مدیر بی‌چشم‌انداز و دیوار کوتاه سواد رسانه‌ای

ونوس بهنود
دبیر  تحریریه
vbehnood@gmail.com

به اعتقاد پاتر «سواد رسانه‌ای مجموعه‌ای از چشم‌اندازهاست که ما فعالانه به کار ‌می‌بریم تا خودمان را در معرض رسانه‌‌های جمعی قرار دهیم و معنای پیام‌‌هایی را که با آنها مواجه ‌می‌شویم، پردازش و تفسیر کنیم.»
از نظر ‌این نویسنده چشم‌اندازها هر قدر بیشتر و وسیع‌تر باشد، گویای سواد رسانه‌ای گسترده‌تر فرد است. بر‌ این اساس که وی از طریق دید وسیعی که برای خود‌ ایجاد ‌می‌کند، ‌می‌تواند ارزیابی و تحلیل بیشتری از محتواهای رسانه‌ای داشته و با بهره‌گیری صحیح از ارزیابی خود، استفاده مقبولی از پیام‌‌ها داشته باشد.
موضوعی که خلأ آن نه تنها در میان عموم مردم که رژیم مصرف‌شان سرگر‌می‌ و تفریح است بلکه در بین اقشار فرهیخته و مدیران نیز دیده ‌می‌شود. چشم‌اندازآفرینی به واسطه تأثیر دفعتی و عمیق پیام‌‌های رسانه‌ای ‌این روزها بیش از گذشته مورد تأکید است. آنجا که مدیری ممکن است با انتشار یک خبر کوتاه یا یک پیام حتی کذب مجبور به ترک سمت خود یا تغییر آن باشد. یا در جایی که به واسطه پیام‌‌هایی که رد و بدل ‌می‌شود، مدیر ‌می‌بایست پاسخگوتر عمل کند و در غیر ‌این صورت مقبولیت اجتماعی خود را خواهد باخت. هر چند تجربه‌‌های مکرری از چنین داستان‌‌هایی که به سواد محدود رسانه‌ای مدیران بر‌می‌گردد، به گوش ‌می‌رسد اما در نهادهای اجرایی به نظر نمی‌رسد آموزش تعامل و نحوه مواجهه با رسانه چندان مورد توجه باشد، تا جایی که در برخی مواقع رفتارهای تدافعی، سکوت‌‌های بی‌مورد یا موضع‌گیری در مقابل رسانه گویای سلیقه مواجهه یک مجموعه با رسانه است.
 اما تدافع و مقابله در شرایطی که پیام‌‌ها مرتباً در حال بازتولید است و افکار عمو‌می‌ به ارزیابی آن نشسته است، آب در ‌‌هاون کوبیدن بوده و قادر نخواهد بود زره دفاعی در مقابل عملکرد یک مدیر به وجود آورد. پاتر معتقد است افرادی که سواد رسانه‌ای اندکی دارند، قادر نیستند از خود در مقابل رسانه دفاع کنند و به دلیل‌اینکه ضرورتی در استفاده از مهارت‌‌ها احساس نمی‌کنند، عموماً مهارت خاصی نیز
 نمی‌آموزند.
چرخه جهلی که پاتر آن را برآیند سقف محدود دید یک فرد ‌می‌داند، زمانی اهمیت بیشتری دارد که به نظر ‌می‌رسد هر قدر مدیری در رده‌‌های بالاتری قرار گیرد، تصمیمات و زاویه دید او به دایره گسترده‌ای از افراد جامعه تأثیر ‌می‌گذارد.