاج، بسیار بااستعداد، سختگیر، مستبد، با اعتبار یک ستاره راک که سبک زندگی کاملاً لاکچری دارد.
در ابتدای فیلم، لیدیا تار را در حالی ملاقات می‌کنیم که به جمعیتی عظیم در یک آمفی‌تئاتر بزرگ معرفی می‌شود. خبرنگار روزنامه نیویورکر، رزومه چشمگیر تار را به عنوان یک پیانیست، آهنگساز و رهبر ارکستر مشهور جهان فهرست ‌می‌کند که دستیار شخصی تار، فرانچسکا (نو‌می ‌مرلانت)، این مقدمه را حفظ است و همزمان با مصاحبه‌گر آن را تکرار ‌می‌کند که این نشان ‌می‌دهد متن معرفی و ستایش از قبل توسط تیم تار نوشته شده است و نه نویسنده نیویورکر. بعدتر ‌می‌بینیم که تار صفحه ویکی‌پدیا خود را ویرایش می‌کند تا ادعای نیویورکر را به آن اضافه کند که او یکی از «مهم‌ترین چهره‌های موسیقی دوران ما است.»
در همین صحنه‌های اولیه ما متوجه ‌می‌شویم که تار آدم چندان خوبی نیست. او دانشجوی جوان و غیرسفیدپوست آهنگسازی را که ‌می‌گوید علاقه‌ای به آهنگسازان قدیمی ‌و سفیدپوست مانند موتزارت ندارد، تحقیر ‌می‌کند. کمی ‌بعدتر، وقتی لیدیا در حال انتخاب یک نوازنده جدید ویولن‌سل برای ارکستر خود است، نشان ‌می‌دهد خلاف گفته‌هایش تعصبات جنسیتی دارد و یک زن زیبا و جوان به نام اولگا (سوفی کاور) را بر اساس ظاهرش (نه بر اساس استعدادش) انتخاب ‌می‌کند.

لیدیا به مثابه یک مینوتور
در نیمه اول فیلم، فرانچسکا، دستیار تار، نگران زن جوانی به نام کریستا تیلور است که پیش‌تر از شاگردان لیدیا بوده است. کریستا به طور مستمر به تار ایمیل‌های ناامیدانه ‌می‌فرسند و تار به فرانچسکا دستور ‌می‌دهد که آنها را نادیده بگیرد. بعداً گفته ‌می‌شود که تار به شکل بدی کریستا را رها کرده و حتی او را در لیست سیاه دنیای موسیقی قرار داده است.
در طول فیلم، کریستا، تار را تعقیب ‌می‌کند. او نسخه‌ای از رمان «چالش» اثر ویتا سکویل وست را برای تار می‌فرستد که روایت رابطه عشقی وحشتناک خود سکویل وست با شخص دیگری است. کریستا در صفحه اول کتاب یک هزارتو کشیده است. به نظر ‌می‌رسد که این طرح برای تار معنای خاصی دارد، زیرا او با عصبانیت آن صفحه از کتاب را پاره ‌می‌کند. ایمیل‌ها ادامه می‌یابد و باوجود درخواست‌های فرانچسکا مبنی بر پاسخ دادن تار، او قبول نمی‌کند. چند روز بعد کریستا خودکشی می‌کند و تار به فرانچسکا دستور می‌دهد که تمام ایمیل‌هایی را که کریستا فرستاده بود، پاک کند. تار همچنین تمام ایمیل‌هایی را که در آنها به ارکسترها و سایر برنامه‌های موسیقی توصیه می‌کرد کریستا را استخدام نکنند، حذف می‌کند.
در فیلم هرگز توضیح داده ‌نمی‌شود که چرا کریستا در کتابی که برای تار فرستاده بود، هزارتو نقاشی کرده بود. این تصویر را دوبار دیگر هم می‌بینیم. یک بار زمانی که لیدیا نیمه‌شب مترونوم را پیدا می‌کند و بار دیگر روی کاغذهایی که در کف آپارتمان متروکه فرانچسکا پراکنده شده‌اند. معنی آن هزارتو چیست؟ آیا به این دلیل است که لیدیا تار در هزارتوی خودساخته‌اش گیر کرده است؟ آیا به همین دلیل نام او تار است و مانند مینوتور، موجود اسطوره‌ای یونانی، در هزارتو زندگی ‌می‌کند؟

هیولا در انتها شکار ‌می‌شود
فیلد با پذیرفتن خطر توهین به گیمرها، به وضوح می‌خواست در صحنه آخر تأکید کند که لیدیا تار تا چه حد سقوط کرده است. تمام اعتبار و تحسینی که او بسیار از آن لذت ‌می‌برد از بین رفته است. در صحنه آخر، به جای ستایش شدن در مقابل تماشاگران در مرکز لینکلن، او به رهبری موسیقی بازی‌های ویدیویی تقلیل یافته است.
درواقع، زنی که زمانی به رسمیت شناختن آهنگسازان مدرن را به نفع کلاسیک‌ها محکوم ‌می‌کرد، اکنون در یک جشنواره بازی‌های رایانه‌ای برای عموم اجرا ‌می‌کند. طنزی تند که نشان ‌می‌دهد چگونه هنرمندانی که به دلیل ستاره بودن و تکبر حتی برای طرفداران وفادارشان تبدیل به شخصیتی ابرانسانی شده‌اند، مجبور می‌شوند خود را دوباره بیافرینند.
رفتار ترجیحی، آزار و اذیت و قلدری پاشنه آشیل‌های حوزه‌های شغلی خلاقانه هستند. وقتی ستاره شدن و موفقیت در اولویت قرار ‌می‌گیرد، فرصت‌طلبانی که در قدرت هستند، اولین کسانی‌اند که به شیوه‌های نادرست و فریبکارانه متوسل ‌می‌شوند. در واقع تاد فیلد در فیلم تار از دنیای موسیقی برای نشان دادن ماهیت همیشه در حال تغییر قدرت استفاده ‌می‌کند.
در مورد اینکه چگونه روایت فیلم از داستان‌‌های رفتارهای توهین‌آمیز و استثمارگرانه افراد قدرتمند در دنیای هنر نشأت می‌گیرد، مطالب زیادی نوشته شده است. آیا موفقیت‌ها و دستاوردهای خارق‌العاده لیدیا تار به دلیل رفتار مشکل‌آفرین او بی‌ارزش ‌می‌شوند، یا او به هر حال یک اسطوره موسیقی است؟ همان‌طور که می‌بینیم، فیلم تقریباً به همان اندازه نسبت به فرهنگی که شخصیتی مانند تار از آن برخاسته است بدبین است، مخالف فرهنگ جدیدی است که ‌می‌خواهد او را از بین ببرد. در پایان، «TÁR» یک بیانیه یا تمثیل نیست، بلکه یک بازجویی است که ‌می‌خواهد بینندگان را به چالش بکشاند و آنها را وادار کند که جایگاه خودشان را در این سؤال در نظر بگیرند.

 

جدول مشخصات فیلم
نام فیلم     Tár/ تار
کارگردان     William Todd Field / ویلیام تاد فیلد

امتیازها
 IMDB     7.5/10
Rotten Tomatoes     90%
Metacritic     92%