نگاهی به موضوع رسانهای شدن ممنوعالکاری خوانندگان پاپ
سفره پر منفعت خبرسازی
کامران علمدهی/ چند روزی است که خبر ممنوعالکاری چند خواننده پاپ، از سوی یکی از فعالان فضای مجازی با واکنشهای مختلفی روبهرو شده و روایتهای درست و نادرست متعددی را در رسانهها رقم زده است. حال به واقع برنده اصلی در این بازی رسانهای کیست و چه کسانی از مطرح کردن چنین اخباری منفعت میبرند؟
بحث ممنوع الکاری، در واقعیت به آن معناست فرد یا افراد به هیچ عنوانی حق کار در حوزه تخصصی خودشان را ندارند، این در حالی است که اغلب چهرههایی که از آنها به عنوان خوانندگان ممنوعالکار نام برده شده، تا اواخر اردیبهشت سالجاری به روی صحنه بودند و در طول 3 ماهه اخیر چندین کنسرت در تهران و شهرستانها برگزار کردهاند.
در این زمینه، رسانهای کردن موضوعاتی کذب یا حتی درست، طرفها را ناچار به ارائه توضیحاتی میکند که این مسأله میتواند به مقابل هم قرار گرفتن مسئولان، بانیان و هنرمندان ختم شود که اتفاق خوشایندی نیست؛ به طوری که پس از انتشار این خبر و بازتاب آن در فضای رسانهای داخل و خارج از کشور سبب شد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دفتر موسیقی، توضیحاتی را ارائه دهند و در مقابل هم برخی از خوانندگان اظهاراتی را ابراز کردند.در همین زمان، هنرمندانی هم بودهاند که بنا به دلایلی نتوانستهاند اجرای صحنهای داشته باشند. این خوانندگان با سعهصدر و پیش بردن امور از مسیر قانونی خود، مراحل پایانی اخذ مجوزها را میگذرانند و در آیندهای نزدیک و بعد از اتمام ماه صفر، به روی صحنه بروند.
با این حال تأمل بر این موضوعات هم خالی از لطف نیست؛ نخست اینکه وقتی خبری با موضوع هنرمندان و سلبریتیهای سرشناس در فضای مجازی منتشر میشود در مرحله نخست برای تولیدکننده خبر به واسطه فضاهای تحت کنترلش حائز اهمیت و البته منفعت است. فرد راوی میداند که هرکدام از هنرمندان سرشناس طرفدارانی دارند و راست و دروغ بودن اخبار برای مخاطبان با واکنشها و همینطور بازخوردهایی مثبت و منفی روبهرو میشود و در نتیجه میتواند دنبال کنندههای شبکههای تحت کنترلش را افزایش دهد و همین امر میتواند در گرفتن آگهیهای تبلیغاتی و امثالهم مؤثر باشد.موضوع بعدی منافعی است که اخبار کذب برای هنرمندان ایجاد میکند؛ به طوری که وقتی نام هنرمندی به دروغ یا راست در خبری عجیب دهان به دهان میچرخد و به صورت فزایندهای در شبکههای مجازی انتشار و بازتاب پیدا میکند میتواند برگ برندهای برای جذب مخاطبان بیشتر باشد. دقیقاً همان کاری که بسیاری از سرمایه گذاران و تهیه کنندگان سینما با خبرسازیهای کذب در مورد توقیف فیلمشان و در مسیر جذب مخاطب بیشتر انجام میدهند و بعد از شروع اکران متوجه میشویم که توقیف تنها خبرسازی بوده است.البته گروه سومی هم هستند که نه در جریان ماجرا هستند و نه راست و دروغ آن را میدانند و با اهداف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دست به انتشار چنین خبرهایی میزنند.با این حال اگر در مجموع به این موضوع نگاه کنیم میبینیم که هیچکدام از این خبرسازیها و خبرچینیها نه به نفع مجموعه مدیریتی و نه هنرمندان است.