دانشگاه بین المللی مذاهب میزبان نشستی درباره «روش تحلیل گفتمان»علامه واعظ زاده خراسانی بود
الگویی نو از «تاریخنگاری تقریبی» و گفت و گوی بین مذهبی
گروه اندیشه / مراسم بزرگداشت علامه محمد واعظزاده خراسانی، از چهرههای برجسته و تأثیرگذار علوم اسلامی معاصر، در دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی برگزار شد. این مراسم علمی با سخنرانی دکتر صادق واعظزاده، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و دکتر افتخار دانشپور، عضو هیأت علمی دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی، به فرصتی برای بازخوانی میراث فکری، روششناسی علمی و ابتکارات گفتمانی این اندیشمند فقید تبدیل شد. دو سخنران این نشست، هر یک از زاویهای متفاوت اما همافق، به تحلیل آرا و آثار علامه محمد واعظزاده خراسانی پرداختند. تمرکز اصلی این نشست بر تبیین «روش تحلیل گفتمان»، «نگاه تقریبی» و «ابتکارات تاریخنگارانه» علامه واعظزاده بود؛ رویکردی که در آثار او، چه در حوزه قرآنپژوهی و چه در تاریخ اندیشه اسلامی، بهصورت منسجم و هدفمند دیده میشود. علامه محمد واعظزاده خراسانی با سابقهای غنی در پژوهشهای فقهی، کلامی، قرآنی و تاریخی، از جمله شخصیتهایی است که نقش تعیینکنندهای در شکلگیری رویکرد عقلانی و گفتوگومحور در علوم اسلامی معاصر ایفا کرده است. ویژگی شاخص آثار او، تلفیق نگاه تحلیلی با رویکرد تقریبی در مطالعات مذهبی، تکیه بر عقلانیت، انصاف علمی و تلاش آگاهانه برای تقویت گفتوگوی میانمذهبی است. همین نگاه سبب شده است که میراث فکری او نهتنها در حوزه نظری، بلکه در عرصههای کاربردی و اجتماعی نیز الهامبخش پژوهشگران نسل امروز باشد.
برای فهم تخصصی مفاهیم قرآنی
در بخش اول این مراسم، دکتر صادق واعظزاده با تمرکز بر کتاب سترگ «المعجم فی فقه لغة القرآن و سرّ بلاغته» علامه واعظزاده خراسانی، که با عنوان «الموسوعة القرآنیة الکبری» نیز شناخته میشود، به بررسی «مفهومشناسی صنعت در قرآن» پرداخت. او این اثر را حاصل بیش از نیم قرن تلاش علمی مداوم علامه واعظزاده خراسانی دانست و تأکید کرد که کتاب «المعجم» الگویی کمنظیر برای فهم تخصصی مفاهیم قرآنی به شمار میرود. دکتر واعظزاده در تبیین مفهوم «صنع» در قرآن گفت: «واژه «صنع» در قرآن کریم به معنای ساختن و احداث به کار رفته است، اما نه هر ساختنی. اعمال الهی و انسانی که با هدفمندی، علم، مهارت و دقت انجام میشوند، ذیل این مفهوم قرار میگیرند. صنعت در قرآن، هم در حوزه مادی و هم در حوزه معنوی و اجتماعی به کار رفته است.» به گفته او، قرآن کریم از «صنع» برای توصیف افعال الهی در آفرینش طبیعت همچون خلقت کوهها و نیز برای افعال انسانی مانند ساخت کشتی حضرت نوح(ع) استفاده کرده است. از سوی دیگر، این مفهوم در عرصههای غیرمادی همچون تعلیم و تربیت، مدیریت اجتماعی، عبادت و رفتار اخلاقی نیز به کار گرفته شده است. وی با تأکید بر خنثی بودن ذاتی مفهوم «صنعت» در قرآن تصریح کرد: «صنعت از نظر ارزشی ذاتاً خنثی است. این نیت و جهتگیری صنعتگر است که به آن ارزش مثبت یا منفی میبخشد. از همین رو، قرآن کریم هم از صنایع الهی سخن میگوید و هم از صنایع انسانی.»
استاد دانشگاه تهران با اشاره به کاربردهای واژه «صنع» در قرآن توضیح داد که این واژه در قالب ۱۱ مشتق، در ۱۴ سوره و ۲۰ مورد به کار رفته است. به گفته او، بر اساس نظر لغتشناسان و مفسران معتبر، «صنعت» فعلی است که واجد ویژگیهایی چون علم، مهارت، هدفمندی، دقت و قابلیت تکرار باشد.
