مروری بر اتفاقاتی که بعد از درگذشت مهسا امینی‌شکل گرفت

فارسی زبان‌های خارجی علیه آرامش ملت

خبر فوت مهسا امینی در همان شهریور 1401 و طی چند ماه آینده پس از آن اتفاق به یکی از پر بحث‌ترین و پر تکرارترین موضوعات در فضای مجازی و خبری دنیا تبدیل شد، اتفاقی که مشابهش را در ایران طی اتفاقات رخ داده در سال‌های 88 و آبان 98 شاهد بودیم .
خبری که میان گروه‌های مختلف سیاسی ایران اختلاف افکند و فضای داخلی ایران را به چندین ماه ناآرامی و التهاب کشاند و پای رسانه‌های بیگانه و عوامل نفوذی‌شان را به ایران باز کرد و پدیده کشف حجاب را برای زنان و دختران ایرانی هدیه آورد.

شبکه‌های فارسی معاند
از سوی دیگر این موضوع بازتاب گسترده‌ای هم در رسانه‌های غیرفارسی داشته است، خبری که به ادعای آنها یک مسأله گره خورده به شرایط موجود در کشور و امنیت داخلی ایران است که باید از سوی دنیا پیگیری شود. بر اساس برخی ارزیابی‌ها حجم واکنش‌ها به این موضوع حیرت انگیز و کم سابقه است.
در این میان در کنار واکنش‌های داخلی به این خبر مانند رئیس جمهور، وزیر کشور و نهادهای مسئول در این ماجرا، حتی چهره‌های هنری و ورزشی داخل و خارج از کشور، اما واکنش فضای مجازی بیشتر از بقیه خودنمایی کرد .
رسانه‌هایی که شاید دلیل اصلی دامن زدن بیشتر به این ماجرا بودند و هیزم این آتش را بیشتر کردند. تردیدی نیست که آنچه بر سر مهسا امینی آمده، مهم‌ترین موضوع شبکه‌های اجتماعی بوده است. اما بررسی آمار و ارقام مربوط به آن و گستردگی واکنش‌ها نشان می‌دهد که این موضوع مهم‌ترین موضوع یکسال اخیر در شبکه‌های اجتماعی بوده است.
البته بخش بزرگی از رویکرد رسانه‌ای بیگانه، به نحو آشکار به سمت شورش‌های تخریبی، اغتشاش و براندازی رفته است.  به‌نحوی‌که در یک پژوهش گزارش شده است ۶۹ درصد از محتوای تلگرامی بی‌بی‌سی و ۷۱ درصد از محتوای اینستاگرامی او مستقیماً به امر دعوت به اغتشاش و اعتراض خیابانی اختصاص یافته است؛ این نسبت برای محتوای تلگرامی ایران‌اینترنشنال، ۵۹ درصد و برای اینستاگرام ۸۱ درصد بوده است.
در میان ده‌ها رسانه فارسی زبان و خارجی و حتی شبکه مجازی، اما روایت بی بی سی از همه عجیب‌تر بود، این رسانه در واکنش به خبر فوت مهسا امینی با جعل عنوان «یک فرمانده ارشد سابق سپاه» از قول او مدعی شده که به گفته منابع موثق! در پزشکی قانونی ایران دلیل به اغما رفتن و مرگ مهسا امینی «آسیب به جمجمه» تشخیص داده شده است.»
کانال تلگرامی بی‌بی‌سی هر روز به‌صورت متوسط، ۱۴۴ مطلب درباره وقایع مرتبط با مهسا امینی تولید کرده است!
از سویی دیگر رسانه اینتر نشنال هم با اعلام خبر فوت مهسا امینی با سایر رسانه‌ها برای تخریب چهره جمهوری اسلامی ایران همصدا شد و بیش از 90 درصد برنامه خود را به این خبر و تحلیل‌های پیرامون آن اختصاص داد، از  آوردن کارشناس‌های مختلف برای زیر و رو کردن این اتفاق گرفته تا دعوت از  هنرمندانی که با بروز ناآرامی‌ها در کشور ایران را ترک کردند و برای بدگویی از جمهوری اسلامی جلوی دوربین آمدند.
پوشش 24 ساعتی شبکه‌های لندنی برای این خبر و حواشی ایجاد شده در خیابان‌های تهران و سایر شهرهای ایران، نشان داد سردمداران این شبکه‌ها برای پس از ماجرای مهسا امینی برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری کرده‌اند که شاید اوضاع و احوال این روزهای ایران طبق ذائقه آنها تغییر کند.
در کنار این دو رسانه و کانال‌های خبری و شبکه اینستاگرامی‌شان، شبکه پر طرفدار توئیتر در جهان؛ تاکنون بیش از ۱۹۰ هزار توئیت در این رابطه منتشر شده است. این توئیت‌ها به شکل خیره‌کننده‌ای لایک شده‌اند و در مجموع بیش از ۷.۵ میلیون بار لایک و ۸۳۰ هزار بار بازنشر شده‌اند. اعدادی بزرگ که نشان از گستردگی و حساسیت واکنش‌ها به آن دارد.
 
