درخت بی‌ثمر

فرشته پناهی
طنزپرداز

کارها مانده است روی زمین
نشده خواهش کسی تأمین
 
نیست امید حل مشکل‌ها
جز به دست ربات ساخت چین
 
 بچه مچه کسی نزاییده
نیروی کار نیست بیش از این
 
هی سگ و گربه پرورش دادی؟!
میوه بی‌کسی رسیده! بچین!
 
جمع پیر و پاتال‌ها جمع است
بچه‌ها نوبرانه و گلچین
 
همگی نفله و لِه و شَل و پَل
نیست بر دردمان کسی تسکین
 
حس و حال جواب دادن نیست
می‌شود هر مسیج تنها سین!
 
کاش فکری #برای....ما می‌کرد
آن زمانی که گفت شعر شروین
 
سال‌ها مثل برق و باد گذشت
می‌شود مرگ بعد از این تمرین
 
ننگ بر هر که گفت بچه نیار
خاک بر فرق خائن بی‌دین
 
نیست دستی عصای پیری ما
یاوری نیست جز یدی چوبین!
 
بعد مردن کسی نمی‌آید
پای کار مسائل تدفین
 
کاش می‌شد بیاورم بچه
نه یکی؛ بلکه پنج شش تا جین
 
تتتق توق تتق تتق بوم بوم
سایه جنگ هم زده است کمین!
 
خاک عالم! وطن شود تسخیر
چون کسی نیست بپرد روی مین
 
آه ای زندگی... برو! بدرود!
آه پیران بی‌ثمر نفرین!....