در حافظه موقت ذخیره شد...
گفتوگو با محمد بلوچی، نویسنده کتاب «مرد شماره یک»
«مرد شماره یک» کتابی عملیاتی است
چه شد که زندگی شهید آقا بابایی را به عنوان موضوع انتخاب کردید و دلیل علاقهمندی شما به این سوژه چه بود؟
شهید آقابابایی یکی از فرماندهان موفق تیپ پیروز الغدیر بود. این تیپ مستقل از زمان تأسیس، تحت فرماندهی افراد مختلفی قرار گرفته که بسیاری از آنان به شهادت رسیدند. زندگی شهید آقابابایی در این کتاب مدنظر نبود و فقط بُعد فرماندهی این شهید در تیپ الغدیر مورد توجه بود که هم این فرمانده شهید با روایت نیروهای تحت فرمان خود مورد شناخت قرار گیرد و هم اینکه تیپ الغدیر در دوره فرماندهی این شهید مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد از این رو روایتی از فرماندهی شهید آقابابایی سوژه کتاب قرار گرفت.»
ایده انتخاب نام کتاب (مرد شماره یک) از کجا آمد؟
این کتاب چهار فصل دارد، به غیر از فصل اول که مربوط به عملیات کرکوک است بقیه فصلها مربوط به عملیاتهایی است که شهید آقابابایی در تیپ الغدیر حضور داشته و همیشه در هر عملیات جزو اولین کسانی بوده که به منطقه عملیاتی وارد میشده و به خط مقدم هم میآمده و جزو آخرین نیروهایی بوده که از منطقه عملیاتی خارج میشده، از همین رو نام کتاب را مرد شماره یک گذاشتهام چرا که هرکسی سر دسته یک گردان نظامی باشد توی شمارش شماره یک به او تعلق میگیرد. از طرفی ایهام معنای نفر اول بودن شهید را هم به ذهن متبادر میکند و از طرف دیگر با نگاه داستانی مرد شماره یک یا شخص اول داستان و قهرمان کتاب نیز شهید آقابابایی است.
این کتاب چه نکات جالب و جذاب و چه ویژگی برجسته و متمایزی دارد؟
مخاطبان باید در مورد جذابیت کتاب نظر بدهند ولی خود من به عنوان یک مخاطب که بخواهم به این کتاب نگاه کنم باید بگویم که این یک کتاب کاملاً عملیاتی و نظامی است. با نقشهها عملیات را تشریح کرده و ماجراها کاملاً در میدان اتفاق میافتد و این صرفاً مربوط به شخص آقابابایی نیست، خاطرات کسانی را میخوانیم که هم دارند خودشان را روایت میکنند و هم قهرمان کتاب را روایت میکنند و هم اثر فرماندهی این شهید را بر خودشان بیان میکنند.
به نظر شما این خاطرات چقدر باورپذیر است؟ نویسنده برای زیبا بیان شدن خاطرات و باورپذیری آن چه کمکی کرده است؟
ساعتها مصاحبه شده، اسناد و مدارک مختلفی بررسی شده و در کتاب هم به آن اشاره شده، منابع گوناگون و مصاحبههای مختلفی از شخصیتهای مختلف درباره عملیات بررسی شده، تناقضات داستانی و عملیاتی بیرون آمده و با تماس و راستی آزمایی اختلافات روایتها برطرف شده و به شکلی مستند و با اشاره به رویدادهای واقعی کتاب باورپذیر شده است. البته کتابهای زندگی، یا روایت، به نوعی در گونه غیر تخیلی جا میگیرند و نیازی به باورپذیری ندارند چون مبنای آنها روایت واقعیت است.
مخاطب این کتاب چه کسانی هستند؟
مخاطب آن عام است و همه میتوانند از کتاب استفاده کنند بویژه نوجوانان و بزرگسالان و علاقهمندان به شخصیت شهدا و رویدادها و وقایع دفاع مقدس.
خواندن این خاطرات چه اثر و فایدهای برای نسل جوان دارد؟
ما باید در نظر بگیریم که مخاطب ما چرا باید این کتاب را بخواند. ما برای حفظ ایران و حفظ خاکمان با هر اقلیت و اکثریت و قوم و نژادی خاک خودمان را حفظ کردیم. ما گذرا هستیم مثل نسلهای قبل و نظامهای قبلی ولی چیزی که مهم است حفظ این خاک است که وظیفه نسلهاست. این محدودهای که به آن میگوییم ایران خیلیها به پای آن جنگیدند و در آینده خواهند جنگید. اینکه ما بتوانیم هویت ملی را و وطنمان را حفظ کنیم، یک وظیفه است. اینکه نسل جوان این موضوعات را بداند و نسبت به وطن و خاکش احساس مسئولیت بکند بسیار خوب است. از طرفی دیگر تجربیات اشخاص و رویدادها و خرده روایتها به نوعی انتقال تجربه و انتقال دانش به نسلهای بعدی است.
چه پیشنهاد و توصیهای برای چاپ جلد دوم این کتاب دارید؟
شهید آقابابایی مأموریتی رفتند به بوسنی و هرزگوین و آنجا هم فرماندهی و عملیات نظامی را رهبری کردند. نوشتن این عملیات که نیاز به تحقیقات گسترده و دسترسی به افراد و اطلاعات برون مرزی و درون مرزی دارد نیز میتواند برای مخاطب مفید باشد و ادامه این کتاب قلمداد بشود. اگر نویسندهای علاقهمند بود میتواند قدم در این وادی بگذارد و ادامه این جهاد را بنویسد.