به مناسبت هفته پژوهش به بحث گذاشته شد
پژوهش، موتور نوآوری و رشد اقتصادی است
هزینه یک پژوهش خوب، به مراتب کمتر از هزینه یک سیاست نادرست است
محمد کِسنویه
گروه اندیشه
در نشست «پژوهشهای علمی و توسعه ایرانی» که به مناسبت هفته پژوهش در مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی برگزار شد، سخنرانان بر این نکته تأکید گذاشتند که پژوهش بهعنوان زیربنای حکمرانی عقلانی، نیازمند سیاستگذاری هوشمند، حمایت پایدار، استقلال معرفتی و پیوند واقعی با جامعه و فناوریهای نوین است و بیتوجهی به نتایج پژوهش در تصمیمسازیها، در نهایت در قالب تصمیمهای پرریسک به جامعه تحمیل
میشود.
بنابراین تقویت پژوهش، در واقع سرمایهگذاری برای آینده است و تقویت پژوهش به تقویت «سیستم ایمنی فکری جامعه» منجر میشود.
سیاستگذاری پژوهش شدیداً مورد غفلت است
دکتر علی خورسندی، رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، در سخنرانی خود کوشید به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که آیا پژوهش اساساً سیاستپذیر است و اگر چنین است، سیاستگذاری موفق در این حوزه چه پیشبایستهایی دارد. او با تأکید بر تجربههای بینالمللی گفت:«سیاستگذاری پژوهش مستلزم پیشبایستهایی است که اگر در نظر گرفته نشوند، سیاستها در سطح ملی و سازمانی در حد نوشتار، مناسک و نمایش باقی میمانند. با توجه به تجربههای بینالمللی باید گفت سهم مناسب بودجه پژوهش از تولید ناخالص داخلی مهمترین پیشبایست سیاستگذاری پژوهش است. اولین ویژگی مشترک کشورهای توسعهیافته سهم قابلتوجه پژوهش از تولید ناخالص داخلی است. در این کشورها سهم تحقیق و توسعه معمولاً کمتر از دو درصد نیست و این سهم در دامنه دو تا پنج درصد قرار دارد.»
خورسندی با اشاره به اعداد و شواهد عینی افزود:«در کرهجنوبی حجم هزینههای پژوهشی به حدود ۹۰ میلیارد دلار میرسد و در ژاپن این رقم بیش از ۱۷۰ میلیارد دلار است. این اعداد نشاندهنده نوع نگاه کشورها به پژوهش و سیاستگذاری آن است.»
او دومین پیشبایست سیاستگذاری پژوهش را تنوعبخشی به منابع تأمین مالی دانست و تصریح کرد:«در ایران تقریباً همه بودجه پژوهشی از یک مسیر تأمین میشود و آن بودجه عمومی است؛ در حالی که در کشورهای توسعهیافته، سهم اصلی سرمایهگذاری پژوهش از جانب بخش خصوصی و سرمایهگذاری خارجی است و سهم دولت، هم در بخش تأمین و هم اجرا معمولاً محدود است.» به گفته رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، سومین پیشبایست، تناسب هزینهکرد در انواع پژوهش است:«در دانشگاههای معتبر جهان، بخش عمده هزینههای پژوهش صرف پژوهشهای بنیادی میشود و پژوهشهای کاربردی و تحقیق و توسعه غالباً در بیرون از دانشگاه انجام میشود.»
