گاز نانجیب

مینا گودرزی
شاعر

ای گاز نانجیب رها در جو، ای بار منفیِ به هوا رفته
آنیون ضعیف مشنگی که در لایه‌ای کپک، به فنا رفته
 
پیوند خورده آن مخ الدنگت با هسته‌های مولکول تهدید
بر روی اِرلن پُرِ از نقشه، مول‌های جرم اسم تو«ها» رفته
 
با احتراق هراتم مغزت، جزغاله شد همان نخود ناچیز
در این جدال ترمودینامیکی، یک دود قهوه‌ای به فضا رفته
 
هرچند در تناوب پررویی، یک عنصر پُر از ایزوتوپ هستی
رفته هرآنچه ایزوتوپت از رو! پیش از ترامپ هم اوباما رفته
 
چون هست هر معادله فکریت، از رنج ناموازنگی اشباع
بی‌شک درون واکنش مغزت، فسفر، نیامده سر زا رفته!
 
کاخ سفید حل شده در ظرفِ لبریز از سیاهی کربن‌ها
در کاخ تو کجاست بنی آدم؟ سعدی نگرد جان کوکا(کاکا) رفته!
 
Ph جنگ با تو که خنثی نیست، محلول، توی عنصر خون هستی
توی بِشِر حقوق بَشر ماسید، سلول عقل تو به کما رفته

جستجو
آرشیو تاریخی