پسر بلوط از آرزوی بزرگش می گوید

نجات زاگرس

مرجان قندی
گروه گزارش

جای خالی را با کلمه درست پر کنید: «... یکی از بزرگ‌ترین رشته‌کوه‌هایی است که از غرب تا جنوب‌غربی فلات ایران امتداد یافته است.» این جمله، پرسشی آشنا برای هر دانش‌آموزی است که در برگه‌های امتحانی جغرافیا با آن روبه‌رو شده است. زاگرس، یکی از ریه‌های حیاتی ایران، با بلوطستان‌های گسترده‌اش دیوار سبزی در برابر ریزگردهای داخلی و خارجی ایجاد می‌کند و نقشی اساسی در تنوع زیستی و مهار تغییرات آب‌وهوایی کشور دارد. سایه‌سار سبز این رشته‌کوه که بر سر ۱۳ استان گسترده شده فقط یک موقعیت جغرافیایی نیست؛ این پهنه ریشه فرهنگ و هویت مردمانی است که نسل‌ها در پناه بلوط‌هایش زیسته‌اند. این در حالی است که امروز بخش‌های زیادی از زاگرس با تهدیدهایی چون آتش‌سوزی، حفاری‌های صنعتی، مهاجرت روستاییان و بی‌توجهی به توسعه پایدار دست‌وپنجه نرم می‌کند.
در این میان، احمد قلاوند، جوان فعال محیط‌‌زیست از روستای تاک‌آب اندیمشک به یکی از چهره‌های شناخته‌شده در عرصه حفاظت از زاگرس تبدیل شده؛ جوانی که مردم محلی او را «پسر بلوط» صدا می‌زنند.  قلاوند رویایی تازه برای نجات این سرزمین در سر دارد؛ رویایی که با راه‌اندازی یک کتابخانه کوچک در مدرسه‌ای روستایی آغاز شده و هدفی بزرگ را دنبال می‌کند؛ پرورش نسل تازه‌ای از حافظان زاگرس. 
قلاوند از سال‌های نوجوانی قدم در مسیر حفاظت از طبیعت گذاشته و اکنون بیش از ۱۶ سال است که در 7 حوزه مختلف محیط‌‌زیست از مهار آتش‌سوزی‌های جنگلی گرفته تا آموزش، فرهنگ‌سازی و فعالیت‌های میدانی، حضور مستمر دارد. او معتقد است، ایجاد چنین فضاهایی در مدارس می‌تواند نقش مهمی در تربیت نسل آینده‌ای مسئول و طبیعت‌یار ایفا کند. به‌گفته این فعال محیط‌‌زیست، نجات زاگرس فقط با ابزارهای فنی ممکن نیست و باید از مسیر آموزش و آگاهی آغاز شود. به همین دلیل بخش قابل‌توجهی از فعالیت‌های او به برنامه‌های فرهنگی و آموزشی اختصاص دارد؛ از برگزاری کارگاه‌های محیط‌‌زیستی برای کودکان گرفته تا اجرای طرح «هر مدرسه، یک کتابخانه طبیعت» که اولین‌بار در مدرسه حافظ روستای تاک‌آب راه‌اندازی شد. او با بیان اینکه اگر کودکان امروز با ارزش‌های اکولوژیکی آشنا شوند، فردا به نگهبانان واقعی جنگل‌های بلوط تبدیل خواهند شد، می‌گوید: «اولین جرقه علاقه‌ام به محیط‌‌زیست در سال ۹۲ زده شد. آن زمان بذرکاری بلوط را شروع کردم و به‌صورت خودجوش بذرها را بین مردم توزیع می‌کردم و در طبیعت می‌کاشتم. 
البته فعالیت‌هایم فقط به بذرکاری محدود نشد و طی سال‌ها در حوزه آموزش، اطفای حریق و دیگر برنامه‌های مرتبط با جنگل‌های بلوط مشارکت داشتم. در سال ۹۴، به پیشنهاد مظفر افشار، پدر بلوط و جمعی از فعالان محیط‌‌زیست، لقب «پسر بلوط» را به من دادند و از همان زمان این مسیر برایم جدی‌تر شد.»  
تقویت سواد زیست‌محیطی کودکان
آموزش به کودکان مؤثرترین راه نجات زاگرس است، چون آموزش به کودکان مثل حکاکی روی سنگ است. آنها ذهنی آزادتر و آماده‌تر دارند و اگر از همین سنین روی آنها سرمایه‌گذاری شود، می‌توانند آینده‌ای بهتر برای خودشان و کشورشان رقم بزنند. او با بیان این موضوع به هدف اصلی اجرای طرح «هر مدرسه، یک کتابخانه طبیعت» اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: «هدف ما از ایجاد کتابخانه طبیعت، تقویت سواد زیست‌محیطی کودکان و آشنا کردن آنها با ارزش‌های اکولوژیکی زاگرس است. ما باور داریم که پایه‌گذاری فرهنگ محیط‌‌زیستی در دوران کودکی، ماندگارترین و کم‌هزینه‌ترین راه برای حفاظت از زاگرس و جنگل‌های بلوط است. چنین فضاهایی در مدارس ابتدایی می‌تواند نسل آینده‌ای مسئول، آگاه و طبیعت‌یار تربیت کند. کتابخانه طبیعت مدرسه حافظ شامل مجموعه‌ای از کتاب‌ها، پوسترها و منابع آموزشی درباره جنگل بلوط، جانوران منطقه، چرخه آب، آتش‌سوزی‌های جنگلی و شیوه‌های حفاظت از محیط‌‌زیست است. همه این منابع با رویکرد کودک‌محور انتخاب شده‌اند تا یادگیری از طریق قصه، تصویر و بازی برای بچه‌ها جذاب‌تر شود.»
او توضیح می‌دهد: «برخی کتاب‌های تخصصی هم با زبان ساده برای دانش‌آموزان توضیح داده می‌شود تا مفاهیم محیط‌‌زیستی برایشان قابل فهم باشد. هدف من این است که با کمترین هزینه، کاری ساده اما مؤثر برای طبیعت انجام دهم. بسیاری از فعالیت‌های ما با کمک‌های مردمی پیش می‌رود و قدردان این همراهی هستم. امیدوارم در ادامه بتوانم به موضوعات کلیدی‌تر و ریشه‌ای‌تر هم بپردازیم.»  به‌گفته قلاوند، استقبال معلمان و دانش‌آموزان از این طرح چشمگیر بوده و این کتابخانه برای دانش‌آموزان یک سرگرمی علمی در کنار درس‌هایشان شده است، به‌طوری‌که می‌خواهند هر ماه کتاب‌های جدید برایشان ببریم تا اطلاعات بیشتری در این زمینه پیدا کنند. 
نگهبانان آینده محیط‌زیست
 این فعال محیط‌زیست به تأثیر بلندمدت این طرح بر نگاه کودکان و دانش‌آموزان به مسائل محیط‌زیستی اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: «اگر این برنامه به طور مستمر ادامه پیدا کند و هر ماه یک جلسه یا کارگاه آموزشی برگزار شود، می‌توانیم امیدوار باشیم نسلی تربیت شود که حافظ ارسباران، زاگرس، البرز، هیرکانی، تالاب‌ها، دریاچه‌ها، هامون‌ها و جنگل‌های بلوط خواهند بود. استمرار طرح‌های آموزشی در مدارس و روستاها می‌تواند نگاه کودکان را از همین سنین به سمت مسئولیت‌پذیری و حفاظت از طبیعت تغییر دهد و آنها را به نگهبانان آینده محیط‌‌زیست تبدیل کند.»
 او در توضیح مهم‌ترین تهدیدهای امروز زاگرس می‌گوید: «بزرگ‌ترین خطر، بی‌توجهی به زیرساخت‌های آموزشی و نادیده گرفتن توسعه پایدار است. وقتی آموزش جدی گرفته نشود، آسیب‌های اجتماعی ایجاد می‌شود و طبیعت هم از همین آسیب‌ها ضربه می‌خورد. به طور مثال در منطقه جنگلی ما، یک شرکت با قدرت مشغول حفاری است! در حالی که گفته می‌شود مجوزش باطل شده و اداره حفاظت محیط‌زیست هم از آن شکایت کرده است، اما باز هم در قلب جنگل‌های بلوط زاگرس دنبال نفت هستند. در حالی که ظرفیت‌های انسانی و طبیعی زاگرس، اگر مورد توجه قرار بگیرند، می‌توانند درآمدی پایدارتر و ارزشمندتر از نفت برای کشور ایجاد کنند. اگر به این منابع توجه شود، هم اقتصاد محلی تقویت می‌شود و هم از مهاجرت مردم به شهرهای بزرگ جلوگیری خواهد شد.»
 
