گفتوگو با فرزند شهید سید رضی موسوی درباره یک مستند خانوادگی
«روایت» برای نگفتن
مستند «جای خالی فرهاد» روایتی متفاوت از شهادت سردار سید رضی موسوی ارائه میدهد؛ روایتی که نه بر میدان نبرد بلکه بر خانهای متمرکز است که با غیبت ناگهانی پدر مواجه شده است.
در این مستند فرزندی شهید شده است اما حقیقت شهادت از مادری سالخورده پنهان میماند. مادری که به دلیل ناراحتی قلبی و ابتلا به آلزایمر بنا به توصیه پزشک نباید با شوک این خبر مواجه شود. همین تصمیم نقطه مرکزی روایت را شکل میدهد؛ جایی که عروس خانواده و نوهها میکوشند با پنهان کاری آگاهانه رنج را کمتر کنند.
در این میان فرزند بزرگ خانواده با تقلید صدای پدر پشت تلفن تلاش میکند جای خالی او را برای مادربزرگ پر کند.
فرزند شهید موسوی که در این مستند نقش خودش را بازی میکند درباره شکلگیری فیلم میگوید: «تصمیم برای همراهی خانواده با ساخت مستند از ابتدا آسان نبوده است.
پدرمان همواره بر گمنامی و اخلاص تأکید داشته و همین نگاه باعث شده بود خانواده نیز تمایلی به دیده شدن نداشته باشد؛ اما پس از گفتوگوهای متعدد با گروه سازنده و اطمینان از اینکه مستند قرار نیست شعاری یا تبلیغاتی باشد بلکه با احترام و صداقت به زندگی و باورهای شهید نزدیک میشود خانواده به این نتیجه رسید که این روایت میتواند بخشی از حقیقت مسیر شهدای مدافع حرم را به نسل جوان منتقل کند.» به گفته او همین نیت دلیل اصلی رضایت خانواده برای ساخت مستند بوده است.
او تأکید میکند که قبل از حضورش در فیلم هیچ نسبتی با بازیگری نداشته و این اولین بار بوده که جلوی دوربین قرار گرفته است و روایت او صرفاً از جایگاه فرزند شهید شکل گرفته نه بهعنوان یک نقش نمایشی. تجربهای که به گفته خودش ساده نبود اما تلاش کرده بدون اغراق و با صداقت کامل آنچه را زیسته بیان کند.
از نگاه موسوی اهمیت «جای خالی فرهاد» در این است که تصویری انسانی و قابل لمس از یک شهید و خانوادهاش ارائه میدهد. در واقع مستند تلاش نمیکند شهید را به شخصیتی اسطورهای و دست نیافتنی تبدیل کند بلکه او را در متن زندگی روزمره نشان میدهد؛ در نسبتش با خانواده، انتخابها و حتی سکوتهایش.
به باور ایشان چنین مستندهایی ضروری هستند چون شهدا فقط متعلق به گذشته نیستند و سبک زندگی و تصمیمهایشان میتواند برای امروز جامعه معنا داشته باشد.
پرداختن به خانواده شهدا نیز به مخاطب یادآوری میکند که شهادت یک واقعه فردی نیست بلکه مسیری است که یک خانواده با تمام دشواریهایش طی میکند.
در بخش دیگری از گفتوگو به رابطه پدر با مادرش پرداخته میشود. رابطهای که به گفته فرزند شهید عمیق، صمیمی و آمیخته با احترام دوطرفه بوده است: «پدر وابستگی عاطفی زیادی به مادربزرگ داشت و نظر و دعای او برایش دارای اهمیت ویژهای بود. مادربزرگ نیز با وجود همه سختیها و دلتنگیها، اصلیترین پشتیبان روحی پدر محسوب میشد و آرامش پدر از همین پیوند میآمد.»
موسوی درباره آگاهی مادربزرگ از سرنوشت فرزندش معتقد است: «شاید به طور کامل نتوان گفت که میدانست، اما بیخبر هم نبوده است. نشانههایی از یک آگاهی درونی و حس مادری در نگاهها، سکوتها و رفتارهایش دیده میشود؛ حسی که در مستند به صورت ظریف و بدون بیان مستقیم بازتاب یافته و به روایت رنگ وداعی ناگفته داده
است.»
در پایان فرزند سردار شهید سید رضی موسوی تأکید میکند: «پدرش و بسیاری از شهدا خود را قهرمان نمیدانستند و صرفاً انجام وظیفه میکردند. اگر این مستند یا گفتوگوهای درباره آن بتواند حتی یک نفر را به فکر فرو ببرد که مسئولیتش در قبال ایمان، انسانیت و جامعه چیست رسالت خود را انجام داده است.» «جای خالی فرهاد» بیش از آنکه درباره مرگ و شهادت باشد درباره زیستن با غیبت است؛ روایتی آرام از عشقی که حتی در پنهانکاری نیز ادامه پیدا میکند.

