ورزش باید به سمت خودکفایی برود

امیررضا واعظ‌ آشتیانی
کارشناس مدیریت

نه‌تنها در ورزش، بلکه در همه امور مدیریتی، «درآمد» اولویت اصلی نیست؛ بلکه آنچه اهمیت بیشتری دارد، نوع مدیریت در هزینه‌کرد است. هنر مدیریت آن است که بتوان بودجه‌ای را که در اختیار داریم، به‌درستی و هدفمند هزینه کنیم.
اگر بر این باوریم که امروز ورزش یک صنعت اقتصادی است، چرا استفاده صحیح از آن را نمی‌دانیم؟ ما به دلیل انتخاب برخی مدیران ناکارآمد دچار سرمایه‌سوزی می‌شویم؛ در حالی که ورزش می‌تواند در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تأثیرگذار باشد، به شرط آنکه مدیران، راه درست هزینه‌کرد همراه با بهره‌وری را بلد باشند.
برای نمونه، باید رشته‌های ورزشی اولویت‌بندی شوند. به نظر من، سرمایه‌گذاری در رشته‌های انفرادی که می‌توانند پرچم کشورمان را برافراشته کند و شور و هیجان را به جامعه تزریق کنند، باید در اولویت قرار گیرد. مهم‌تر از همه، توجه ویژه به ورزش بانوان در رشته‌های انفرادی که به نوعی دستاورد انقلاب محسوب می‌شوند و لازم است مدیریت ویژه‌ای در این بخش اعمال شود و بودجه‌ای اختصاصی به آنها تعلق گیرد. همچنین صدا‌و‌سیما می‌تواند با پخش مستقیم رقابت‌های متنوع ورزشی، فدراسیون‌ها را به سمت جذب اسپانسر سوق دهد. در مجموع، تا زمانی که تفکرات صنفی بر مدیریت ورزش حاکم باشد، اجازه درآمدزایی واقعی به ورزش داده نمی‌شود و فضای لازم برای درآمدزایی فدراسیون‌های ورزشی فراهم نخواهد شد.
نکته قابل تأمل دیگر آن است که بخش قابل‌توجهی از بودجه‌ای که وزارت ورزش و جوانان به فدراسیون‌های ورزشی پرداخت می‌کند، صرف پرداخت اجاره فدراسیون‌ها به شرکت توسعه، تجهیز و نگهداری اماکن ورزشی می‌شود؛ شرکتی که خود زیرمجموعه وزارت ورزش و جوانان است. در نتیجه، فدراسیون‌ها و باشگاه‌ها در عمل بودجه‌ای ناقص دریافت می‌کنند.
از سوی دیگر، ساختار فدراسیون‌های ورزشی ایران به شکل عجیبی فربه و بزرگ است و همین موضوع باعث شده بخش زیادی از بودجه اختصاص‌یافته، صرف پرداخت حقوق و دستمزد کارمندان و مدیران فدراسیون‌ها شود. برخلاف بسیاری از کشورها در ساختار فدراسیون‌های ایران خیلی پست و سمت تعریف شده است که خودش هزینه بر است. مشخص نیست بر چه مبنایی ورزش ایران باید ۵۲ فدراسیون ورزشی با این حجم از نیروهای حقوق‌بگیر داشته باشد. اگر در هر یک از این ۵۲ فدراسیون، تنها حداقل ۱۰ نفر مشغول به کار باشند، با یک حساب سرانگشتی، حقوق سالانه آنها حدود ۲۰۰میلیارد تومان خواهد شد. به همین دلیل هر چقدر پول در ورزش هزینه می‌شود، باز هم گفته می‌شود بودجه کم است.
از ابتدای انقلاب تاکنون، بار اصلی ورزش بر دوش دولت بوده و از دهه ۸۰ به بعد نیز سازمان‌های وابسته به دولت، هزینه‌های اصلی ورزش را تقبل کرده‌اند. در حال حاضر، حوزه اقتصادی ورزش از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، اما بهره‌برداری شایسته‌ای از این ظرفیت عظیم صورت نمی‌گیرد و ضعف مدیران ناکارآمد مانع از خودکفایی ورزش کشور شده است.