تلگرام همیشه پای کار
دنیای تلگرام هم در آن چند ماه حدود ۵۶ هزار پست در این رابطه منتشر کرد. این مطالب بیش از ۱۳۲ میلیون بار دیده شده است که نشان می‌دهد تنوع بیشتری از کاربران شبکه‌های اجتماعی این موضوع را دنبال کرده و مطالب آن را فوروارد کرده‌اند.
کانال‌های خبری ساکن این فضا مانند وحید آنلاین و مملکته که پیش‌تر هم بساط دشمنی و عداوت خود را با جمهوری اسلامی ایران پهن کردند این بار هم بیکار نماندند و اخبار‌های ضد ایرانی خود را با مضمون مهسا امینی راهی دنیای تلگرامی خود کردند .
 
اینستا؛ مسئول انتقال تصاویر
 اینستاگرام البته در میان شبکه‌های مجازی و کانال‌های خبری بیشترین دامنه واکنش را نسبت به خبر مرگ مهسا امینی داشت. مطالب اینستاگرامی مرتبط به این موضوع بین پست‌ها و استوری‌ها در مجموع ده‌ها میلیون لایک و کامنت داشته است.
به جز خبر مرگ مهسا امینی، اخبار مختلفی از اعتصابات و اعتراضات گسترده در بازار و جاهای مختلف ایران در این فضا منتشر شد، بسیاری با هدف تشویش اذهان عمومی و دامن زدن به التهاب داخلی ایران، تصاویر مختلفی را برای رسانه‌های آن طرف آبی ارسال کردند تا در فضای مجازی رسانه‌های مختلف منعکس شوند، اخبار و تصاویری که بعضاً دروغ و خلاف واقعیت آن روزهای ایران بود.
خوراک خبری با ارسال اخبار ضد و نقیض از داخل ایران برای شبکه‌های معاند فراهم شد و بار خبری کانال تلگرامی و صفحه‌های ایسنتاگرامی فراهم شد تا نشان دهند جو داخل ایران مسموم است و حکومت داخلی فاقد کفایت لازم برای اداره امور جامعه است و متولیان نظامی مردم را در خفقان قرار داده‌اند.
در کنار این اخبار و مسموم کردن ذهن جوانان و نوجوانان ایران، کمپین‌های مختلفی نیز به راه افتاد که خیلی‌ها را با خود همراه کرد، بیش از ۳۲۵ هزار نفر در اینستاگرام به کمپین «کثافت گشت ارشاد را جمع کنید» و «من محجبه‌ام اما مخالف گشت ارشاد» پیوسته‌اند که بیانگر بخش کوچکی از معترضان به گشت ارشاد است و اعتراضات به این موضوع بسیار بیشتر از این کمپین است.
بر اساس این داده‌ها می‌توان گفت که در یکسال اخیر، هیچ موضوعی به اندازه مرگ مهسا امینی واکنش‌های مجازی را به‌دنبال نداشت. از حیث گستردگی واکنش‌ها، می‌توان این واقعه را با فجایعی که در سال ۹۸ رخ داد قیاس کرد.
 