نبود حمایت کافی از سوی مسئولان
قلاوند درباره سه اقدام فوری برای نجات زاگرس توضیح می‌دهد: «اولین اقدام، اجرای طرح تنفس بلندمدت برای جنگل‌های بلوط است؛ طرحی که بتواند به زاگرس فرصت احیا بدهد و فشار بهره‌برداری را کاهش دهد. دومین اقدام این است که هر نوع فعالیت اقتصادی یا صنعتی در زاگرس باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شود که کوچک‌ترین آسیبی به محیط‌‌زیست وارد نکند. توسعه باید پایدار باشد، نه مخرب.  سومین اقدام هم ایجاد زیرساخت‌های حفاظتی در عمق جنگل‌هاست. یعنی ایستگاه‌های محیطبانی و جنگلبانی مجهز ایجاد شود؛ ایستگاه‌هایی که بالگرد، پهپاد و ابزار پایش داشته باشند تا محیطبانان بتوانند مناطق را به‌‌طور مستمر رصد و حفاظت کنند.»  او از سخت‌ترین لحظه‌های مسیر حفاظت از طبیعت که تجربه کرده، یاد می‌کند و می‌گوید: «لحظات سخت زیادی دیده‌ام و کم‌کم به سختی‌های این راه عادت کرده‌ام. اما دردناک‌ترین زمان‌ها برایم زمانی است که می‌بینم طبیعت دارد از بین می‌رود اما دستمان برای انجام کارهای بیشتر و بهتر کوتاه است. نبود حمایت کافی از سوی مسئولان، یکی از چالش‌های اصلی فعالان محیط‌‌زیست است. زمانی که حمایت نمی‌شویم، سرعت کار پایین می‌آید و فرصت‌هایی که می‌توانستیم برای نجات طبیعت استفاده کنیم، از دست می‌رود.» این فعال محیط‌زیست از همکاری اداره‌کل آموزش‌وپرورش الوار تشکر می‌کند و می‌گوید: «امیدواریم این طرح در قالب یک بخشنامه رسمی تدوین و در تمامی مدارس منطقه اجرا شود تا دامنه اثرگذاری آن گسترده‌تر و ماندگارتر باشد. متأسفانه بزرگ‌ترین مشکل ما این است که وقتی مطالبه‌گری می‌کنیم، نادیده گرفته می‌شویم. برخی نقدپذیری لازم را ندارند و فعالیت‌های ما را جدی نمی‌گیرند. همین بی‌توجهی‌ها باعث ایجاد حس ناامیدی و دلسردی در میان فعالان محیط‌‌زیست می‌شود.» او می‌گوید: «شرایط سخت دیگری هم وجود دارد که گاهی آدم واقعاً خسته می‌شود. اما طبیعت خودش بهترین معلم است؛ طبیعت هیچ‌وقت ناامید نمی‌شود. همین است که به ما یاد می‌دهد باید برای آبادانی و پایداری ایران‌مان مسیر را ادامه دهیم. اما این را باید بدانیم که حفاظت از طبیعت یک کار جمعی است و بدون همکاری همه‌جانبه نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود. اگر بین مسئولان و تشکل‌های محیط‌‌زیستی همگرایی وجود نداشته باشد، نه‌تنها پیشرفتی نمی‌کنیم، بلکه با مشکلات بیشتری هم روبه‌رو خواهیم شد. مردم محلی و نهادهای مردمی معمولاً ابزار و تجهیزات لازم را ندارند و بسیاری از آنها دوره‌های تخصصی ندیده‌اند. به همین دلیل در زمان مهار آتش‌سوزی‌ها حضورشان کمرنگ می‌شود و فقط تعداد اندکی از بومیان می‌توانند کمک کنند.»
 
