زمستان، کوهستان سرد و هشدارهایی که جدی گرفته نمیشود
کوه برفی مهربان نیست!
نیلوفر منصوری- گروه گزارش / زمستان کوهستان هر سال با یک سناریوی تکراری آغاز میشود؛ گم شدن کسانی که دوست دارند در برف و بوران به دل کوه بزنند؛ افرادی که هشدارها را جدی نمیگیرند و دلشان را خوش میکنند به اینکه مسیرهای کوهستانی را مثل کف دستشان بلدند. اما اینطور که کارشناسان میگویند، طبیعت در زمستان شکل و شمایلی متفاوت و توصیف نشدنی دارد؛ یعنی هر چقدر هم کوهنورد حرفهای باشی، برف و بوران زمستان هر بار شکل جدیدی دارد. برای همین هم هست که با شروع فصل زمستان، خبرهایی درباره گم شدن افراد مبتدی و حتی کوهنوردان حرفهای شنیده میشود و از طرف دیگر تیمهای امداد و نجات را راهی مأموریتهای پراسترسی میکند که همیشه با ریسکهای زیادی همراه است. حادثه اشترانکوه در اوایل پاییز، یکی از نمونههای تلخ همین سناریوی تکراری است؛ جایی که گم شدن یک کوهنورد زن در مسیر بازگشت از قله سنبران، به اعزام تیم امداد هوایی انجامید، اما سقوط بالگرد در ارتفاعات چالکبود، جان دو نفر از کادر پرواز را گرفت و هفت امدادگر دیگر را مصدوم کرد. صعود یک کوهنورد گیلانی به دماوند در نیمه آذرماه هم سر و صدای زیادی به راه انداخت. کوهنورد حرفهای که هشدارها برای نرفتن به کوهستان را جدی نگرفت تا چند روز بعد پیکر یخزدهاش توسط امدادگران پیدا شد. گزارشها نشان میدهد هزینه عملیات امداد و نجات، بویژه در صعودهای زمستانی و مناطق صعبالعبور، به صدها میلیون تومان میرسد. البته به غیر از مسائل مالی، جان عزیز امدادگران هم همیشه در خطر است که با رعایت کردن توصیهها از طرف عاشقان کوهستان، هیچ وقت رخ نمیدهد.
تکرار این حوادث، چه برای تازهکارها و چه برای باتجربهها، یک پرسش جدی را مطرح میکند: چرا حتی کوهنوردانی که باید به خطرهای صعود زمستانه آشنا باشند، در میان قربانیان دیده میشوند؟ یکی از پیشکسوتان کوهنوردی در اینباره به «ایران» میگوید:«حرفهای بودن در کوهنوردی با بسیاری از ورزشهای دیگر فرق دارد و نباید این تصور را داشت که میشود همه چیز را تحت کنترل قرار داد. تجربه نشان داده در فصلهای سرد سال، بویژه از حدود ارتفاع 4200 متر به بالا، شرایط جوی میتواند در کمتر از ۱۰ دقیقه کاملاً تغییر کند؛ هوایی که پایدار به نظر میرسد، ناگهان کولاک میشود؛ تغییری ناگهانی که فرصت هر واکنش مؤثری را از کوهنورد میگیرد. حرفهای بودن در کوه، بیشتر از اینکه به تعداد قلههای صعود کرده ربط داشته باشد، به این برمیگردد که کوهنورد چقدر قواعد بازی را بلد است و تا کجا مرزهای توانایی خودش را میشناسد. اما این روزها گاهی این مرزها با چند پست و استوری در شبکههای اجتماعی جابهجا میشود و برخی کوهنوردان را به سمت انتخاب قلههای سخت و چالشبرانگیز حتی در شرایط جوی نامساعد سوق میدهد. فضای مجازی فشار عجیبی روی کاربران دارد؛ انگار باید حتماً یک عکس از صعودی سختتر گذاشت، حتی اگر کولاک باشد و تجهیزات کافی هم نداشته باشیم. همینجاست که فرق شجاعت و بیاحتیاطی -در تصمیم اشتباه صعود- گم میشود و فرد با توهم اینکه میتواند شرایط جوی و رفتار طبیعت را مدیریت کند، حادثه ای جبران ناپذیر را رقم می زند. در حالی که حتی حرفهایترین کوهنوردان جهان نیز در برابر کولاکهای ناگهانی، ریزش بهمن و حوادث دیگر چارهای جز تسلیم شدن نداشتند.»
