در حافظه موقت ذخیره شد...
پیام برای شارون
در پست ایست و بازرسی «مکابیم» (در مسیر قدس به تلآویو)، مأموران امنیتی به سرنشینان یک خودرو که دو مرد و یک زن عرب بودند، مشکوک میشوند.
مردان جوان سریعاً از خودرو پیاده شده و کارت شناسایی خود را نشان میدهند و میگویند به همراه خواهرشان به سمت منزل میروند.
مأموران اسرائیلی تأکید میکنند که آن زن هم باید پیاده شده و بازرسی شود. زن جوان با آرامش از ماشین پیاده میشود، به میان مأموران امنیتی میرود و دکمه کمربند انفجاری که همراه خود داشته را فشار میدهد.
«دارین محمد توفیق ابوعیشه» در نابلس و در خانوادهای پرجمعیت به دنیا آمد و تحصیلات خود را در رشته ادبیات زبان انگلیسی در دانشگاه ملی «النجاح» گذراند که البته بهدلیل شهادتش ناتمام ماند. دانشگاه «النجاح» نابلس محل تحصیل بسیاری از مجاهدان، مبارزان و استشهادیون فلسطینی بود و از همانجا بود که دارین هم وارد فعالیتهای مبارزاتی شد. او برای حضور در گردانهای استشهادی، ابتدا نزد یکی از رهبران حماس به نام «شیخ جمال منصور» رفت اما او خواسته دارین مبنی بر انجام عملیات استشهادی را نپذیرفت. یک سال پس از شروع انتفاضه، یک خبر عزم دارین را برای تحقق هدفش یعنی مبارزه مسلحانه و استشهادی با صهیونیستها جزمتر کرد. در تاریخ 27 ژانویه 2002 یک مبارز فلسطینی دست به انجام عملیات شهادتطلبانه در قدس غربی زده بود. مجری عملیات «وفا ادریس» اولین زن استشهادی فلسطینی بود.
وفا ادریس عضو گردانهای شهدای الاقصی (وابسته به فتح) بود و برای همین، دارین با اینکه عضو حماس بود، برای همکاری و تحقق آرزویش به سمت گردانهای الاقصی رفت و این بار با درخواست او موافقت شد.
محل عملیات را یکی از مراکز پلیس شهر یافا در اراضی اشغالی در سال 1948 تعیین کردند.
روز عملیات، دارین از خانه خارج شد و کمربند حاوی مواد منفجره را بر خود بست و سوار خودرویی شد که او را به همراه دو تن دیگر از مبارزان فلسطینی به مکان اجرای عملیات میبرد. برای رسیدن به مقصد، باید چندین پست ایست و بازرسی را طی میکردند که همین مسأله، درصد موفقیت عملیات را بسیار پایین میآورد.
در پست ایست و بازرسی «مکابیم» در حد فاصل قدس و تلآویو، سربازان صهیونیست اقدام به بازرسی خودرو و سرنشینان آن کردند. دو همراه دارین به نامهای «حافظ مقبل» و «موسی حسونه» بهسرعت از خودرو پیاده شدند و کارت شناسایی خود را ارائه دادند و به سربازان اعلام کردند که سومین سرنشین خودرو، خواهرشان است و آنها در راه بازگشت به منزل هستند. سربازان بر بازجویی و شناسایی کامل دارین اصرار داشتند. در این هنگام دارین از خودرو پیاده شد و به طرف سربازان رفت و بهگونهای که گمان میرفت میخواهد دستورشان را اجرا کند و کارت شناسایی خود را نشان دهد، اما به محض اینکه به آنان نزدیک شد دکمه انفجار بمبهایی را که به خود بسته بود، فشار داد.
بخشی از وصیتنامه شهید دارین ابوعیشه
«... از آنجا که جایگاه زن فلسطینی از برادران فلسطینیاش پایینتر نیست، تصمیم گرفتم دومین زن استشهادی باشم و راهی را که شهید وفا ادریس شروع کرد ادامه دهم، پس در راه خداوند تبارک و تعالی و برای گرفتن انتقام پیکرهای برادران شهیدمان و انتقام حرمت پایمال شده دینمان و حرمت شکسته شده مساجد و مسجدالاقصی و خانههای خداوند که اشغال شده و به کابارههایی برای اهانت به دین ما و رسالت پیامبرمان تبدیل گشته که در آن محرمات الهی را مرتکب میشوند، جان ناچیز خود را تقدیم میکنم.
جسم و جان تنها سرمایهای است که داریم، پس آنها را در راه خدا میدهیم تا بمبهایی باشیم که صهیونیستها را میسوزاند و افسانه قوم برگزیده خداوند را از بین میبرد. زن مسلمان فلسطینی در گذشته و حال همواره در خط اول مسیر جهاد بر ضد ظلم قرار داشته و دارد، لذا من تمام خواهران خود را به پیمودن این راه فرامیخوانم، چون این وادی، وادی تمامی آزادگان و افراد شریف و نجیب است؛ لذا از هر کس که بهدنبال حفظ عزت و شرف است دعوت میکنم قدم به این راه بگذارد تا جنایتکاران صهیونیست بدانند در برابر عزت و عظمت مقاومت و جهاد ما هیچ چیز نیستند. تا شارون بزدل بداند هر زن فلسطینی، ارتشی از استشهادیون را متولد خواهد کرد، اگرچه او همه تلاش خود را بکند تا در دلهای مادران، مرگ بنشاند و بداند که نقش زن فلسطینی به گریه برجسم بیجان همسر و برادر و پدر ختم نمیشود، بلکه ما با جسم خود به بمبهایی انسانی مبدل خواهیم گشت که در هر نقطه منتشر میشوند تا خیال واهی امنیت ملت (اسرائیل) را از بین ببرند و در پایان از تمامی مسلمانان و مبارزان عاشق و شیفته آزادی و شهادت میخواهم در این راه شریف و ارزشمند یعنی راه شهادت و آزادگی استوار باشند.
دختر شهید شما: دارین محمد ابوعیشه»