آیا صدای ایران در دنیا شنیده میشود؟
بررسی عملکرد بینالمللی جمهوری اسلامی در حوزه مسائل زنان
مهدیه شادمانی
دکترای روابط بینالملل و مدرس دانشگاه
انقلاب اسلامی ایران با نگاه به مبانی دینی اصیل حرف نویی در مسأله زن به میان آورده که موجب تحول عظیمی در شخصیت و مسیر زنان این سرزمین شده است. این ایده جدید در جهان شرق و غرب امروز که به اسم حمایت از حقوق زنان علیه آنان عمل میکنند، قطعاً خریدار زیادی خواهد داشت؛ به شرط آن که بهدرستی چه به صورت زبانی و چه بهصورت عملی به نمایش گذاشته شود. با این نگاه باید بررسی نمود که جمهوری اسلامی به عنوان نماینده این گفتمان جدید چقدر توانسته است از ساختارهای بینالمللی و حضور زنان در آنها بهره ببرد تا این گفتمان را به دنیا معرفی نماید.
به عنوان نمونهای کارآمد از مشارکت زنان در عرصه بینالملل و اثرگذاری در فضای گفتمانی مسأله زن در دنیا میتوان به حضور در اجلاس پکن اشاره کرد که در اجلاس پکن+۵، ۴۰ پیشنهاد ایران در سند آن گنجانده شد؛ پیشنهادهایی درخصوص رسیدگی به وضعیت پناهندگان، مسأله اثرات اعتیاد به مواد مخدر بر زنان و کودکان، توجه به تنوع فرهنگی و مشارکت زنان در بحث گفتوگوی تمدنها و نقش مذهب و معنویت در ارتقای زندگی و بهبود وضعیت زنان و تأمین سلامت جامعه از جمله موفقیتهای هیأت ایرانی در این اجلاس، هماهنگی و همکاری کشورهای اسلامی و گروه همفکر خود مانند هیأت واتیکان و گروه ۷۷ بود که به کشورهای غربی اجازه نداد موارد جدیدی را در رابطه با حقوق جنسی در سند نهایی اجلاس پکن+۵ بیفزایند. این نمونه نشان میدهد که حضور در این عرصه واقعاً میتواند کارآمد باشد.
کمیسیون مقام زن نیز یکی دیگر از عرصههای حضور بینالمللی بانوان ایرانی بود که متأسفانه چندی پیش عضویت ایران در این کمیسیون به صورت غیرقانونی لغو شد. جمهوری اسلامی ایران در آوریل ۲۰۲۱ برای سومین بار به اتفاق آرا با ۴۳ رأی از ۵۴ رأی به عنوان عضو کمیسیون مقام زن انتخاب شد. با وجود چالشهای گفتمانی اما حضور در اجلاس جهانی مقام زن که سالانه در نیویورک برگزار میشود و یا نشستهای دورهای از این دست، زمینهساز ایجاد فرصتهایی برای جمهوری اسلامی ایران است تا ضمن ارائه الگویی موفق از بانوان مسلمان ایرانی، در جهت راهبردهایی برای ارتقای وضعیت زنان جهان نقش مؤثری داشته باشد.
شایان ذکر است نشستهای رسمی این کمیسیون هر ساله در ماه مارس به مدت ۱۴ روز در مقر سازمان ملل متحد برگزار میشود و ارائه سخنرانی، انجام دیدارهای دیپلماتیک، برگزاری نمایشگاه از جمله فرصتهای ایران با هدف معرفی وضعیت پیشرفت زنان در جمهوری اسلامی بوده است.
اما لغو عضویت جمهوری اسلامی ایران از کمیسیون مقام زن که با توطئه دولتهای غربی، همسران رؤسای جمهور اسبق امریکا و تشکلهای مدنی اپوزیسیون رخ داد بار دیگر این سؤال را مطرح میسازد که تا چه میزان عناصر داخلی در حوزه مسائل زنان در حوزه بینالملل موفق عمل کردهاند؟ آیا این لغو عضویت به دلیل برتری رقیب گفتمانی و قدرتهای هژمون رقم خورده یا ضعف دستگاه سیاست خارجی در توجه به عاملیت زنان در دیپلماسی عمومی و فرصتهای ساختارهای بینالمللی برای طرح نگاه نوی انقلاب اسلامی به زن سببساز این اتفاق شده است؟
باید اذعان داشت که به طور کلی و با وجود عضویت و حضور جمهوری اسلامی ایران در کنوانسیون و اجلاسهای مختلف با محوریت زنان، دستگاه دیپلماسی ما فاقد ابتکار عمل یا درک صحیح در بهرهگیری از زنان در جهت تأمین منافع ملی در نظام بینالملل است.
