پایان جنایت‌های مخوف باند «یاقوت سرخ»

مرضیه همایونی/ باند یاقوت سرخ جرایم خود را از بهار سال 71 آغاز کرد. تخصص اعضای این باند مخوف سرقت‌های مسلحانه از طلافروشی‌ها بود. نامگذاری این باند به یاقوت سرخ  نیز از آنجا شکل گرفت که در یکی از سرقت‌هایشان یاقوت سرخ گرانقیمتی را از یک جواهرفروشی سرقت کردند و به همین خاطر رسانه‌ها از آن زمان به بعد این باند را به یاقوت سرخ نام‌گذاری کردند.
اما جرایم این باند فقط به سرقت ختم نمی‌شد بلکه آنها بی‌رحمانه در برابر کوچک‌ترین مقاومتی با اسلحه کالیبر 7.65 اقدام به قتل می‌کردند. پیدا شدن پوکه‌های کالیبر 7.65 در صحنه سرقت‌ها این فرضیه را برای تیم جنایی مطرح کرد که تمامی سرقت‌ها از سوی اعضای یک باند رخ داده است. همچنین لهجه خاص سردسته باند نیز یکی دیگر از مدارکی بود که پلیس در تحقیق از شاهدان و مالباختگان به آن رسید و این نشان از وقوع سرقت‌های سریالی این باند داشت.
11 جنایت به سرکردگی نعمت
کارآگاهان با گذشت حدود یک سال و در تحقیقات گسترده دریافتند سردسته این باند مخوف مردی به نام نعمت است که در تحقیقات پلیسی، هویت کامل او و اعضای باندش به‌دست آمد. متهمی که سابقه مواد مخدر و سرقت خودرو نیز در پرونده خود داشت. اما نفر دوم این باند پسر جوانی به نام قباد بود. اعضای این باند به قدری حساب شده سرقت‌هایشان را اجرا می‌کردند که هیچ ردی از خود به جا نمی‌گذاشتند حتی پلیس برای یافتن ردی از متهمان راهی زادگاه آنها شد، اما باز هم بدون هیچ رد و سرنخی به تهران برگشت.
زمانی که تیم تحقیق مدارک و سرنخ‌هایی که در تحقیقات به‌دست آورده بودند را کنار هم قرار دادند، این احتمال مطرح شد که سردسته خشن و اعضای باندش از مدارک جعلی استفاده کرده‌اند. با این فرضیه بود که تحقیقات روی شناسایی جاعلان باند یاقوت متمرکز شد. در نهایت نیز مرد جاعل شناسایی شد اما او هم نتوانست ردی از اعضای باند به پلیس بدهد.
دستگیری در پارک
زمانی که تحقیقات در این مسیر نیز به جایی نرسید، مأموران در شاخه دیگری از تحقیقات دریافتند سردسته باند از مرد مواد فروشی در یکی از پارک‌های جنوب تهران مواد مخدر می‌خرد بنابراین با شناسایی مرد مواد فروش از وی خواستند مقدمات یک قرار را با او فراهم کند.
بنابراین پلیس پارک محل قرار را زیر نظر گرفت. لحظاتی بعد مرد مواد فروش به مأموران علامت داد نعمت در حالی که کیف سامسونتی در دست دارد روی یکی از صندلی‌های داخل پارک نشسته است.
مأموران می‌دانستند نعمت تیراندازی حرفه‌ای است و حتی صدای کشیدن گلنگدن اسلحه را از فاصله دور تشخیص می‌دهد. نعمت مسلح بود و کوچک‌ترین قصوری باعث می‌شد نه تنها جان مأموران بلکه جان افرادی که در پارک بودند نیز به خطر بیفتد.
بنابراین مأموران از 6 جهت به او نزدیک شدند و ناگهان یکی از آنها با صدایی آرام و قاطع گفت: «نعمت اینجا آخر خط است خودت را تسلیم کن.»
بدین ترتیب مرد جوان قبل از آنکه فرصت عکس‌العملی داشته باشد، خود را در محاصره مأموران پلیس دید.
متهم که مردی لاغراندام و بلندقامت با لهجه‌ای خاص بود باورش نمی‌شد در اداره آگاهی رو به روی پلیس نشسته است. وی که خود را در آخر خط می‌دید به سرقت از طلافروشی‌ها، بانک‌ها و قتل 11 نفر با همدستی اعضای باندش اعتراف کرد.
زمانی که از او انگیزه این جرایم خشن را پرسیدند، پاسخ داد: «در دنیای من یا باید باربری کنی یا بالای دار بروی. من ترجیح دادم که بالای دار بروم. من سرقت را انتخاب کردم و با فروش طلاها هزینه خرید مواد مخدر و مسافرت‌هایم را می‌دادم...
دستگیری آخرین عضو
اما دستگیری نعمت پایان ماجرا نبود، قباد که جانشین نعمت محسوب می‌شد هنوز بازداشت نشده بود. مأموران برای دستگیری قباد به سراغ برادرش رفتند اما نه تنها هیچ سرنخی به‌دست مأموران نداد بلکه دردسرهای زیادی نیز برای آنها به‌وجود آورد.
زمانی که مأموران موفق نشدند از برادر قباد به او برسند، از دوستان و اقوام او تحقیق کردند و در نهایت مخفیگاه او لو رفت و قباد نیز در عملیاتی ویژه دستگیر شد.
قباد به آگاهی انتقال داده شد اما تماس‌های تهدید‌آمیز برادر او از همان لحظات اولیه شروع شد. مدام تماس می‌گرفت و مأمور پرونده را تهدید می‌کرد: مراقب باشید! به زندگی کسی که برادرم را لو داده پایان خواهم داد. شمارش معکوس آغاز شده است.
چند روز بعد هم تهدیدهای برادر قباد عملی شد و جسد فردی که مخفیگاه قباد را لو داده بود در حالی کشف شد که با شلیک یک گلوله به قتل رسیده بود. تحقیقات برای دستگیری برادر قباد به اتهام قتل در دستور کار پلیس قرار گرفت. مرد جوان پس از جنایت از تهران خارج شده بود و ردی از او در دست نبود. اما تیم تحقیق این احتمال را می‌داد که متهم به تهران برگردد. به همین دلیل محل‌های تردد و مخفیگاه‌های او زیر نظر گرفته شد. در نهایت برادر قباد، به پایتخت برگشت و کارآگاهان پلیس برای دستگیری‌ وی وارد مخفیگاهش شدند. برادر قباد دو اسلحه آماده شلیک زیر بالش خود داشت، زمانی که به او گفته شد خود را تسلیم کند، در حرکتی سریع دست به اسلحه شد. او شروع به تیراندازی به مأموران کرد و در نهایت یکی از مأموران او را هدف گلوله قرار داد و کشته شد.
چند ماه بعد، با دستگیری تمامی نوچه‌ها و اعضای باند نعمت، پرونده این جنایت‌ها تکمیل شد و نعمت و همدستانش در دادگاه پای میز محاکمه رفتند. در دادگاه متهمان به اتهام 11 قتل، 21 سرقت مسلحانه از طلافروشی‌ها و چندین سرقت مسلحانه از بانک‌ها وخانه‌ها و مغازه‌ها به اعدام محکوم شدند. بدین ترتیب پرونده جنایت‌های مخوف باند یاقوت سرخ با اجرای حکم اعدام آنها بسته شد.