در حافظه موقت ذخیره شد...
اسماعیلآذر:
شاعران کهن توجه وسیعی به «شب قدر» داشتهاند
امیر اسماعیلآذر در گفتوگو با ایبنا با تأکید بر اینکه توجه شاعران کهن به مفاهیم دینی و قرآنی از جمله شبقدر بیشتر از ادیبان امروز بوده است، توضیح داد: در ادبیات کهن فارسی شاعرانی داشتهایم که تام و تمام با قرآن همبستگی عملی داشتهاند. در ادبیات معاصر نیز شاعران ما دارای همبستگی با قرآن هستند؛ اما اطلاعات دینی و قرآنی کمتری نسبت به ادیبان کهن دارند. برای مثال وقتی اشعار مولانا را میخوانیم گویی تمام قرآن در ذهنش تجلی داشته است.
این پژوهشگر ادبی با بیان اینکه اشاره کمتر شاعران امروز به مضامین قرآنی از جمله شب قدر به دلیل محدود بودن اطلاعات آنهاست، افزود: شاعران کهن رجوع بسیاری به آیات قرآن داشتند و اطلاعات بلاغی و معناشناسانه آنها بسیار زیاد بود. بویژه از قرن ششم به بعد از خاقانی شروانی و نظامی گرفته تا شمس مغربی، عطار، مولانا، سعدی، سنایی، حافظ و جامی همه مسلط بر آیات و علوم قرآنی بودند و اطلاعات عمیقی درباره مفاهیم قرآن داشتند.
اسماعیلآذر با اشاره به توجه شاعران بزرگ کهن ما به شبقدر گفت: سعدی از شاعرانی است که به شب قدر توجه داشته و گفته است «اى دوست روزهاى تنعم به روزه باش/ باشد که در افتد شب قدر وصال دوست». در اشعار دیگر نیز تصریح کرده است «اگر شبها همه قدر بودی/ شب قدر بیقدر بودی» و «تو را قدر اگر کس نداند چه غم/ شب قدر را میندانند هم» مولانا نیز این گونه سروده است «حق شب قدرست در شبها نهان/ تا کند جان هر شبى را امتحان/ نه همه شبها بود قدر اى جوان/ نه همه شبها بود خالى از آن»
این پژوهشگر ادبی ادامه داد: لسانالغیب از لیالی قدر بهعنوان شبهای بشارت و زمانی که دروازه آسمان به روی سالک باز میشود، یاد کرده و گفته است «دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند/ چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی/ آن شب قدر که این تازه براتم دادند» و در غزلی دیگر از شب قدر به عنوان شبی یادکرده که سالک به قرب دوست و خلوت وصل میرسد «آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است/ یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است.»