او با بیان اینکه بزرگترین اشتباه، نادیده گرفتن شناخت برف و شرایط منطقه است، میگوید:«بیشتر ماجراهای تلخ، از همینجا شروع میشود؛ ندانستن حد و مرز واقعی خودمان یا جدی نگرفتن هشدارهایی که آدمهای باتجربه بارها تکرار کردهاند. زاویه شیب، میزان بارشهای اخیر و زمان دقیق صعود تعیینکننده است. تجربه ثابت کرده اگر شرایط را نادیده بگیریم، حتی مسیرهای شلوغ هم امن نیستند. به همین دلیل است که طبیعت مدام یادآوری میکند که شوخی ندارد. با وجود اینکه جامعه کوهنوردی ایران سالها به شجاعت و استقامت اعضای خود بالیده، اما امروز به این حقیقت تلخ رسیده که حتی حرفهای بودن هم گاهی به تنهایی در برابر عظمت و قوانین سختگیرانه طبیعت کافی نیست.» او توضیح میدهد:«تجربه جستوجوها و فریادهایی که برای پیدا کردن مفقودان در کوهستان بلند میشود، فقط یک پیام روشن دارد؛ اینکه در کوهستان، تصمیم گرفتن بدون پذیرش خطر، اصلاً معنا ندارد؛ خطری که برای بعضیها، مثل «طاهره حاصلی» که مدتی پیش به تنهایی راهی صعود زمستانی دماوند شد، به واقعیت تلخی ختم شد و امدادگران تنها توانستند پیکر یخزده او را پیدا کنند.»
هزینه بالای عملیات نجات و لزوم مسئولیتپذیری کوهنوردان
وقتی یک کوهنورد در ارتفاعات گرفتار میشود، شاید برای خودش پایان یک مسیر باشد، اما برای نیروهای امدادی، آغاز یک مأموریت پرهزینه و پرخطر است؛ مأموریتی که گاهی شبیه یک کابوس واقعی میشود. فشار روانی و جسمی که به نیروهای هلال احمر و آتشنشانی وارد میشود، قابل اندازهگیری نیست؛ نیروهایی که باید جانشان را وسط کولاک، برف و تاریکی به خطر بیندازند تا کسی را نجات بدهند که هشدارهای رسمی را نادیده گرفته است. محمدحسین کبادی، معاون عملیات سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر در گفتوگو با «ایران» میگوید:«کوهنوردی یک ورزش معمولی نیست و کاملاً تخصصی است. به همین دلیل کوهنوردان باید قبل از هر صعودی آموزش ببینند و برای برنامههای جدی از فدراسیون کوهنوردی استعلام بگیرند. سازمان هواشناسی، فدراسیون کوهنوردی و امداد و نجات هم مرتب هشدارها و توصیههای لازم را اعلام میکنند، اما متأسفانه همیشه جدی گرفته نمیشود.»
او میگوید:«توصیه جدی ما این است که هشدارها درباره صعود نکردن در شرایط نامناسب، جدی گرفته شود. صعود باید حسابشده و برنامهدار باشد؛ یعنی از نقطه مشخص شروع شود و مسیر رفت و برگشت از قبل طراحی شده باشد. کوهنوردانی که بدون آمادگی کافی و با نادیده گرفتن شرایط و محدودیتها راهی کوه میشوند، در عمل نیروهای امدادی را به دل خطر میکشند و جان خودشان و امدادگران را به طور همزمان به مخاطره میاندازند.»
کبادی با اشاره به بیثباتی شرایط جوی در زمستان میگوید:«در ارتفاعات بالای دو هزار و پانصد تا سه هزار متر، هوا ممکن است در مدت کوتاهی کاملاً تغییر کند. به همین دلیل، همراه داشتن لیدر یا سرپرست حرفهای، آموزشهای تخصصی و تجهیزات استاندارد، حداقلهای یک صعود ایمن است.» به گفته او، در صعودهای انفرادی، عملیات جستوجو و نجات گاهی به یک عملیات غیرممکن تبدیل میشود، چون هیچ همراهی نیست که بتواند آخرین موقعیت فرد را دقیق گزارش بدهد.
