همقدم با امام رضا(ع)

آمده‌ام ای شاه، پناهم بده

۱۲۰۰ سال پیش از این، مأمون پسر هارون عباسی برای مشروع جلوه دادن حکومت خود، علی بن موسی‌‌الرضا را به زور به ایران آورد. امام طی سفری هفت ماهه از مدینه به خراسان آمدند. از این سفر اطلاعات و مکتوبات زیادی در دست نیست. ظاهراً کاتبی از طرف دربار مأمون مأموریت داشته تا همه اتفاقات مسیر را نقل و ثبت کند و در پایان سفر به مأمون تحویل دهد، اما پس از آن دیگر کسی آن سفرنامه و گزارش را ندید. به همین دلیل، از بسیاری جزئیات و اطلاعات تاریخی مهم از جمله مسیر حرکت کاروان امام، شهرهایی که سر راه ایشان بوده، نحوه استقبال مردم هر شهر و امثال اینها خبری نیست. محققان و مورخان، چند مسیر احتمالی را معرفی کرده‌اند و هر کدام دلایل خود را برای اثبات فرضیه‌شان دارند که در نهایت، دو مسیر بیشتر از سایر مسیرهای احتمالی مورد توجه قرار گرفته است. یکی از خوزستان به فارس و یزد تا نیشابور و مرو، دیگری از قم و ری تا مرو. ما، این هفته از صفحه گردشگری را به بررسی شهرهای مسیر اول که مسیر مشهور است، اختصاص داده‌ایم؛ مسیری پر از نور و اشتیاق که بعد از ۱۲۰۰ سال، در آستانه میلاد ایشان ما را همسفر حضرت رضا(ع) می‌کند.

عطیه عطار
نویسنده

اهواز، اولین قدمگاه امام

طبق یکی از فرضیات تاریخی، اولین شهر ایرانی میزبان قدوم پربرکت امام هشتم، اهواز بود. امام از بصره به اهواز وارد شدند که مسیر رایج آن زمان برای سفر از عراق عرب به سرزمین ایرانی‌ها محسوب می‌شد. در استان خوزستان فعلی، دو شهر شوشتر و دزفول چند بقعه و قدمگاه به نام امام رضا(ع) دارند که در نگاه اول باعث می‌شود فکر کنیم در مسیر حرکت امام بوده‌اند، اما از نظر عقلی امکانش نیست چون امام می‌بایست راه رفته تا شوشتر را برمی‌گشتند تا به دزفول برسند. از نظر سندی هم اسناد قابل اتکایی در درست نیست. این سه بقعه همگی با نام بقعه امام رضا(ع) دیمی شناخته می‌شوند؛ دیمی از این جهت که در انتها نام بقعه‌ها آمده که در مناطق کم‌باران بوده‌اند و لفظ محلی دیمی از زبان مردم آنجا به نام بقعه اضافه شده است که هر سه این بقعه‌ها اتاقک‌هایی نسبتاً ساده هستند. یکی از آنها که در جنوب شوشتر واقع شده، اتاقکی کوچک است با محراب درونش که گچ‌کاری سبک صفوی یا اوایل قاجار دارد. بقعه دیگر در شمال شهر شوشتر و در شرق بقعه امامزاده گیاهخوار است. این یکی حیاط وسیع‌تر و دیوارهای سنگی و بنایی با معماری پرجزئیات‌تری دارد. بر سر در ورودی بقعه کتیبه‌ای در مدح شاه سلیمان صفوی نوشته شده که نشان می‌دهد قدمت آن باز هم به دوران صفویه بازمی‌گردد. محلی‌ها معتقدند امام اینجا مدتی استراحت کرده‌اند و در واقع «قدمگاه» است اما سندی ندارد.
بقعه سوم در شرق شهر دزفول قرار گرفته؛ بنا آجری ساده‌ای است و داخل آن ضریحی فلزی دیده می‌شود که قبر آجری گچ پوشیده‌ای درونش است. این قبر احتمالاً محل دفن یکی از بزرگان دینی محلی است.
اما در مرکز شهر دزفول بقعه‌ای محبوب قرار دارد که قطب معنوی شهر شده است. بقعه سبزقبا، محل دفن پسر امام هفتم و برادر تنی امام رضا(ع)، محمد بن موسی الکاظم است که در زمان امامت برادرش به این نقطه سفر کرده بوده تا مبلغ دین نبوی و امامت برادر باشد. البته ایشان در گمنامی و در قالب سقا، با نفس حق خود مرجع بیماران و دردمندان بود و تا زمان مرگ و پایان عمر کوتاه ۱۹ ساله‌اش رازش را برملا نکرد. نقل ضعیفی مطرح است که امام در سفر به ایران سه روز بر سر مزار این برادر اتراق کردند که باز هم با توجه به مسیر سفر و رفت و برگشتی که بین شوشتر و دزفول انجام می‌شده و با در نظر گرفتن نوع سفر امام که اجباری و با حضور ملازم‌های مأمون بوده، این روایت تاریخی بعید است.

