کمین اهالی محل برای دستگیری سارقان
گروه حوادث/ سارقان سریالی وقتی برای سرقت از خانهای به محلهای در شمال غرب تهران رفتند تصور نمیکردند اهالی محل برای دستگیری آنها کمین کردهاند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند هفتهای بود که جمعه شبها، خانههای شمال غرب تهران مورد سرقت قرار میگرفت. ساکنان زمانی که فیلم دوربینهای مداربسته را مشاهده کردند، سه سارق را دیدند که سوار بر موتورسیکلت در نزدیکی محلهای سرقت توقف کرده و با ورود به خانهها، نقشه سرقتهایشان را اجرا کرده و دقایقی بعد سوار بر موتور از محل متواری میشدند.
با توجه به اینکه تمام سرقتها از سوی یک باند و جمعه شبها رخ داده بود اهالی محل تصمیم گرفتند منطقه را به صورت نامحسوس زیر نظر بگیرند. به همین دلیل، جمعه شب گذشته، اهالی محل به جست و جو در خیابانهای اطراف پرداختند. در نهایت دو موتورسیکلت با آرم خاص را پیدا کردند از آنجایی که مطمئن بودند سرقتها توسط راکبان موتورسیکلتها رخ میدهد، یکی از موتورسیکلتها را پنچر و دیگری را قفل کردند و به کمین سارقان نشستند.هنوز دقایقی نگذشته بود که سارقان با همان لباسهایی که هر جمعه شب برای سرقت به تن داشتند، با کولهپشتیهایی که وسایل سرقتی داخل آن بود به موتورهایشان نزدیک شدند.
اما با دیدن موتورهای پنچر و قفل شده تعجب کردند و میخواستند پیاده فرار کنند که ناگهان اهالی محل به آنها حمله کردند. سارقان که خود را در دام میدیدند سعی کردند با چاقو و قمه به مردم حمله کنند درنهایت دو نفر از آنها موفق به فرار شد و نفر سوم که سردسته بود، بازداشت شد.
با تحویل متهم به پلیس او در تحقیقات به جرم خود با همدستی دو نفر دیگر و نامزد و خواهرش اعتراف کرد. با اعتراف او، خواهر و نامزدش نیز بازداشت شده و تحقیقات برای دستگیری دو عضو دیگر این باند به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای ویژه سرقت ادامه دارد.
گفتوگو با سردسته
نقشه سرقتهایتان چطور بود؟
در خیابانها پرسه میزدیم و با دیدن خانههایی که چراغهایشان خاموش بودند راهی آنها میشدیم. البته ما وارد مجتمعهای مسکونی میشدیم تا در یک بار سرقت بتوانیم 4 تا 5 خانه را سرقت کنیم.
چه زمانهایی برای سرقت میرفتید؟
ما فقط جمعه شبها سرقتهایمان را انجام میدادیم به این دلیل بود که در این شبها معمولاً افراد به میهمانی میروند. موضوع دیگری که برای سرقتها در نظر میگرفتیم این بود که یک ماه یک محله را برای سرقت انتخاب میکردیم و ماه بعد محله دیگر.
با همدستانت چطور آشنا شدی؟
سه بار تا به حال به اتهام سرقت بازداشت شدهام و هر بار با وثیقه بیرون آمدهام. آخرین بار رد مال میلیاردی برایم زدند و تصمیم گرفتم برای رد مال به سرقتهایم ادامه دهم. بعد از آزادی با دو هم سلولی سابقم تماس گرفتم و آنها از پیشنهادم استقبال کردند. سرقتها را ما انجام میدادیم و نامزد و خواهرم نقش فروش اموال سرقتی را داشتند. تقریباً هر چه از سرقتها گیرمان میآمد تقسیم بر چهار میکردیم یک سهم برای خواهر و نامزدم و ما هم که هر کدام یک سهم برمیداشتیم.