4 میلیون مسکن، نیاز واقعی اقتصاد کشور

در اقتصاد گفته می‌شود بهترین سنجه برای تعادل عرضه و تقاضای یک کالا در بازار، قیمت آن است. طبق همین منطق، وضعیت بازار مسکن در دهه‌های اخیر به هیچ وجه تعاملی نبوده است. آمار‌ها نشان می‌دهد تورم مسکن حتی از تورم عمومی نیز بالاتر است و سهم هزینه مسکن در سبد هزینه خانوار روزبه‌روز بیشتر می‌شود.
 همچنین تازه‌‌‌ترین گزارش مرکز آمار ایران از تحولات بازار مسکن شهر تهران، نشان‌دهنده ثبت بالاترین تورم ماهانه مسکن در دی‌ماه سال 1401 است. تورم ماهانه ۹ درصدی مسکن، بالاترین تورم ماهانه مسکن از ابتدای سال 1401 است. ضمن اینکه متوسط تورم ماهانه ۹ ماه اول سال‌1401، ۶/۳‌ درصد بوده است.
 قانون اساسی کشور در قالب ۳ اصل ۳، ۳۱ و ۴۳ قانون اساسی، داشتن مسکن متناسب با نیاز را حق هر خانوار ایرانی تلقی کرده و بر این مبنا دولت مکلف است، زمینه تأمین این نیاز را مهیا سازد.
با این حال آنچه مشخص است در این سال‌ها تأمین مسکن متناسب با نیاز صورت نگرفته و همین مسأله منجر به افزایش قیمت مسکن در سال‌های اخیر شده است. به طور کلی نیاز به مسکن به جبران کمبود مسکن در برابر تعداد خانوار موجود در کشور، نیاز ناشی از تقاضاهای جدید بازار مسکن(عمدتاً ناشی از ازدواج)، نوسازی و بهسازی واحدهای مسکونی موجود در بافت‌های فرسوده شهری و روستایی تقسیم می‌شود.
طبیعتاً هر دسته نیاز مسکنی پاسخ متناسب با خود را می‌طلبد و نسخه‌ای واحد نمی‌توان برای تمام نیازهای مسکنی پیچید.
 
کمبود مسکن در برابر تعداد خانوار
بر اساس داده‌های به دست آمده از سرشماری سال 1395، ۲۴.۲ میلیون خانوار در کشور در ۲۲.۸ میلیون واحد مسکونی زندگی می‌کنند. به عبارت دیگر در حال حاضر یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد مسکونی در کشور کمبود وجود دارد که گفتنی است شاخصی که درباره تناسب تعداد خانوارها با تعداد واحدهای مسکونی موجود، طرح می‌شود «شاخص تراکم خانوار در واحد مسکونی» است. این شاخص از نسبت تعداد کل خانوارهای موجود بر تعداد کل موجودی مسکن در حال استفاده، به دست می‌آید. برای مثال اگر این شاخص در کشوری معادل ۱.۱ باشد بدین معنا است که به ازای هر ۱.۱ خانوار در این کشور یک مسکن وجود دارد. طبق گزارش مرکز آمار، این شاخص در سال 1355، 1.27 بوده است و طبق آخرین آمار در سال 1395 به 1.06 رسیده است. رقمی که هرچند پیشرفت خوبی را در سال‌های پس از انقلاب نشان می‌دهد ولی قطعاً کافی نیست. طبیعتاً رفع این حجم از مازاد تقاضای مسکن نیازمند ورود دولت و عزمی جدی است.
 
نیازهای جدید
یکی از مهم‌ترین مسائل جوانان برای ازدواج و تشکیل خانواده مسأله مسکن است. البته در مورد این موضوع باید در نظر داشت وضع مطلوب با وضع موجود متفاوت خواهد بود. طبیعتاً چنانچه معضل مسکن مرتفع شود جهشی در آمار ازدواج رخ خواهد داد.  از آنجا که در 10 سال اخیر، به صورت میانگین 783 هزار ازدواج رخ داده است، می‌توان گفت بازار مسکن باید پاسخگوی این تعداد تقاضای جدید باشد. مطابق با سرشماری ۱۳۹۵، حدود ۱۴ میلیون نفر مرد هرگز ازدواج نکرده در بازه سنی ۱۰ سال و بیشتر در کشور وجود دارد که تا سال ۱۴۰۵ ـ با احتساب مرگ‌و‌میر ـ حدود ۱۲ میلیون نفر از آنها به سن بالای ۲۰ سال خواهند رسید. تبعاً برای تشکیل خانواده و نیاز به مسکن این ۱۲ میلیون نفر، باید پیش‌بینی‌های لازم صورت پذیرد.
 
نیاز به بافت فرسوده
شکل‌گیری برخی از محلات و مناطق شهرهای بزرگ بنا به دلایل متعدد به گونه‌ای است که با ضوابط و معیارهای شهرسازی و معماری امروز بویژه در کلانشهرها مغایرت دارد. این بافت به مرور زمان فرسوده‌تر شده و علاوه بر فرسودگی ابنیه، شبکه تأسیسات شهری آنها نیز فرسوده شده و کارکردهای شهری خود را از دست می‌دهند.
بافت فرسوده به 3 دسته بافت‌های دارای میراث فرهنگی، بافت‌های شهری (فاقد میراث فرهنگی) و بافت‌های حاشیه‌ای (سکونتگاه‌های غیررسمی) تقسیم می‌شود که بهسازی هر کدام از آنها نیازمند راهبرد خاص خود است. به طور کلی طبق برآوردهای وزارت راه و شهرسازی حدود ٢١ میلیون نفر در بافت‌های فرسوده ساکن هستند که با نوسازی این واحدها امکان ساخت ٨ میلیون مسکن جدید در کشور وجود دارد.