شهید قرنی در دوران انقلاب و قبل از انقلاب

زندگی خدمتی شهید قرنی
 شهید قرنی در سال 1292 خورشیدی، در خانواده‌ای متوسط  از منظر مادی و در عین حال با روحیه مذهبی، در تهران به دنیا آمد. وی سومین فرزند خانواده بود. پدرش، میرزا آقاخان نام داشت و از مدیران مخابرات تهران بود. به هنگام خردسالی‌اش، پدر چند سالی به شیراز منتقل شد و خانواده در شیراز اقامت داشت و مجدداً به تهران بازگشتند. اما پدر، در راه بازگشت، در آباده بیمار شد و به سبب همان بیماری از دنیا رفت. به هنگام فوت پدر، شهید قرنی ده سال بیشتر نداشت. خانواده‌اش یک سال در اصفهان اقامت گزید و وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان گل‌بهار اصفهان به اتمام رساند. پس از بازگشت به تهران، تحصیلات متوسطه‌اش را در دبیرستان دارالفنون آغاز کرد و در دبیرستان نظام ارتش به پایان رساند. در سال 1309 وارد دانشکده افسری شد و در سال 1313 با درجه ستوان دومی، در رسته توپخانه فارغ‌التحصیل گردید. وی از هوش و استعدادی سرشار برخوردار بود، چنان که در دبیرستان نظام، میان 32 تن از همکلاسان خود- که همه برگزیده بودند- نفر دوم و در دانشکده افسری هم با معدل 68/17 نفر سوم شد. (نوروزی فرسنگی، 1383) 
صداقت و پاکدامنی از ویژگی‌های بارز آن شهید است. یک فرم ارزشیابی خدمتی از ایشان در پرونده‌اش باقی است که خود مؤید این ادعا است. فرم مذکور در سال 1324 تنظیم شده و 43 خصوصیت اخلاقی و رفتاری در آن ارزشیابی شده است. در تمام موارد در جدول فرم پیش‌گفته، نسبت به ایشان نظری درحد عالی داده شده است. این امر نشانگر میزان صداقت، درستی، پاکی و خلوص اوست که تربیت عالی وی را ثابت می‌کند، این خصوصیات تا پایان زندگی در وجود شهید باقی بود، به‌طوری‌که از وی شخصیتی ستودنی ساخته بود، طوری که حتی در موارد بازجویی، کسی به خود اجازه نمی‌داد نسبت به ایشان اسائه ادب روا داشته  یا گستاخی کند. مشاغل مهمی که شهید قرنی در طول خدمت خود عهده‌دار بوده و از خلاصه وضعیت خدمتی‌اش استخراج شده، نقطه پایانی است بر این دوره از زندگانی وی. 
مشاغل مهم: کفیل فرمانده گردان 2 هنگ 4 توپخانه، فرمانده گردان 105، رئیس رکن دوم ستاد مرکز تعلیماتی آمادگاه، فرمانده پارک توپخانه لشکر 2‌، رئیس رکن سوم لشکر 2 مرکز، رئیس ستاد لشکر 2، معاون اداره دوم سررشته‌داری ارتش، فرمانده تیپ مستقل رشت، رئیس رکن دوم و معاون ستاد ارتش. وی دارای امتیازاتی به این شرح بوده است: آجودان مخصوص شاه و دارای نشان لیاقت درجه 2 و 3، نشان همایون درجه 2، نشان دانش درجه 2 و 3، نشان افتخار درجه 3 و 1 و شش ماه ارشدیت. همچنین تشویقاتی چون تقدیر در فرمان همگانی ارتش (3 نوبت)، تقدیر در دستور قسمتی و کتبی (43 نوبت) نیز داشته است.
 چنان که پیش از این گفته شد، شهید قرنی در طول سال‌های خدمت خود (1313- 1337)، یعنی حدود 24 سال، مصدر خدمات و مشاغل مهمی بوده که در تمامی این مشاغل، شایستگی و لیاقت خود را به نمایش گذاشته است. آخرین سمت ایشان پیش از اخراج از ارتش، ‌ریاست رکن 2 و معاونت ستاد ارتش بوده است. این شغل، باتوجه به موقعیت زمانی و وضعیت ارتش پس از کودتای 28 مرداد 1332، شغل بسیار مهمی بوده که هرکس قادر به تصدی آن نبوده است.
 پس از کودتای 28 مرداد 1332 خورشیدی و تغییرات همه‌جانبه در کشور، ارتش نیز دستخوش تغییرات زیادی شد که از جمله آنها روی کار آمدن افسرانی همچون تیمور بختیار، کیا، علوی مقدم و... بود که افرادی فاسد، متملق، چاپلوس، ‌سرسپرده و خودفروخته بودند و سرانجام، ‌با وجود برخورداری از همه‌گونه امکانات و امتیازات، ‌به ولی نعمت خود نیز خیانت کردند، وجود این اشخاص، آزادی عمل آنان و آنچه از فساد و تباهی انجام می‌دادند، برای افسر خوش نام، پاک و درستی چون قرنی قابل تحمل نبود. شغل حساس قرنی ایجاب می‌کرد تا وی بنا به مسئولیتی که داشت، چهره حقیقی این اشخاص را به شاه بنمایاند و او را از آنچه اینان می‌کردند، آگاه سازد. اما شاه که خود با حمایت و پشتیبانی این افراد، در جریان کودتای 28 مرداد به ایران بازگشته و مجدداً به سریر قدرت نشسته بود، طبیعتاً حاضر نبود استدلال قرنی را بپذیرد؛ چه آنکه می‌دانست اگر باز هم تخت سلطنت وی تهدید بشود، افرادی نظیر بختیار و امثال وی- به خاطر منافع فردی خودشان- دوباره او را به قدرت بازخواهند‌ گرداند. از این رو، قرنی در وضعیت بدی قرار گرفته بود. از یک سو منویات درونی‌اش را برای شاه آشکار و از سوی دیگر، خود را به دشمنان معرفی کرده بود. در این ایام قرنی، باوجود تصدی شغل معاونت ستاد ارتش، حداقل به‌عنوان مخالف امرای ارشد نظام شاهنشاهی، آن هم در سطح ارتش خود را نشان داده بود. ولی او از این حوادث و اتفاقات کوچک‌ترین ترسی به خود راه نمی‌داد و چون خود را در جبهه حق می‌دید، اطمینان به پیروزی حق و نابودی باطل داشت. حوادث و رویدادهای بعدی، قرنی را در انجام آنچه می‌خواست، مصمم‌تر کرد. او به این نتیجه رسیده بود که باید این شجره خبیثه را از ریشه قطع کرد و برای این کار پیش‌بینی‌های لازم را نیز انجام داد. سرانجام وی تصمیم گرفت تا نیت خویش را عملی سازد. وی معتقد بود که «شاخه نظامی ناراضیان آماده است... اقدامات در ارتش با من؛ اغلب افسران جزء، از ستوان دومی تا سرهنگ دومی ناراضی هستند...» (نوروزی فرسنگی، 1383) 
اقدام سرلشکر قرنی، کودتا بود و ظاهراً از همه جوانب هم شرایط فراهم شده بود، اما در شگفتی تمام کودتا «لو» رفت و اغلب قریب به اتفاق عواملش، از جمله سرلشکر قرنی دستگیر شدند.