در حافظه موقت ذخیره شد...
اذان مغرب خوشحال کننده
دبیر سرویس زندگی
این روزها زیاد میشنویم که برای سحر فلان چیزها را بخورید یا اینطور روزهتان را باز کنید و بسیاری توصیههای دیگر. اما راستش را بخواهید، برای هرکسی بسته به شرایط جسمی و عادات غذاییش تمام این موارد متفاوت میشود.
گاهی هم افراد به نحوهای مختلف عذاب وجدان را چاشنی حرفهاشان میکنند که چرا اصلاً در این ماه آنقدر به سحری و افطار اهمیت میدهید، ماه رمضان ماه خودسازی و رشد روح و وجوه عرفانیست.
من نمیگویم اینطور نیست، یا این حرفها غلط است. اما جسم و روح آدم به هم متصل است. اگر جسم ضعیف شود، روح هم ضعیف میشود و به هیچکدام از آن اهداف تقویت روح و تذکیه نفس هم نمیرسد. همین میشود که بدخلقی، عصبانیت و زودرنجی بالا میگیرد. که گاهی شخص روزهدار حس میکند دنیا باید به خدمتش باشد و رعایتش را کند چون او روزهست.
من هم سالها با شیوههای مختلفی برای گذران ماه مبارک درگیر بودم که برای من مناسب نبودند تا جایی که شیوه مناسب خودم را پیدا کردم. بیتوجه به عذابوجدانهای اطرافیان راهی را پیش گرفتم که بتوانم از این ماه زیبا و پربرکت بیشترین استفاده را ببرم.
و حالا که دختربچه کوچکی دارم شرایطم با هرسال تفاوت میکند. من میدانم ارزش قرآن خواندن در این ماه چقدر زیاد است. اما در طول روز ترجیح میدهم با دخترم کوکوملون ببینم و شعر بخوانم و برقصم و در زمانهایی را که خواب است یا با پدرش مشغول است قرآن بخوانم. نمیخواهم دخترم فکر کند ماه رمضان که میشود دیگر مرکز توجه من و پدرش نیست.
ما اغلب زمان روزمان را سرکار هستیم و دخترم مهدکودک، پس زمانهایی که باهمیم را باید صرف باهم بودن کنیم. من اینطور حال بهتری دارم و تلاش میکنم دخترم هم حس بهتری داشته باشد. از آن طرف وقتی در طول روز میخواهد من را در خوراکیهایش سهیم کند روزه را برایش توضیح میدهم. وقت افطار که میشود برای او هم آبجوش و خرما میگذارم که همراهمان شود.
ماه مبارک که میرسد، زیاد درباره رفتارهای عبادی میشنویم و توصیههایش را میبینیم. اما برای من مهمترین کاری که تلاش میکنم در خودم رشد دهم و تقویتش کنم، مهربانی و صبوری است و برای اینکه بتوانم در این دو مورد آنطور که باید رفتار کنم، لازم است که افطار و سحری را درست و مفصل و کامل داشته باشم. بدون هیچ عذاب وجدانی، سفره افطار کامل میچینم و موقع اذان مغرب از اعماق قلبم خوشحال میشوم.