ما فرشته نیستیم
آیه طائبی
دبیر گروه زندگی
ما دختران دورانگذار هستیم. دخترانی با تربیت سنتی اما زندگی مدرن. از کودکی کلیشههای زن سنتی را هم درگوشمان خواندهاند و هم نشانمان دادهاند. اما وقتی بزرگ شدیم، با زندگی مدرن روبهرو شدیم. ویژگیها و شرایطش به دلمان نشست. استقلال و پیشرفت تحصیلی و ارتقای شخصیش را دوست داشتیم و مسیرمان را به آنسو تغییر دادیم. اما خواست ما، انتظارات سنتی خانواده و جامعه را کم نکرد، بلکه همهشان در هم ترکیب شدند.
نگاه جامعه به دختر موفق تبدیل شد به چیزی شبیه پیتزا قرمهسبزی، ترکیبی از سنت و مدرنیته. به نظر غالب جامعه زن موفق کسی است که هم تحصیلات داشته باشد، هم کار کند و درآمد داشته باشد، هم ازدواج کرده باشد و در اوایل جوانی فرزند یا فرزندانی داشته باشد و البته که خانهاش همیشه مرتب و تمیز باشد، غذا بپزد و پیش از حضور اعضای خانواده به خانه رسیده باشد، با کودکانش بازی کند، برای همسرش وقت مفید بگذارد و همیشه هم سرحال و خوشحال والبته خوشلباس باشد.
آیا واقعاً این تصویر کاریکاتوری نیست؟ این انتظارات از یک نفر منطقی است؟
در این سالهای اخیر، پس از بروز عواقب دردناک و ناخوشایند همهگیر شدن این تصویر و انتظار، صدای بسیاری از زنان جامعه بلند شد که با این کار فقط حس ناکافی بودن به زنان منتقل میشود، این کار درست نیست و این نگاه باید تغییر کند.
جواب این اعتراض، تلختر بود. «اگر زنانگی داشته باشید سخت نیست» «زنان، توانایی فوقالعادهای در هماهنگی موارد مختلف دارند» «زنان عشایر سالهاست به همین شیوه زندگی میکنند و صدایشان هم درنیامده پس مشکلی نیست» و بعد از این حرف از سختیهای زندگی مردانه میشود. «مردان دست خودشان نیست و تک بعدی هستند» «مردان سربازی میروند» «مردان توانایی کار خانه و مدیریت چندین کار متنوع را ندارند» و با این حرفها زنان معترض را به سکوت بکشانند و عذاب وجدان القا کنند.
ما دختران دوران گذار، همه این فشارها را تحمل میکنیم و هزینههای گزافی میپردازیم بلکه برای نسلهای بعدی نگاه تغییر کند. زنان به چشم یک انسان با ویژگیهای انسانی دیده شوند. ما فرشته نیستیم، انسانیم و تمام مسائل و ویژگیهای انسانی برای ما صدق میکند.
ما تلاش میکنیم برای نسلهای بعدی، که مادران بتوانند به راحتی بگویند که خسته شدهاند یا حوصله کودکشان را برای چند ساعت ندارند و پدر کودک بداند وظیفه دارد آن مواقع مسئولیت کودکانش را قبول کند و به همسرش امکان استراحت بدهد.
اگر انتخاب زنی خانهداری بود، بتواند بدون عذاب وجدان درآمد نداشتن، در خانه بماند و وظایف سنگین و ناتمام خانه را انجام دهد و در عوض از او تشکر شود و خانواده قدردان زحماتش باشد نه آن را وظیفه او بداند.
اگر زنی خواست کار اجتماعی داشته باشد هم بدون نگرانی به کارش برسد و کارهای خانه و کودکان را، زن و مرد با هم برعهده بگیرند و انجام دهند.
اگر زنی نخواست یا شرایطش را نداشت که در اوایل جوانی ازدواج کند، به انتخابش احترام گذاشته شود.