خورسندی در پاسخ به این پرسش که آیا دولت در ایران میتواند سهم تحقیق و توسعه را افزایش دهد، با نگاهی انتقادی گفت:«تا زمانی که بخش خصوصی واقعی و دانشبنیان در جامعه و حوزه صنعت شکل نگیرد، به خاطر منابع بسیار محدود دولتی این هدف دستیافتنی نیست. ارتباط جامعه، صنعت و دانشگاه در امر پژوهش غالباً تحتتأثیر مناسبات و گرفتار بوروکراسی اداری است و احساس نیاز واقعی از سوی جامعه و صنعت به پژوهش دانشگاهی بسیار محدود و نامحسوس است. منابع ریز و درشت در جامعه و صنعت برای پژوهش وجود دارد، اما کمتر برای پژوهشهای اصیل و واقعی و سفارشمحور هزینه میشوند. بخشنامههای بالادستی و تفاهمنامهها تسهیلکننده هستند، اما آن اتفاق بزرگ و واقعی در حوزه سیاستگذاری پژوهش شدیداً مورد غفلت قرار گرفته است.»
پژوهش، زیرساخت تصمیمگیری عقلانی است
دکتر احمدرضا روشن، معاون پژوهشی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی نیز با طرح پرسشی ظاهراً ساده اما بنیادین گفت:«این پرسش که پژوهش به چه درد میخورد، در ظاهر ساده به نظر میرسد، اما در واقع یکی از بنیادیترین پرسشهای هر جامعهای است. پژوهش را نباید صرفاً به تولید مقاله یا ارتقای رتبههای دانشگاهی فروکاست. پژوهش یعنی توانایی یک جامعه برای فهمیدن خودش.»
او با ارجاع به سنت دانشگاهی افزود:«حتی ویلهلم هومبولت معتقد بود پژوهش فقط برای تولید علم نیست، بلکه برای خودپروری و پرورش انسان از طریق علم نیز کاربرد دارد. فرآیند پژوهش، شخصیت یک دانشجو یا پژوهشگر را مستقل، منتقد و دقیق بار میآورد. پژوهش فقط دانش تولید نمیکند؛ بلکه انسان پژوهشگر همراه با فضایل معرفتی ایجاد میکند؛ فضایلـی مانند فروتنی علمی، دقت، شک روشمند و گفتوگوی صبورانه.»
روشن با تأکید بر تعریف علمی پژوهش گفت:«پژوهش علمی فرآیندی نظاممند، قابل بازبینی، انباشتی و انتقادی برای تولید دانش معتبر درباره واقعیت است؛ دانشی که بتواند توضیح دهد، پیشبینی کند و پشتوانه مداخله عقلانی در جهان فراهم سازد. پژوهش نه صرفاً کشف واقعیت، بلکه صورتبندی معنادار جهان است.»
او نقش پژوهش را در حکمرانی مبتنی بر دانش تعیینکننده دانست و تصریح کرد:«پژوهش زیرساخت تصمیمگیری عقلانی است. بدون پژوهش، سیاستگذاری به حدس فردی یا سازمانی تبدیل میشود. تقریباً همه فناوریهای مدرن ریشه در پژوهشهای بنیادی دارند و پژوهش، موتور نوآوری و رشد اقتصادی و ابزار حل مسائل پیچیده اجتماعی است.»
او با ذکر نکتهای کلیدی بحث خود را جمعبندی کرد:«هزینه یک پژوهش خوب، به مراتب کمتر از هزینه یک سیاست نادرست است. پژوهش حافظه بلندمدت جامعه است و جوامعی که پژوهش ندارند، خطاهای خود را تکرار میکنند. برای ایران، پژوهش انتخابی لوکس نیست، بلکه ضرورتی حیاتی برای بقا، توسعه و بازتعریف هویت در جهان پیچیده امروز است. پژوهش هزینه نیست؛ شرط امکان عقلانیت جمعی است.»
با هوش مصنوعی، پژوهشها کمریسکتر میشوند
دکتر غلامرضا ذاکرصالحی، استاد مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی هم با تمرکز بر پژوهش مسئولانه و نقش فناوریهای نوین گفت:«دانشگاههای نسل پنجم در حال گذار به دانشگاه نسل ۵+ هستند. دانشگاه آینده دیگر یک سازمان صرف نیست، بلکه یک پلتفرم هوشمند، پویا و تعاملی است که در آن مرز میان انسان، فناوری و جامعه حذف میشود.»
