مرد معتاد زنش را تا یکقدمی مرگ برد
کامران علمدهی / مرد معتاد که در یک درگیری هولناک گلوی همسرش را بریده و فرار کرده بود، در حالی قرار است غیابی محاکمه شود که همسرش به طرز معجزه‌آسایی زنده مانده است.
به گزارش «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اوایل اردیبهشت سال ۱۴۰۱ با گزارش یک درگیری خانوادگی در یکی از مناطق جنوبی تهران آغاز شد. پس از آن مأموران به محل درگیری اعزام شدند و پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد که درگیری میان زوج جوانی رخ داده و در جریان آن محمود با چاقو گلوی همسر 25 ساله‌اش به نام فریبا را بریده است.
فریبا از سوی اورژانس به بیمارستان منتقل شد و برادر وی به مأموران گفت: خواهرم و محمود 6 سال قبل با هم ازدواج کردند. البته چند ماه بعد از ازدواجشان متوجه شدیم که شوهر خواهرم معتاد و بیکار است اما چون نمی‌خواستیم زندگی‌شان به‌هم بخورد، سعی کردیم کمک‌شان کنیم. محمود به خاطر شرایطی که داشت، شکاک شده بود و به همه رفتارهای خواهرم سوءظن داشت و مدام درگیر می‌شدند تا اینکه محمود گلوی خواهرم را برید و حالا هم شرایط مساعدی ندارد.
در حالی که چهار ماه از این ماجرا گذشته و متهم نیز همچنان فراری بود، فریبا با گذراندن دوران نقاهت از بیمارستان مرخص شد اما شدت آسیب‌ها به تارهای صوتی‌اش سبب شده که نتواند به‌خوبی صحبت کند.
فریبا در تشریح جزئیات ماجرا گفت: همسرم بیکار بود و به شیشه اعتیاد داشت. به خاطر توهمی که داشت، سر هر موضوعی مرا مورد ضرب و شتم قرار می‌داد. چند بار تصمیم به جدایی گرفتم اما وقتی تهدیدم می‌کرد، منصرف می‌شدم. تا اینکه روز حادثه وقتی باهم بحث‌مان شد، با چاقویی که در جیبش بود به سمتم حمله کرد و چند ضربه به دست و پایم زد. من روی زمین افتاده بودم که یکباره گلویم را برید و از خانه خارج شد. من با سختی توانستم خودم را مقابل در برسانم و از همسایه‌ها کمک بخواهم. در این چهار ماه هم که محمود متواری است، چند بار با خانواده‌ام تماس گرفته و با تهدید عنوان کرده که باید شکایت‌مان را پس بگیریم.
از آنجایی که به دلیل شدت جراحت‌های وارده به زن جوان مبلغ دیه وی بیشتر از دیه کامل است، پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه وکیل فریبا برای متهم درخواست اشد مجازات کرد و گفت: متهم پرونده فراری است و سه بار دستور جلبش صادر شده اما وی هربار گریخته و پلیس نتوانسته او را دستگیر کند. او مدام با موکلم تماس می‌گیرد و خود و خانواده‌اش را تهدید به مرگ می‌کند. به همین خاطر تقاضا دارم هرچه زودتر به پرونده رسیدگی شود.با این درخواست قرار شد چنانچه پلیس نتواند وی را بازداشت کند، به شکل غیابی محاکمه و برایش حکم صادر شود.