 

به سوی فارس

از خوزستان به فارس فعلی، چند مسیر و منزلگاه موجود بوده است. برای همین دقیقاً نمی‌دانیم امام از کدام مسیر به استان فارس رسیده‌اند. اما با توجه به گزارش‌های موجود، احتمال می‌رود این سفر از راه شهر ارجان یا بهبهان فعلی و رامهرمز انجام شده باشد. برای همین بهبهان یکی از شهرهایی است که چندین بقعه و قدمگاه به نام امام رضا(ع) در آن ساخته شده است. محل این قدمگاه‌ها را مردم محلی سینه به سینه و نسل به نسل برای هم تعریف کرده‌اند و اکنون برای بعضی از آنها با اطمینان می‌توان گفت منزلگاه چند ساعته امام بوده‌اند. یکی از این قدمگاه‌ها، باغی بوده که امام از صاحبش اجازه می‌گیرند تا مدتی استراحت کنند و در آنجا وضو بگیرند و نماز بخوانند. در حال حاضر این قدمگاه که به «مقام علی» معروف است در محله سادات طباطبایی بهبهان در جنوب این شهر قرار دارد. این قدمگاه یا باغ سابق، محل استراحت موقت امام در حد اقامه نماز و رفع خستگی بود که به خواست باغبان امام ناهار مختصری هم میهمان وی می‌شوند.
پس از این باغ، امام به مسیر خود ادامه داده و به محله اعیان‌نشین بکان در ساحل رودخانه تاب می‌روند که امروزه نامش مارون است. در این محل، مسجدی قدیمی بوده که در صدر اسلام ساخته شده بود. امام در این مسجد نماز جماعت برگزار کردند، چند ساعتی با اهالی به گفت‌و‌گو نشستند و از آنجا ارجان یا بهبهان را به سمت ابرقو ترک کردند. این مسجد به قدمگاه اول معروف و در ۱۰ کیلومتری شمال بهبهان است. مردم محلی هر ساله در زمان شهادت امام رضا(ع) پیاده به این مسجد کوچک و ساده می‌رفتند و عزاداری می‌کردند. چند سالی است که این آیین محلی گسترده شد و هیأت‌های کوچک و بزرگ و مردم به سمت شمال بهبهان پیاده می‌روند. مسیر عزاداری از حدود ۱۴ کیلومتری بهبهان شروع می‌شود و موکب‌ها در مسیر به زائران خدمت می‌کنند. از سال ۱۳۹۰ هم به همت مسجد بلال بهبهان یک گروه پیاده‌روی از گرگان تا بهبهان برای تولد امام رضا(ع) در این مسجد حاضر می‌شوند.