مکتوب‌ها به میدان آمدند
روزنامه بریتانیایی ایندیپندنت در گزارشی به مرگ مهسا امینی اشاره کرده و گفته اعتراضات بعد از مرگ دختر ۲۲ ساله که به دلیل حجاب بازداشت شده بود بالا گرفته است. این روزنامه نوشته مرگ مهسا امینی به یک نقطه عطف تبدیل شده چرا که سلبریتی‌های ایرانی، ورزشکاران و شخصیت‌های معروف به آن واکنش نشان داده‌اند.
اسکای نیوز انگلیس هم در رابطه با مرگ مهسا امینی نوشت: «این اولین بار نیست که گشت ارشاد ایران مورد انتقاد قرار گرفته است. در سال‌های اخیر بار‌ها پلیس امنیت اخلاقی به خاطر رفتارش با مردم بویژه زنان محکوم شده. رهبر ایران از رفتار نرم‌تر با زنانی که از حجاب تبعیت نمی‌کنند حمایت می‌کند، اما اصولگرایان تندرو خواستار تنبیه این افرادند و معتقدند اگر زنان حجاب‌شان را رعایت نکنند دچار فروپاشی اخلاقی و در نتیجه از بین رفتن کیان خانواده خواهند شد. از سال ۲۰۱۷ بسیاری از زنان به این قانون اعتراض کرده‌اند.»
نشریه گاردین دیگر رسانه بریتانیایی در یادداشتی نوشته پلیس ایران مدعی شده امینی در اثر سکته قلبی جانش را از دست داده است، ولی خانواده او این ادعا را رد کرده‌اند. مرگ امینی در حالی اتفاق افتاده که برخورد با زنان در دوره ابراهیم رئیسی اتفاق افتاده است. در اعتراضات قبلی مقامات ایرانی اینترنت‌ها را قطع کرده بودند.
به جز انگلیسی‌ها ، رسانه‌های عرب زبان هم به تحلیل این موضوع پرداختند.
نشریه المانیتور در گزارشی جزئیات اعتراضات مردمی در تشییع پیکر مهسا امینی را بازگو کرده و گفته «مردم از روایت رسمی درباره مرگ مهسا امینی قانع نشده‌اند و بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی تجربه‌های شخصی خودشان را درباره خشونت پلیس امنیت اخلاقی به اشتراک گذاشته‌اند.»
خبرگزاری رویترز با تیتر «مرگ یک زن ایرانی پس از بازداشت از سوی پلیس امنیت اخلاقی، اعتراض‌ها را برانگیخت»، نوشت: «در چند ماه گذشته، فعالان اجتماعی از زنان ایرانی خواسته‌اند تا حجاب‌های خود را بردارند، با این حال این اتفاق خطر بازداشت آن‌ها را به دلیل سرپیچی از قوانین پوشش اسلامی به همراه دارد، زیرا حاکمان تندرو این کشور هرگونه «رفتار غیراخلاقی» را سرکوب می‌کنند.
خبرگزاری فرانسه هم که پیش‌تر خبر به کما رفتن مهسا امینی را منتشر کرده بود، عبارت «خشم ناشی از مرگ زن ایرانی پس از بازداشت توسط پلیس اخلاقی» را تیتر گزارش خود زد و نوشت : «هنوز مشخص نیست که بین رسیدن او به کلانتری و رفتن به بیمارستان چه اتفاقی افتاده است. با این حال کانال ۱۵۰۰ تصویر که مسائل را در ایران رصد می‌کند، مدعی شده که او با ضربه‌ای به سرش به بیمارستان اعزام شده است.»
فاکس نیوز هم بازداشت و درگذشت مهسا امینی به دلیل رعایت نکردن قوانین حجاب اجباری در ایران با رادیکال خواندن قوانین مربوط به حجاب در ایران را سوژه گزارش خود قرار داد و نوشت: «اتهام «پلیس اخلاقی» ایران درباره قتل زنی به دلیل بی‌حجابی، اعتراض‌های مردم این کشور را برانگیخت. پلیس اخلاقی جمهوری اسلامی ایران با اتهام این قتل، درگیر یک پرونده تکان‌دهنده وحشیانه است.»
رسانه‌های هندی به طور گسترده مرگ مهسا امینی و اعتراضات شکل گرفته درباره آن را پوشش داده‌اند. روزنامه ایندین اکسپرس نوشته چندین دهه از انقلااب اسلامی ایران گذشته و هنوز درگیری بر سر اجرای قوانین ادامه دارد. سال ۲۰۲۰ مقامات ایرانی کشته شدن جرج فلوید به دست پلیس امریکا را نشانه ماهیت اصلی حکام امریکا خوانده بودند.
دلسوزی مضحک رسانه‌های فارسی زبان و کانال‌های مختلف خبری در دنیای مجازی، برای زنان و دختران ایران در حالی نمود پیدا کرد که طی چند سال اخیر رصد اخبار داخلی بسیاری از کشورهایی که حالا داعیه حمایت از زنان ایران را دارند نشان می‌دهد رفتار پلیس در کشورهای مختلف با زنان به خود زنان معترض به دور از شأن و شخصیت زن است و حوق اولیه آنها توسط حاکمان جامعه سلب می‌شود.
در این میان رسانه‌های بیگانه تلاش کردند به جز ترند کردن نام مهسا امینی در اخبار و پر تکرار کردن شعار زن زندگی و آزادی، نشان دهند پلیس ایران فاقد صلاحیت لازم برای تأمین امنیت جامعه است و چاشنی کارش برای آرام کردن فضا، شکنجه و برخورد نا مناسب و حتی کشتن افراد است .
ترفندی که به آنها این امکان را می‌دهد ارکان نظام جمهوری اسلامی را زیر سؤال ببرد و زمینه را برای دخالت‌های گاه و بیگاه خود و دست درازی به هر آنچه صلاح ایران است آماده کنند.