او با رد نگاههای بدبینانه به هوش مصنوعی افزود:«باید به این دیدگاه برسیم که هوش مصنوعی لزوماً تخریبگر نیست؛ بلکه میتواند نقشی سازنده در ارتقای مسئولیت اجتماعی دانشگاه ایفا کند؛ از شفافسازی فرآیندهای پژوهشی و الگوریتمهای ضدسوگیرانه گرفته تا پیشبینی پیامدهای اجتماعی سناریوها، انتشار باز اما مسئولانه و حتی تست سیاستها و پروژههای پرخطر در محیطهای غیرواقعی.»
ذاکرصالحی پژوهش مسئولانه در دانشگاه نسل ۵+ را چنین توصیف کرد:«این نوع پژوهش، پیشبینینگر، انعکاسی، شمولگرا و پاسخگو است. پژوهش، پیش از وقوع بحران وارد عمل میشود، پیامدهای اجتماعی سیاستها را شبیهسازی میکند و در برابر جامعه به صورت بلادرنگ پاسخگو است. در صورت تعامل درست با فناوری هوش مصنوعی، میتوان پژوهش را عادلانهتر، مشارکتیتر و کمریسکتر کرد و حتی امکان ارزیابی اخلاقی و اجتماعی پروژهها را پیش از اجرا فراهم آورد.»
کندی پژوهش، محصول بوروکراسی و بیتوجهی به نتایج آن است
دکتر محمدجواد صالحی، مدیر امور پژوهشی و عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی نیز به مسأله چابکسازی مؤسسات پژوهشی پرداخت و گفت:«پژوهش ماهیتی ذاتاً زمانبر دارد و با وسواس علمی و آرمانگرایی همراه است، اما زمانی که این ویژگیها با فرآیندهای ناکارآمد اداری و مدیریتی جمع میشود، کندی پژوهش تشدید میشود.» او عوامل این کندی را چنین برشمرد:«بوروکراسی، فرآیندهای مالی و اداری پیچیده، شرایط بیرونی و بویژه بیتوجهی به نتایج پژوهش در تصمیمسازیها از موانع مهم چابکی پژوهش هستند.»
صالحی راهکارها را نیز چنین برشمرد:«بازطراحی فرآیندها و ساختارها گام اول است. کاهش بوروکراسی، کوتاهسازی مسیر تصویب و ارزیابی پروژهها، ایجاد تیمهای کوچک و خودگردان، استفاده از ابزارهای دیجیتال، شبکهسازی علمی و تنوعبخشی به شیوههای تأمین مالی پژوهش، همگی در راستای چابکسازی ضروریاند. تقویت فرهنگ نتیجهمحوری، شفافیت و ارزیابی مستمر عملکرد، بستر اصلی موفقیت این رویکرد است.»
پژوهش با بخشنامه و دستور اداری پیش نمیرود
دکتر حسین میرزایی، رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم با مقایسه نهادهای پژوهشی دولتی، نیمهدولتی و مستقل گفت:«در برخی نهادها، بقای مؤسسه وابسته به جذب پروژه و تأمین منابع مالی است و پژوهشگر ناگزیر است همزمان به تولید دانش و تأمین بقا بیندیشد. این وضعیت، سبک مدیریت و سازماندهی پژوهش را بشدت تحتتأثیر قرار میدهد.»
او با تأکید بر ماهیت کار پژوهشی افزود:«کار پژوهشی صرفاً با صدور بخشنامه محقق نمیشود. پژوهش نیازمند گفتوگو، اعتماد متقابل، مطالعات میدانی و کار تیمی مستمر است. مدیریت در مؤسسات پژوهشی بیش از آنکه دستوری باشد، باید بر گفتوگو، اقناع و همافقی متمرکز باشد.»