از یزد تا نیشابور

ادامه مسیر امام در هاله‌ای از ابهام است و دیگر به راحتی نمی‌توان گفت از کدام شهرهای حدفاصل یزد تا خراسان عبور کرده‌اند. اما با توجه به نظر شیخ صدوق پس از عبور از کویر مرکز ایران، امام وارد نیشابور شده‌اند. اینکه امام از جناح شرقی کویر لوت گذشته‌اند یا رباط پشت‌بادام شهر دامغان، چندان مشخص نیست اما احتمال اینکه دامغان در مسیر ایشان بوده باشد، بیشتر است.

 

مرو، منزلگاه آخر

پس از نیشابور، امام به طوس و کوه سنگی می‌روند. در طوس که محل دفن هارون‌الرشید بود به همه حاضران اعلام می‌کنند که بزودی در همین مکان دفن خواهند شد. در کوه سنگی برای برکت کار صنعتگران آن منطقه که از سنگ دیگ و ظروف مسی می‌ساختند، دعا کردند که تا امروز هم این صنعت پابرجاست. با وجود جو ضد شیعی آن دوران بخصوص در خراسان که مرکز حکومت عباسیان بود، محبان ائمه و شیعیان خراسان استقبال خیلی خوبی از امام کردند. این وضعیت به حدی مأمون را عصبانی کرد که امام را در سرخس حبس خانگی کرد و هرگونه ارتباط مردم با ایشان را منع تا شور و هیجان استقبال‌کنندگان بخوابد. اما در نهایت امام وارد مرو شدند.

 

از فارس تا بیابان

منزلگاه بعدی ابرقو یا ابرکوه در جاده شمالی شیراز به یزد است. ابرکوه شهری کوچک در خارج از شیراز است که بیشتر به خاطر سرو قدیمی و ۴۵۰۰ ساله‌اش معروف است. با توجه به اینکه نه در منابع تاریخی حرفی از حضور امام در شهر شیراز آمده و در روایت‌های محلی و ابنیه تاریخی شیراز هم قدمگاهی وجود ندارد، احتمال زیادی دارد که امام از جاده باستانی اهواز- پاسارگاد و از مسیر کوهستانی منطقه کهگیلویه به جلگه مرودشت رفته باشند.
از اینجا به بعد در منابع آمده که امام از یک مسیر بیابانی عبور کرده‌اند. در این مسیر بیابانی چند قدمگاه هست که این فرضیه عبور امام از این مسیر را تقویت می‌کند. در نظر داشته باشید که در آن روزگار شهر یزد به وسعت و اهمیت امروزی نبوده و از توابع شهر اصطخر قدیم بوده است. برای همین امام در منطقه آباد یا شهر بزرگی اقامت نکرده بودند. ولی امروزه، یکی از این قدمگاه‌ها در مرکز گردشگری شهر یزد است؛ مسجد فرط.
احمد بن محمد زمجی، یکی از سرداران ابومسلم خراسانی پس از شکست آخرین خلیفه اموی در عراق در سال ۱۳۲ هجری و به قدرت رسیدن، دستور داد در منطقه‌ای که امروز یکی از شلوغ‌ترین محلات یزد است، قنات‌ها و عمارت‌ها و مسجدهایی ساخت که یکی از آنها مسجد پتک یا همین فرط است. حدود هفتاد سال بعد که امام رضا(ع) از این منطقه عبور و چند روزی اقامت کردند، عبادت‌های خود را در این مسجد انجام دادند که یکی از حجره‌های این مسجد را صومعه امام رضا(ع) می‌نامند. این مسجد در طول این ۱۳۰۰ سال چندین بار تعمیر و بازسازی شده و هم اکنون در موزه آستان قدس رضوی سنگی است که مربوط به یکی از دفعات تعمیر این مسجد در سال ۵۱۶ ه.ق است. مسجد فرط زمانی نزدیک یکی از دروازه‌های قدیمی شهر یزد بوده و الان در فاصله بین میدان امیرچخماق و مسجد جامع و در نزدیکی حمام مولانا یکی از
جاذبه‌های شهر است.

