آیا خندیدن در بهبود احوال و روحیه و سلامتی ما مؤثر است؟

هرگاه دلت خنده روا داشت، بخند

نیلوفر منصوری
گروه گزارش


عصر شلوغ یک روز کاری در متروی تهران است؛ مردی میانسال، خسته از ساعات طولانی کار، روی صندلی نشسته و بی‌حوصله به صفحه گوشی زل زده. صدای خنده‌ دختربچه‌ای که ویدیویی را با صدای بلند تماشا می‌کند، فضای واگن را می‌شکند. چند نفر ناخودآگاه لبخند می‌زنند؛ حتی همان مرد خسته. لبخندی کوتاه که شاید فقط چند ثانیه دوام داشته باشد، اما روان‌شناسان می‌گویند همین چند ثانیه می‌تواند ضربان قلب را آرام‌تر کند، سطح هورمون‌های استرس را کاهش دهد و مغز را به ترشح اندورفین وادار کند؛ یافته‌هایی که باعث شده خنده از حاشیه زندگی روزمره به اتاق‌های درمان، سالن‌های گروه‌درمانی و پژوهش‌های دانشگاهی راه پیدا کند. این نگاه روان‌شناسانه، در پژوهش‌های پزشکی نیز با شواهد عینی همراه شده است. دکتر مایکل میلر، متخصص قلب و استاد پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا، در مطالعات خود نشان می‌دهد خندیدن منظم و لبخند آگاهانه نه‌تنها استرس روانی را کاهش می‌دهد، بلکه با بهبود عملکرد عروق و کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی مرتبط است؛ تأییدی علمی بر همان چیزی که روان‌شناسان سال‌هاست بر آن تأکید می‌کنند: «تأثیر مستقیم خنده بر سلامت ذهن و بدن.»
زن میانسال همسایه، هر هفته سری به گلفروشی سر کوچه می‌زند و یک دسته گل می‌خرد. نه تولدی در کار است و نه مناسبت خاصی. هربار گل‌ها را آرام و باحوصله انتخاب می‌کند و بعد با لبخندی که گویی روی لبش حک شده، با گلفروش خداحافظی می‌کند. می‌گوید: «این گل‌ها را برای کسی نمی‌خرم، فقط برای خودم است؛ برای اینکه یادم نرود هنوز چیزهایی هست که می‌شود به آنها لبخند زد. هنوز زندگی، با همه سختی‌هایش، جریان دارد و گاهی همین لبخندهای بی‌دلیل، جذابیت ایجاد می‌کند و انرژی‌های خوب را به‌طور طبیعی به سمت خود جذب می‌کند.» او به معجزه خنده اعتقاد دارد و می‌گوید: «حالت‌های منفی صورت مثل ناراحتی، اخم و خشم، انرژی مثبت را از آدم دور و بین آدم‌ها فاصله ایجاد می‌کند.»
 