به نظر میرسد هرچند این لغو عضویت ماهیت سیاسی و نه حقوقی دارد و عملکرد مغرضان این کمیسیون پرواضح است اما عدم توجه مسئولان داخلی به اهمیت زنان و مسائل آنها در داخل و بینالملل در این لغو عضویت بیتأثیر نبوده است. عدم سیاست خارجی فعال و برونگرا و یا انفعال دیپلماسی پارلمانی در رایزنی و تغییر آرایش رأیهای دولتهای متحد و همگرا مشهود است. اشتراک در اهداف دینی، انسانی و مصالح سیاسی با برخی دولتهای اسلامی نیز حتی سبب نشده با ایجاد دیپلماسی فعال زمینه همگرایی و بهرهگیری از پتانسیل بانوان مسلمان سایر کشورها را نیز در جهت دستیابی به وحدت حقیقی و ارائه موضعی واحد و محکم در برابر سیاستهای هماهنگ دشمنان داشته باشیم. این عدم ابتکار عمل و انفعال سبب شده تا به اجلاسهای جهانی با محوریت زنان به عنوان یک تهدید نگاه شود!
یکی دیگر از عواملی که میتواند در این زمینه مؤثر باشد بهرهمندی از توانمندی خود زنان در عرصه بینالملل است تا در عمل نمایانگر گفتمان کشورمان در مسأله زنان باشند اما در کشورمان در مشارکت سیاسی زنان در سطح نخبگان بخصوص در حوزه تصمیمگیری سیاسی یا مشارکت بینالمللی با انفعال و ضعف سرمایه اجتماعی زنان مواجه هستیم. در مقابل در کشورهای غربی شاهد بازتعریف نقش زنان در مشارکت دیپلماتیک و سیاست این کشورها هستیم. آنها به این باور رسیدهاند که قدرت زنان به دلیل مهارت و تجارب متنوع میتواند عاملی مهم در بهبود توافق و برقراری صلح در تنشهای قبل از جنگ، جنگ و بازسازیهای آن باشد. یک نمونه دیپلماسی جنسیتی موفق غرب در دیپلماتهای زن ایالات متحده و اتحادیه اروپا در پرونده هستهای ایران بود. فردیکا موگرینی، کاترین اشتون و وندی شرمن ۳ مذاکرهکننده قوی در جریان مذاکرات ایران و ۵+۱ بودند که به باور کارشناسان و تحلیل رسانههای غربی، تجربه، برنامه و کاردانی آنها زمینهساز موفقیت پرونده هستهای گردید.
از دیگر عواملی که این حوزه را با مشکل مواجه کرده آن است که متأسفانه در برخی دولتها نمایندگان ایران در برابر کشورهای غربی و سازمانهای وابسته بینالمللی با ارائه آمار به بزرگنمایی آسیبهای موجود در حوزه زنان پرداختهاند. با وجود تحریمهای ظالمانه، زنان و دختران ایرانی بر پایه شاخصهای توسعه انسانی ملل متحد پیشرفت برجستهای در حوزههای علم، اشتغال، بهداشت، پژوهش و آموزش داشتهاند اما متأسفانه نمایندگان ایران فاقد این مهارت بودهاند که ضمن بیان دستاوردها، تصویر صحیحی از بانوان مسلمان ایرانی را در جامعه جهانی ارائه دهند.
با وجود ظلم آشکار و نهان نگاه غربی به زن مسیر صحیح آن است که نمایندگان ما با رویکرد تهاجمی و طلبکارانه در اجلاسهای مختلف حضور یابند و ماهیت واقعی غرب در تضییع حقوق زنان را که پاشنه آشیل آنها نیز هست را افشا نمایند. با وجود ضعفها اما جمهوری اسلامی در برنامه و دستاوردهای حوزه زنان دست برتر را دارد و میتواند در زمینه توانمندسازی و جریانسازی زنان و دختران سایر ملل بخصوص کشورهای مسلمان برنامه و راهکار مؤثری را ارائه دهد.