بار دیگر نمایشگاهی که دوست می‌داشتم

اندر فواید پنهان یک نمایشگاه سالانه

محمدعلی یزدانیار
دبیرگروه کتاب
mohammadaliyazdanyar@gmail.com

اگر راستش را بخواهید، که البته حتی اگر راستش را نخواهید من قصد دارم راستش را به شما بگویم، پس راستش را بخواهید یا نخواهید من خیلی هم اهل نمایشگاه کتاب نیستم. نه آنچنان زیاد در نمایشگاه شرکت کرده‌ام، نه خیلی برای حضور در نمایشگاه ذوق می‌کنم و نه در روزهای منتهی به نمایشگاه حال و هوایم تغییر خاصی می‌کند. به نظر من برای خرید کتاب، مخصوصاً اگر در شهرهای بزرگ ساکن باشید راه‌های مناسب و کم هزینه‌ای وجود دارد. سایت‌های فروش اینترنتی هم که خرید کتاب را در یک معنای کلی دچار تغییرات اساسی کردند. حتی تخفیف‌های ارائه شده در نمایشگاه کتاب هم چیز دندان‌گیر و بزرگی نیست که به خودتان بگویید این اولین و آخرین فرصت من برای خرید فلان کتاب است، البته اگر به هر نحوی به بُن خرید کتاب دسترسی داشته باشید ماجرا فرق می‌کند! در هر صورت من فکر نمی‌کنم نمایشگاه کتاب در بخش فروشگاهی مزیت خاصی داشته باشد. آن چیزی که در مدت نمایشگاه من را درست و حسابی سر کیف می‌آورد تب و تاب کتاب است. انگار ولوله‌ای در میان مردم عادی و مسئولان – که خیلی‌هایشان 355 روز دیگر سال یک کلمه هم در مورد مقوله‌های فرهنگی صحبت نمی‌کنند – افتاده باشد. کتاب در این 10 روز دیگر یک مسأله در حاشیه نیست، در این 10 روز کتاب خریدن و خواندن معادل بیکاری و دلخوشی کاذب محسوب نمی‌شود و تمام ارکان جدی جامعه و حاکمیت محض حفظ ظاهر هم که شده بر اهمیت کتاب و کتابخوانی تأکید می‌کنند و تلویزیون و رسانه‌ها پر است از برنامه‌های مختلف در اهمیت کتاب و مطالعه. این حال و هوا چیزی نیست که ساده از کنارش بگذریم و همین حال و هوا چیزی است که نمایشگاه کتاب را برای من بسیار مهم می‌کند. مدرکی روشن در صحت مسیری که طی کرده‌ام.
حالا و به بهانه شروع نمایشگاه کتاب، ما یعنی من و همکاران گروه کتاب پرونده‌ای به همین بهانه برایتان آماده کرده‌ایم که امیدواریم بپسندید. بخشی در مورد جوانب مختلف نمایشگاه و بخشی هم به معرفی و ضدمعرفی کتاب برمی‌گردد. در بخش معرفی ممکن است به کتاب‌هایی بر بخورید که ناشرشان در نمایشگاه حضور ندارد، بد به دلتان راه ندهید و از راه‌های موجود در ابتدای همین یادداشت برای خرید آن کتاب استفاه کنید. نمایشگاه کتاب بهانه‌ای است که کنار هم در مورد این علاقه اعتیادآورمان حرف بزنیم و ما قصد داریم درست و حسابی این کار را انجام بدهید، امیدوارم زحمات همکاران من به دل شما بنشیند. والسلام!

جستجو
آرشیو تاریخی