چرا جامعه به خنده نیاز دارد؟
لبخند که می‌آید، بی‌سروصدا کارش را می‌کند، نه احتیاج به توضیح دارد و نه دانستن زبانی خاص؛ همین که روی صورت می‌نشیند، پیامش را می‌رساند. بی‌دلیل نیست که در فرهنگ‌های مختلف از اثرش گفته‌اند؛ یونانی‌ها می‌گویند خنده مثل یخ روی آتش است. ژاپنی‌ها باور دارند آدم خنده‌رو موفق‌تر است. اسپانیایی‌ها تبسم عمیق را برنده‌تر از شمشیر می‌دانند و انگلیسی‌ها می‌گویند دنیا آینه است؛ به آن بخند، به تو می‌خندد.
کارشناسان معتقدند سلامت روان، یکی از شاخص‌ترین نشانه‌های سلامت عمومی است؛ فردی که از سلامت روان برخوردار باشد، پیش از هر چیز احساس آسایش و آرامش دارد و در مرحله بعد، این آرامش را به جامعه پیرامون خود منتقل می‌کند. دکتر داوود فتحی، روان‌شناس، با تأکید بر نیاز جامعه امروز به لبخند و خندیدن به «ایران» می‌گوید: «واقعیت این است که خیلی‌ها حتی یادشان نمی‌آید آخرین‌بار چه زمانی از ته دل خندیده‌اند. کافی است در خیابان به چهره مردم نگاه کنیم؛ اخم‌ها درهم است و کمتر چهره‌ای را می‌بینیم که بشاش و آرام به نظر برسد.»
به گفته او، بسیاری از افرادی که بخش عمده‌ای از زمان خود را در محیط‌های کاری پرفشار سپری می‌کنند، بیش از دیگران در معرض مشکلاتی مانند فشار خون، بیماری‌های قلبی، بی‌خوابی و افسردگی قرار دارند؛ بیماری‌هایی که ریشه در استرس‌های مزمن و فرساینده دارند. فتحی تأکید می‌کند: «تمرین خنده در فاصله‌های زمانی مختلف در طول روز، باعث افزایش میزان اکسیژن‌رسانی به مغز و آزاد شدن هورمون‌های انرژی‌بخش می‌شود و در نتیجه احساس آرامش بیشتری در فرد ایجاد می‌کند.»
این روان‌شناس با اشاره به نقش خنده در تقویت سیستم ایمنی می‌گوید: «خندیدن باعث افزایش تولید گلبول‌های سفید می‌شود و توان بدن را برای مقابله با عفونت‌ها و بیماری‌ها بالا می‌برد. خنده نوعی درمان مکمل طبیعی است که با آزاد شدن اندورفین (مسکن طبیعی بدن) در بدن، نقش یک مسکن طبیعی را ایفا کرده و به کاهش درد کمک می‌کند. تحقیقات نشان داده‌اند بیمارانی که در دوره درمان می‌خندند، معمولاً روند بهبودی سریع‌تری را تجربه می‌کنند و تحمل بالاتری در برابر درد دارند.»

تأثیر درمانی خنده در سلامتی بدن
 اگرچه ضرب‌المثل «خنده بر هر درد بی‌درمان دواست» را نمی‌توان به‌صورت مطلق پذیرفت، اما از نظر علمی، خنده تأثیرات قابل‌توجهی بر مغز و روان دارد. فتحی در این‌باره توضیح می‌دهد: «خندیدن باعث افزایش ترشح هورمون‌های شادی‌آور مانند اندورفین و دوپامین می‌شود که احساس لذت، آرامش و انگیزه را افزایش می‌دهد. در مقابل، سطح هورمون‌های استرس مانند کورتیزول و آدرنالین کاهش پیدا کرده و همین موضوع به آرامش ذهن و کاهش اضطراب کمک می‌کند.»
به گفته او، تحقیقات همچنین نشان داده‌اند که خنده می‌تواند تمرکز، حافظه و توانایی حل مسأله را بهبود بخشد و به‌عنوان روشی طبیعی در کاهش اضطراب و افسردگی عمل کند؛ به‌طوری که امروزه «خنده‌درمانی» در بسیاری از رویکردهای روان‌درمانی به‌عنوان یک روش مکمل مورد استفاده قرار می‌گیرد.
این روان‌شناس می‌گوید: «خنده‌درمانی بر این ایده استوار است که حتی خندیدن آگاهانه و مصنوعی هم می‌تواند ترشح هورمون‌های مثبت را فعال کند، استرس را کاهش دهد و خلق‌وخو را بهبود بخشد. بدن انسان هنگام اضطراب منقبض می‌شود و فشار زیادی را تحمل می‌کند، اما با خندیدن، این انقباض شکسته می‌شود و حتی برای مدت کوتاهی، بدن و روان از فشار رها می‌شوند. همین تغییر وضعیت جسمانی، پیام آرامش را به مغز منتقل می‌کند.»
به گفته فتحی، مطالعات نشان می‌دهد افرادی که بیشتر می‌خندند، جوان‌تر از سن واقعی خود به نظر می‌رسند. او می‌گوید: «هنگام خندیدن واقعی، بیش از 400 عضله بدن درگیر می‌شود و سیستم عصبی خودمختار فعال می‌شود. در این حالت، مغز دوپامین، سروتونین و اکسی‌توسین ترشح می‌کند؛ موادی که به ترتیب باعث احساس لذت، بهبود خلق‌وخو، احساس امنیت و تنظیم تنفس و ضربان قلب می‌شوند. به همین دلیل فرد بعد از خنده، احساس سبکی، کاهش درد و شفافیت ذهنی می‌کند.»