کبادی با اشاره به مشکلات مأموریتهای امداد و نجات در ارتفاعات بالا بخصوص در فصل سرد سال میگوید:«عملیات نجات در ارتفاعات بالا معمولاً با چند ریسک همزمان همراه است؛ از شرایط نامناسب جوی گرفته تا مشکلات ناشی از ارتفاع و پیچیدگیهای پرواز. مسیرهای صعبالعبور، سرمای شدید و ارتفاع بالا از موانع جدی این عملیاتهاست. در برخی مواقع هم باید تیم موتورسواران امدادی خود را از این شیبها و مسیرهای سخت به محل حادثه برسانند و اقدامات اولیه درمانی و پزشکی را برای مصدومان انجام دهند.» او با اشاره به دلایل تکرار چنین حوادثی میگوید:«کوهنوردان معمولاً دو دستهاند؛ یک گروه کسانی که دانش کافی و درک درستی از خطرات صعود، بویژه در زمستان ندارند و گروه دیگر که با وجود تجربه و تخصص، وقتی در هوای ناپایدار تصمیم به صعود میگیرند، در عمل غیرحرفهای عمل میکنند. بسیاری از این افراد فکر میکنند تواناییها و سابقهشان باعث میشود در هر شرایطی از خطر در امان باشند و اتفاقهای ناگوار برایشان پیش نمیآید؛ در حالی که طبیعت با چنین تصوری همراهی نمیکند و قوانین خاص خودش را دارد.»
برش
لطفا فعلاً به کوهستان نروید
معاون عملیات سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر توضیح میدهد:«اگر کوهنوردی به تجهیزات کامل زمستانی دسترسی ندارد، باید قید صعود را بزند. تصمیمهای لحظهای و احساسی، بخصوص در روزهای منتهی به بارش برف یا تا 72 ساعت بعد از آن، میتواند بسیار خطرناک باشد و بهتر است در این بازه زمانی اصلاً وارد کوهستان نشوند. همچنین کوهنوردان باید پیش از صعود، برنامه رفت و برگشت و مسیر خود را با فدراسیون کوهنوردی هماهنگ و مسیرشان را از قبل اعلام کنند تا در صورت بروز حادثه، امدادرسانی سریعتر انجام شود. همچنین قبل از حرکت، زمان و مسیر صعود حتماً به خانواده و باشگاه کوهنوردی اطلاع داده شود و فراموش نکنند که در زمستان، بهترین زمان بازگشت از قله معمولاً حوالی ظهر است.
بخش قابلتوجهی از عملیات جستوجو، صرف پیدا کردن افرادی میشود که هشدارهای صریح فنی و هواشناسی را نادیده گرفتهاند. گاهی پیدا کردن یک فرد مفقود شده ساعتها یا حتی چند شبانهروز طول میکشد و بعد از آن، سختترین بخش کار شروع میشود؛ بیرون کشیدن پیکرهای یخزده از یخچالها و نقاط خطرناک کوهستان. این نوع عملیاتها نهتنها ریسک بسیار بالایی برای نیروهای امدادی دارد، بلکه بار سنگینی را هم به خانواده امدادگران تحمیل میکند؛ عملیاتی که حتی از بازگرداندن یک کوهنورد سالم، سختتر و فرسایندهتر است.» به گفته این مسئول، چنین مأموریتهایی نیازمند تجهیزات فنی سنگین در مسیرهای صعبالعبور است و کوچکترین خطا میتواند به حادثهای تازه منجر شود. کبادی با بیان اینکه نادیده گرفتن هشدارهای رسمی، حوادث ناگواری را رقم میزند، میگوید:«این نوع رفتار در واقع بیتوجهی به جان امدادگرانی است که با علم به خطر، وارد کوهستان میشوند. امدادگران میدانند هر لحظه ممکن است با خطراتی مثل سقوط بهمن یا سقوط از ارتفاع روبهرو شوند، اما تعهد حرفهایشان آنها را وادار میکند به دل خطر بزنند.»

