در حافظه موقت ذخیره شد...
افشای راز یک جنایت بعد از 10 سال
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ۱۰ سال قبل، زن جوانی به اداره آگاهی شهریار رفت و زمانی که مقابل افسر کشیک قرار گرفت، راز جنایتی را برملا کرد که ۱۳سال قبل شوهر سابقش مرتکب شده بود .
زن جوان گفت: ۱۳ سال قبل یک روز به میهمانی رفته بودم و شوهرم در خانه بود اما زمانی که برگشتم متوجه بهم ریختگی‌خانه شدم. روی فرش هم لکه های خون دیدم وقتی علت را از همسرم پرسیدم او راز هولناکی را برایم برملا کرد و گفت که یکی از دوستانش به نام امیر را به قتل رسانده و جسدش را در چاه دفن کرده است. به من گفت دوستش می خواسته او را به قتل برساند.
زن جوان در ادامه گفت:
سالها به درخواست همسرم، سکوت کردم .اما عذاب وجدان لحظه ای همسرم را رها نکرد و باعث شد اومعتاد شود و زندگی ما از این رو به آن رو شد. بعد هم مرا طلاق داد و با زن دیگری ازدواج کرد و بچه ام نیز به دست نامادری افتاد. من که ازاین ماجرا ناراحت بودم تصمیم گرفتم راز جنایت را فاش کنم.
بازداشت بعد از ۱۳ سال
به دنبال اظهارات زن جوان، تحقیقات از سوی تیم جنایی شهریار آغاز شد و با تأیید اظهارات زن میانسال همسر سابق او بازداشت شد.
متهم گفت: امیر دوستم بود و متوجه شدم که با مرد جوانی اختلاف دارد. روز حادثه به همراه امیر به سراغ دوستش رفتیم و او را سوارماشین کردیم. بعد از شهر خارج شدیم و‌امیردر مقابل باغ متروکه ای توقف کرد و به بهانه ای دوستش را داخل باغ کشاند وقتیکه برگشت لباس هایش خونی بود و گفت کارش را تمام کردم. من آن روز شاهد یک جنایت بودم وعذاب وجدان داشتم به همین خاطر می خواستم امیر را به پلیس لو بدهم اما او مرا تهدید به قتل کرد و گفت زندگیت را نابود می کنم اگر مرا لو بدهی و من هم برای اینکه از دست تهدید های او راحت شوم مجبور به قتل شدم و امیر را کشتم . از آنجایی که خانه ای که در آن زندگی می کردم در حال ساخت بود و‌دو چاه برای خانه کنده بودند من جسد را داخل یکی از چاه ها انداختم و روی آن را پوشاندم. چند ماه بعد هم از شدت عذاب وجدان، خانه را فروختم و آنجا را ترک‌کردم.
با اعتراف مرد جوان، کارآگاهان راهی خانه ای شدند که ۱۳ سال قبل جنایت در آن رخ داده بود و بقایای جسد امیر را داخل چاه کشف کردند.
در انتظار مجازات
متهم پس از بازسازی صحنه و تکمیل پرونده در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و قضات دادگاه او را محکوم به قصاص کردند.
با گذشت ۱۰ سال از حبس سیاوش و باتوجه به اینکه اوهمچنان بلاتکلیف در زندان به سر می برد، واحد صلح و سازش دادسرای امورجنایی تهران برای گرفتن رضایت از اولیای دم وارد عمل شدند تا چنانچه رضایت دهند وی از چوبه دار نجات پیدا کند.