چرا بزرگسالان کمتر می‌خندند؟
فتحی خنده از ته دل را یک توانایی ذاتی انسان می‌داند و می‌گوید: «کودکان به‌طور متوسط روزانه حدود 300 بار می‌خندند، اما بزرگسالان به‌دلیل مشکلات روزمره، اضطراب، افسردگی، ترس از قضاوت شدن و جدی گرفتن افراطی زندگی، این توانایی را سرکوب می‌کنند.» او معتقد است فیلترهای اجتماعی–روانی که در بزرگسالی فعال هستند، مانع بروز خنده خودجوش می‌شوند، در حالی که خنده یک توانایی طبیعی است و به‌مرور فراموش می‌شود.
این روان‌شناس با اشاره به آمارهای جهانی می‌گوید: «رتبه شادی کشور ما در میان کشورهای جهان، حدود 100 است. البته بروز شادی فقط به مشکلات روزمره محدود نمی‌شود و ریشه‌های فرهنگی عمیقی هم دارد.» به گفته او، تمرین خندیدن یعنی کنار زدن موانعی که اجازه خندیدن را از ما گرفته‌اند: «به خودمان اجازه بازیگوشی بدهیم، یوگای خنده را امتحان کنیم، محتوای خلاقانه ببینیم و وقتی چیزی واقعاً خنده‌دار است، بدون تحلیل و قضاوت بخندیم. خنده سالم، بدن را رها می‌کند و احساس سبکی می‌آورد، اما خنده ناسالم، عصبی و اجباری است و بعد از آن فرد احساس خستگی می‌کند.»
 فتحی به روش‌های مکمل کاهش استرس اشاره می‌کند و می‌گوید: «تنفس آگاهانه، فعالیت بدنی منظم، پیاده‌روی، ارتباطات انسانی سالم، خواب کافی، تمرین‌های ذهن‌آگاهی و نوشتن درباره فشارهای روانی از روش‌های مؤثر هستند. مهم‌تر از همه، پیدا کردن معنا در زندگی، شفقت به خود و در صورت نیاز، مشورت با روان‌شناس است.» او در پاسخ به این سؤال که چرا نمی‌توانیم بخندیم، می‌گوید: «شاید مهم‌ترین مانع خنده واقعی این است که تصور می‌کنیم برای خندیدن باید همه چیز ایده‌آل باشد. در حالی که خنده سالم کنار رنج‌ها می‌نشیند. خنده واقعی یعنی زندگی سخت است، اما من هنوز ایستاده‌ام. ناتوانی در خندیدن، نشانه ضعف نیست؛ اغلب نشانه فشار است.»
فتحی تأکید می‌کند: «تا زمانی که خشم، غم، ترس و ناامیدی سرکوب نشوند، خنده واقعی راهی به زندگی پیدا نمی‌کند. اولین گام، پذیرش این احساسات و صحبت کردن درباره آن‌هاست؛ داشتن آدم امن، گوش دادن به موسیقی و ساختن معنای شخصی زندگی، می‌تواند به بازگشت لبخند کمک کند.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و نهصد و بیست و شش
 - شماره هشت هزار و نهصد و بیست و شش - ۱۱ دی ۱۴۰۴