خود شیءانگاری زنان حاصل نگاه غربی به زن
حکیمه سقای بیریا
دکترای مطالعات امریکای شمالی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
در میانه جنگ شناختی نظام سلطه علیه ملت ایران شاید بتوان گفت با بزرگترین پروژه اسلامهراسی قرن مواجه هستیم. یکی از محوریترین ابعاد این پروژه، بازسازی الگوی استعماری مواجهه با زن مسلمان است. ریشه تلاش کشورهای غربی برای ترویج الگوی غربی زن در جوامع اسلامی را باید در استعمار جستوجو کرد؛ پروژهای که با استفاده از کلانروایت آزادی، تحقیر فرهنگ اسلامی و برتر جلوه دادن الگوی غربی را در دستور کار قرار میدهد. در حالی که در این پروژه تلاش میشود آسیبهای احتمالی این الگو از دیدها مخفی بماند، نیاز است جامعه ایرانی با رویکرد آسیبشناسانه بر اساس بررسی تجربه زیسته زنان در غرب رویکردی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی در قبال نسل حاضر و نسلهای آینده این سرزمین در پیش گیرد.
به گفته دکتر بانی تریمور استاد تاریخ دانشگاه هاوایی با نگاهی تاریخی به انقلاب جنسی و فمینیسم در امریکا فرایند مدیریت جنبش زنان در غرب به تولید «یک برند به طرز خطرناکی شهوانی از توانمندسازی زنان» و «جنسیسازی زنانگی» انجامیده است. [1] به عقیده کارشناسان تفوق رویکرد شهوانی به آزادی زنان به علت همبستگی و کارایی آن با نظام سرمایهداری است.
بر اساس آثار علمی متعدد طی یک فرایند سه مرحلهای، زمانی که دختران یاد میگیرند که ظاهر و رفتار جنسیسازیشده نه تنها مورد تأیید یا پذیرش جامعه و افراد مهم در زندگی آنان است (به عنوان نمونه گروه همسالان) بلکه چنین ظاهر و رفتاری پاداشهایی را نیز به همراه دارد (به عنوان نمونه در موفقیت کاری)، احتمال نهادینه شدن (یا کاشت) چنین ارزشگذاری در وجود آنان افزایش مییابد. در اینجاست که خودجنسیسازی یا خودشیءوارهپنداری جنسی نیز روی میدهد. [2]
در واقع نوعی چرخه معیوب شکل میگیرد؛ در این چرخه معیوب دیگر مهم نیست که به گفته خانم دکتر جین کیلبورن در مستندش در نقد بازنمایی زنان در تبلیغات تجاری «ما را به نرمی میکشند». دیگر مهم نیست که به نوشته وی در کتابش «بدن زنان و این روزها بدن مردان هم، تکه تکه میشوند، بستهبندی میشوند و برای فروش همه چیز از اره برقی گرفته تا آدامس استفاده میشوند». این بدان دلیل است که به گفته خانم کیلبورن «بسیاری از مردم کاملاً درک نمیکنند که وقتی انسانها تبدیل به اشیاء میشوند چه تبعات بدی در انتظار است. تصویر از خود به طرز عمیقی تحت تأثیر قرار میگیرد. با رسیدن به سن نوجوانی، اعتماد به نفس دختران بشدت افت میکند؛ چون به هیچ وجه نمیتوانند از این پیام که بدنشان شیء است فرار کنند و البته اشیایی ناقص! پسران هم یاد میگیرند که مردانگی به نوعی بیرحمی نیاز دارد، حتی وحشیگری. خشونت اجتنابناپذیر میشود.»[3]
انجمن روانشناسی امریکا در گزارش ویژهای درباره معضل جنسیسازی دختران[4]، عوامل فرهنگی مؤثر بر بروز این معضل در امریکا را بسیار فراگیر ارزیابی میکند به طوری که زنان و دختران در انواع رسانههای این کشور از جمله تلویزیون، مجلهها، رسانههای خبری و موزیک ویدیوها به مراتب بیش از مردان جنسیسازی و شیءسازی میشوند. این اتفاق در تبلیغات تجاری و بازار کالا به خصوص بازار پوشاک، اسباببازی و لوازم آرایش نیز به وضوح دیده میشود.[5] در این مصاف کودکان و نوجوانان نیز به بازار سودآوری برای «صنعت زیبایی» مبدل میشوند.[6] مدیریت معضل جنسیسازی کودکی محور گزارشهای دیگری از جمله در انگلیس و استرالیا نیز بوده است.
