در حافظه موقت ذخیره شد...
10 سـال و یـک روز حبـس بـرای پسـر ناخلـف
به گزارش «ایران»، 26 مهر سال 1400 گزارش کشف جسد مرد میانسالی به نام اکبر در شهرستان بهارستان به پلیس اعلام شد. وقتی مأموران به خانه مقتول رفتند یکی از همسایهها گفت: صدای داد و فریاد شنیدم به سرعت وارد راهرو شدم و دیدم اکبر جلوی در آسانسور روی زمین افتاده و خون زیادی از او میرود. هرچه پرسیدم چه کسی تو را زده، جواب نداد. بعد هم همسر و دو پسرش آمدند اما انگار از این ماجرا شوکه نبودند.
همسایه دیگر مقتول نیز به مأموران گفت: نیمساعت قبل از ماجرا از پنجره خانهمان مرد جوانی را در جلوی ساختمانمان با کلاه کاسکتی بر سر دیدم که قدم میزد؛ بعد هم وارد حیاط شد و از داخل جورابش چاقو و دستکش درآورد. من با تلفن همراهم از او فیلم گرفتم.
در ادامه تحقیقات برادر مقتول نیز به مأموران گفت: ارتباط برادرم با همسر و دو پسرش خوب نبود ضمن اینکه عامل قتل کلید خانه را داشته و براحتی توانسته وارد آپارتمان شود.
در ادامه همسر و پسران مقتول تحت بازجویی قرار گرفتند و در نهایت شهرام پسر مقتول به قتل پدرش با همدستی برادر و دوستش اعتراف کرد. وی گفت: من با پسری به نام صمد سالها دوست بودم اما پدرم میگفت او معتاد است و نباید با او ارتباط داشته باشی. من و برادرم چون دل خوشی از پدرمان نداشتیم، تصمیم گرفتیم با همدستی صمد، پدرمان را از سر راهمان برداریم.
در ادامه مأموران صمد را شناسایی و بازداشت کردند. او در اعترافاتش گفت با همدستی فرزندان مقتول دست به قتل زده و انگیزهاش کینهای بوده که از مقتول داشته و اینکه فکر میکرده با قتل او میتواند از فرزندانش پول بگیرد و مشکلاتش را حل کند.
با اعتراف صریح متهمان، صحنه جرم بازسازی شد و با تکمیل تحقیقات و گزارش پزشکی قانونی و پلیس، پرونده برای رسیدگی به شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.پس از اظهارات متهمان در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و صمد را به اتهام قتل به قصاص محکوم کردند و شهرام نیز به 10 سال حبس تعزیری درجه سه محکوم کردند اما برادرش حکم برائت گرفت.
با اعلام رأی اولیای دم به حکم صادره اعتراض کردند و پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان عالی کشور ضمن تأیید حکم قصاص صمد و برائت پسر دوم خانواده، حکم شهرام را به دلیل آنکه وی باید به اشد مجازات محکوم شود، نقض کرده و پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه همعرض فرستادند.
جلسه دوم دادگاه
در ابتدای جلسه که در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، اولیای دم بار دیگر برای نوهشان شهرام درخواست اشد مجازات کردند و گفتند: به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستیم.
پس از آن شهرام به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش عنوان کرد: من امروز پشیمانم کاش زودتر این حس را داشتم و وارد این بازی خطرناک نمیشدم. پدرم راست میگفت و من نباید با صمد وارد دوستی میشدم. پدران ما از سالها پیش دوست بودند و ما با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم. از آنجایی که صمد به مواد اعتیاد داشت، پدرم میترسید که ما هم آلوده شویم به همین خاطر دوست نداشت ما با او دوستی کنیم. اما من کینه پدرم را به دل گرفتم و باعث مرگش شدم. حالا از خدا میخواهم مرا ببخشد و امیدوارم پدر بزرگم نیز از گناه من بگذرد چون واقعاً پشیمانم.
در پایان قضات برای صدور رأی وارد شور متهم را بر اساس مدارک موجود در پرونده و رأی دیوان عالی کشور به 10 سال و یک روز حبس محکوم کردند.