توجه به ظرفیت‌های انسانی و محلی
قلاوند با اشاره به کاهش جمعیت روستاهای زاگرس توضیح می‌دهد: «بسیاری از روستاهایی که زمانی تولیدکننده بودند و چند هزار نفر جمعیت داشتند، امروز در برخی نقاط فقط چند ده یا صد نفر ساکن دارند. این خالی شدن روستاها زنگ خطری جدی است، چون به ظرفیت‌های انسانی و محلی توجه نمی‌شود. بدون تقویت جوامع محلی و آموزش آنها، حفاظت از زاگرس با چالش‌های بیشتری روبه‌رو خواهد شد.»
او درباره نقش مدارس و معلمان در حفاظت از محیط‌‌زیست می‌گوید: «مدارس بهترین مکان برای آموزش محیط‌‌زیست هستند و معلمانی که دغدغه داشته باشند، می‌توانند نقش بسیار مؤثری ایفا کنند. آنها هر روز با صدها دانش‌آموز در ارتباطند و همین ارتباط مستقیم باعث می‌شود تجربه و آموزش‌های محیط‌‌زیستی را به‌خوبی منتقل کنند. ما فعالان محیط‌زیست نمی‌توانیم به همه مدارس سر بزنیم و برنامه اجرا کنیم، اما اگر معلمان علاقه‌مند باشند و در کنار درس‌های اصلی‌شان این مفاهیم را آموزش دهند، بزرگ‌ترین کمک آموزشی در این حوزه انجام می‌شود و خیلی زودتر به نتیجه می‌رسیم.» قلاوند رویاهای بسیاری در سر دارد. او می‌گوید: «رویای من زاگرسی باشکوه برای زاگرس‌نشینان و ایران است. بیش از نیمی از آب‌های کشور از دل این رشته‌کوه می‌آید. اگر به زاگرس و مردمش توجه شود و هر نهاد به اندازه توانش برای این مادر مهربان تلاش کند، می‌توانیم آینده‌ای پایدار بسازیم. نباید بگذاریم دیر شود.»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و نهصد و بیست و چهار
 - شماره هشت هزار و نهصد و بیست و چهار - ۰۹ دی ۱۴۰۴