بر اساس تحقیقات روز روانشناسی، خودجنسیسازی در دختران منجر به مشکلاتی نظیر اضطراب، احساس شرم نسبت به ظاهر خود، افسردگی، عدم توجه به نیازهای جسمی مانند گرسنگی، بیماری بیاشتهایی عصبی و حتی مشکلات ادراکی مخل در رشد تحصیلی دختران میشود. مهمتر آنکه این بحران هویتی عاملیت انسانی دختران برای پرداختن به مسائل اجتماعی را بشدت کاهش میدهد. [7]
رواج خشونت جنسی گسترده در نهادهای مختلف امریکا از جمله ارتش، پلیس، دانشگاه و مدرسه آسیبی است که بهرهوری این نهادها را بشدت تحت تأثیر قرار داده و مسئولان کشورهای غربی را به یافتن سازکاری برای کاهش آن واداشته است. وخامت وضعیت زنان در امریکا به حدی رسیده که جو بایدن ماه مارس 2022 را به عنوان «ماه ملی آگاهی و پیشگیری از تعرض جنسی» نامگذاری و بیانیهای در این خصوص منتشر و به شکل شخصی آن را امضا کرد. [8] در این بیانیه آمده است: «خشونت جنسی[9] میتواند در هر جایی رخ دهد و میلیونها تعرض[10] سالانه در محل کار، خانه، مدرسه و آنلاین رخ میدهد.... تعرض جنسی یک بحران بهداشت عمومی است». بایدن در ادامه به برخی آمارهای رسمی وزارت بهداشت امریکا اشاره میکند: «از هر 5 زن در امریکا 1 نفر تجاوز جنسی[11] یا اقدام به تجاوز جنسی را تجربه میکند و 44 درصد از زنان و 25 درصد از مردان در طول زندگی خود نوعی خشونت جنسی را تجربه میکنند». خشونت جنسی در ارتش امریکا به چنان معضلی تبدیل شده که مدیریت این موضوع در دستور کار راهبرد امنیت ملی 2022 امریکا قرار گرفته است. [12]
توجه به آسیبهای ناشی از الگوی غربی زن نشان میدهد آنچه در تلاش کشورهای ضد ایرانی برای ترویج این الگو در مقابل فرهنگ ایرانی اسلامی مد نظر است گرفتن اهرم قدرتی است که به واسطه عفت در اختیار زنان و مردان ایرانی قرار دارد. بیجهت نیست که کشورهای غربی به خصوص امریکا در بیش از یک دهه گذشته به تسلیحاتی کردن جنسیسازی زنان و دختران این مرز و بوم روی آوردهاند؛ مسألهای که اولین بار در دولت ترامپ آشکارا به عنوان ابزاری برای براندازی جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گرفت.
از رسانههای غربی که تبدیل به دستگاه تروریسم رسانهای دولتهای ضد ایرانی شدهاند و ثابت کردهاند ارزشی برای جان انسانها قائل نیستند انتظار نمیرود متوجه مسئولیت اجتماعی خود باشند اما این انتظار از نخبگان سیاسی، اصحاب رسانه کشور و مردم فهیم ایران میرود که در این برهه حساس مسئولیت اجتماعی خود در قبال نسلهای کنونی و آینده را در نظر بگیرند و توجه داشته باشند هر حرکتی که باعث احیای الگوی شکستخورده استعماری و گرفتار شدن زنان و دختران ما در چرخه معیوب جنسیسازی و شیءپنداری شود سلامت، نشاط و موفقیت زنان و دختران را در معرض خطر قرار میدهد. باید توجه داشت دمیدن در شیپور اسلامهراسی مبتنی بر ادبیات خودکمبینی و غرببرتربینی جامعه ما را در معرض همان آسیبهایی قرار خواهد داد که جوامع غربی پس از 100 سال تجربه با آن مواجهند.
انقلاب اسلامی با تأکید بر رویکرد اسلامی به مسائل زنان و این نکته که احکام اسلامی در خصوص روابط زن و مرد در جامعه فضای سالم فعالیت اجتماعی را برای هر دو فراهم میکند و امنیت روانی افراد را در پی دارد، زمینه فعالیت زنان در عرصههای مختلف را فراهم کرده است. کلام امام خمینی(ره) در اینجا بیشتر معنا مییابد که «زنان از نظر اسلام نقش حساسی در بنای جامعه اسلامی دارند و اسلام زن را تا حدی ارتقا میدهد که او بتواند مقام انسانی خود را در جامعه بازیابد و از حد «شیء بودن» بیرون بیاید و متناسب با چنین رشدی میتواند در ساختمان حکومت اسلامی مسئولیتهایی به عهده بگیرد». [13] دختران میشود. مهمتر آن که این بحران هویتی عاملیت انسانی دختران برای پرداختن به مسائل اجتماعی را بشدت کاهش میدهد.