 

نیشابور

 این تاریکی و بی‌اطلاعی ما اما دم دروازه شهر نیشابور به پایان می‌رسد و دوباره به وضوح همراه امام می‌شویم. یکی از قوی‌ترین ادله ما از حضور امام در نیشابور، حدیث سلسلةالذهب است؛ حدیثی که ایشان در جمع انبوه شیعیان مشتاق از تبار مطهر خود گفتند. دیگر محل باقی‌مانده از آن دوران، قدمگاه معروف نیشابور، در ۲۴ کیلومتری نیشابور است. تا پیش از حضور امام در این منطقه، نام آن اسفریس یا اسفرنس بوده است. در این بقعه سنگ سیاه و یکدستی با جای پاهای انسان در ارتفاع یک متری زمین نصب شده است. عده‌ای معتقدند امام روی این سنگ نماز خوانده بودند و این جای پای ایشان است و عده‌ای هم به خاطر اندازه بزرگ جای پاها معتقدند فردی به‌صورت نمادین این قدمگاه را ساخته و تا امروز بجا مانده است. یکی دیگر از یادگارهای امام رضا(ع)، چشمه کهلان است. به گزارش شیخ صدوق، در آن سال حمام شهر نیشابور به خاطر کم‌آبی غیرقابل استفاده شده بود اما پس از استحمام امام در آن، دوباره رونق گرفته و پر آب شده که تا همین امروز هم می‌جوشد. بقعه فعلی قدمگاه را شیخ بهایی در سفری با شاه عباس صفوی اول در سال ۱۰۲۹ ه.ق طراحی و بازسازی کرد. این بنا یادگار از معماری اصیل و باشکوه دوران صفوی در میان باغی باصفا میزبان گردشگران بسیاری است که این بقعه در سال ۱۳۱۴ ثبت ملی شد.

 

مـــــــــــرو

اگرچه ما قرار بود درباره قدمگاه‌ها و مسیر امام رضا(ع) در ایران بگوییم، اما شاید جالب باشد درباره یک قدمگاه دیگر امام که اکنون در ایران نیست، بدانید؛ شهر مرو که قدمت آن به پیش از میلاد مسیح می‌رسد و الان در کشور ترکمنستان است. نام آن در کتیبه‌های هخامنشی هم آمده است. همه ما این جمله معروف کتاب تاریخ مدرسه را یادمان است که یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، به دست آسیابانی در مرو کشته شد. قیام ابومسلم خراسانی علیه بنی‌امیه از مرو خراسان بزرگ شروع شد. همچنین به خاطر حضور امام در سال ۲۰۱ تا ۲۰۳ هجری محل رفت و آمد شیعیان و محل شیعه شدن افراد زیادی بود. بقایای خانه امام رضا(ع) در مرو هنوز مانده و قدمگاه آنجا است. این شهر در دوره ناصرالدین شاه (۱۲۶۰ ه.ش) از ایران جدا و به روسیه تزاری الحاق شد.

 

قدمگاه آخر
سفر امام، سفری اجباری و پر از اندوه و فراق بود. اما، امروزه شاید هیچ‌کدام ما نتوانیم تصور کنیم ایران بدون امام رضا(ع) و مشهد و حرم قدسی او چه می‌شد. به واسطه حضور امام، ایرانی‌های محب اهل بیت(ع) فرصت داشتند از حضور او و البته خواهران و برادران ایشان در شهرهای مختلف بهره ببرند. برای بسیاری از ایرانی‌ها امام نه میهمان، که میزبان و ولی‌نعمت این کشور و ستون و تکیه‌گاه مردم است. شاید کمتر کسی باشد که با یادآوری مشهدالرضا این مصرع را با خود زمزمه نکند: آمدم ای شاه، پناهم بده!