درگیری مرگباری که 16 هزار دلار آب خورد
مرضیه همایونی/ پسر جوان که به همراه برادرش به اتهام قتل متواری بودند، در بازجوییها مدعی شد هنگام فرار از کشور در دام یک کلاهبردار گرفتار شده و 5 هزار دلار از دست دادهاند. برادر او نیز پس از 8 ماه، با پرداخت 11 هزار دلار، به ایتالیا فرار کرده است.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح روز گذشته، پسر جوانی که آذر سال 1400 به همراه برادرش بر سر جای پارک خودرو دست به قتل زده و بعد از 2 سال به ایران برگشته و دستگیر شده بود، برای تحقیقات مقابل بازپرس وحید ناصری قرار گرفت. او که همچنان منکر جنایت است ادعا دارد که برادرش عامل اصلی این قتل است. متهم در گفتوگو با خبرنگار ما از این جنایت و دو سال فرارش گفت:
مقتول را از قبل میشناختی؟
من کنافکار ساختمان بودم و برادرم در کار خرید و فروش لوازم خانگی و وضع مالیاش خیلی خوب. بهتازگی هم یک پراید قسطی خریده بودم. برادرم آپارتمانی را در تهرانپارس گرفته بود و من هم تصمیم گرفتم که با او زندگی کنم.
درگیری بر سر چه بود؟
آن روز برادرم میخواست به باشگاه ورزشی برود چون عجله داشت، ماشین را مقابل پارکینگ خانه پارک کرد و به آپارتمان آمد تا ساک ورزشیاش را برداشت. از طرفی یکی از همسایهها، در حال اسبابکشی بود و میخواست وسایلش را به داخل کامیون منتقل کند، اما وقتی با خودروی برادرم مقابل پارکینگ مواجه شد همین مسأله باعث ناراحتی مرد همسایه شد.
شما چطور وارد دعوا شدید؟
سروصدا را که شنیدم از پنجره به خیابان نگاه کردم و وقتی دیدم یکی از طرفین دعوا برادرم است، خودم را به خیابان رساندم. به آنها اعتراض کردم که چرا به برادرم توهین کردید که چند نفری روی سر برادرم ریختند و در حالی که فحاشی میکردند با چوب و قمه به جان ما افتادند. برادرم ناخودآگاه برای دفاع از خودش چند چاقو پرتاب کرد که یکی از آنها به مقتول خورد و ما هم در این میان زخمی شدیم.
بعد کجا رفتید؟
3 میلیون تومان به قاچاق بر دادیم تا ما را به عراق ببرد. از طرفی به یک نفر پول دادیم تا 5 هزار دلار برایمان بخرد اما بعداً متوجه شدیم جاعل بوده و دلارها تقلبی است.
چه شد که از برادرت جدا شدی؟
8 ماه باهم در عراق بودیم و او مدام مرا سرزنش میکرد که چرا وارد دعوا شدهام. تا اینکه یک روز برادرم برای خرید رفت و دیگر برنگشت. بعداً با من اینترنتی تماس گرفت و گفت به قاچاق بر 11 هزار دلار داده و از طریق ترکیه به ایتالیا رفته است. به من هم پیام داد که بهتر است به ایران برگردم و از آنجایی که قتل را من مرتکب نشدهام پلیس با من کاری ندارد. من هم به تهران آمدم و برای تفریح با خانواده به شمال رفتیم. در ساحل در حال خوردن چای بودیم که مأموران بازداشتم کردند.