او با نقل قولی از راغب اصفهانی بحث خود را چنین تبیین کرد: «هر «صنعی» فعل است، اما هر فعلی «صنع» نیست. «صنع» فعلی ماهرانه و هدفمند است که فاعل آن یا خداوند است یا انسان؛ برخلاف «عمل» که به عموم جانداران نیز نسبت داده میشود. قرآن پس از ذکر آفرینش کوهها میفرماید: «صُنْعَالله الَّذِی أَتْقَنَ کلَّ شَیءٍ» از سوی دیگر ساخت کشتی حضرت نوح(ع) نیز نمونهای روشن از به کارگیری واژه صنعت در قرآن است.» او با استناد به تقسیمبندی ارائه شده در کتاب «المعجم» علامه واعظزاده خراسانی توضیح داد، صنعت در قرآن به دو دسته کلی تقسیم میشود: صنعت الهی و صنعت انسانی. این تقسیمبندی، به تعبیر امروزی، شامل «صنعت سخت» و «صنعت نرم» است: «صنعت سخت به فعالیتهای فیزیکی و تولیدی مانند ساخت بناها و ابزارها اشاره دارد، در حالی که صنعت نرم شامل فعالیتهای اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی همچون تعلیم و تربیت میشود.»
واعظزاده در ادامه، به روششناسی خاص علامه واعظزاده خراسانی در تدوین کتاب «المعجم» پرداخت و توضیح داد که در این اثر، هر واژه قرآنی بر محور «ریشه لغوی» آن بررسی میشود. به گفته او، این فرآیند شامل چند مرحله مشخص است: اول، گردآوری دیدگاه لغتشناسان برجسته در بخش «نصوص لغوی»؛ سپس جمعبندی این دیدگاهها در قالب «اصول لغوی»؛ پس از آن، ارائه «نصوص تفسیری» شامل آیات مرتبط و آرای مفسران شیعه و سنی، قدیم و جدید؛ و در نهایت، بخش «استعمال قرآنی» که جمعبندی نهایی و تحلیل اختصاصی مؤلف را دربرمیگیرد.
او تصریح کرد: «بسیاری از مفاهیم قرآنی ماهیتی تخصصی دارند و بدون همکاری میان قرآنپژوهان و متخصصان حوزههای مختلف، فهم عمیق آنها دشوار است. اما کتاب «المعجم» علامه واعظزاده خراسانی میتواند این خلأ را تا حد زیادی پر کند و بستری مشترک برای گفتوگوی علمی میانرشتهای فراهم آورد.»
علامه واعظزاده
حیات علمی شیخ طوسی را
با رویکردی تقریبی بازخوانی کرد
در بخش دوم این مراسم، دکتر افتخار دانشپور به بررسی «روش تحلیل گفتمان و ابتکارات علامه محمد واعظزاده خراسانی در فهم حیات شیخ طوسی» پرداخت. او سخنان خود را با اشاره به ظرفیتهای تقریبی موجود در تحلیل زندگی شیخ طوسی آغاز کرد و گفت: «از نگاه علامه واعظزاده خراسانی، بازخوانی زندگی شیخ طوسی میتواند الگویی نو برای تاریخنگاری تقریبی و تقویت گفتوگوی بینمذهبی در جهان اسلام باشد.» دانشپور با اشاره به رساله «رسالة فی حیاة الشیخ الطوسی» که در مجموعه «الرسائل العشر» منتشر شده، توضیح داد که شیخالطائفه ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، از برجستهترین فقهای امامیه در سدههای چهارم و پنجم هجری است و آثار ماندگاری چون «تهذیب الاحکام»، «الاستبصار» و «التبیان» را از خود بهجای گذاشته است. به گفته دکتر دانشپور، زندگی شیخ طوسی در یکی از پرتنشترین دورههای تاریخ فقه امامیه رقم خورد؛ دورهای که پس از وفات او، به «عصر تقلید» شهرت یافت. همین امر موجب شکلگیری روایتهای متفاوت و گاه متعارض از زندگی او شد. اما علامه واعظزاده خراسانی، با رویکردی تقریبی و با بهرهگیری از منابع معتبر شیعه و اهل سنت، از جمله «الفهرست»، «رجال نجاشی»، «تاریخ بغداد» و «وفیات الاعیان»، کوشیده است روایتی مستند، منصفانه و عقلانی از حیات شیخ طوسی ارائه دهد. او در اینباره تأکید کرد: «مرحوم واعظزاده تصریح میکند که بحث از حیات شیخ طوسی صرفاً گزارش تاریخی نیست، بلکه تلاشی است برای بازنمایی عقلانیت در اندیشه شیعی.» یکی از ابتکارات مهم علامه واعظزاده خراسانی، تقسیم حیات شیخ طوسی به سه دوره معنادار است: از ولادت تا هجرت به بغداد، از بغداد تا هجرت به نجف، و از استقرار در نجف تا وفات. این تقسیمبندی امکان پاسخگویی دقیق به شبهات هر دوره را فراهم میکند. در دوره اول، شبهات مربوط به محل تولد و برخی انتسابهای نادرست تاریخی، با استناد به منابع جغرافیایی کهن بهصورت مستدل پاسخ داده میشود. در دوره دوم، مهمترین شبهه، ادعای شافعیبودن شیخ طوسی است که علامه واعظزاده آن را با استدلالهای تاریخی، نسبشناختی و اخلاقی رد میکند. دانشپور با اشاره به ظرافت این تحلیل گفت: «نکته مهم آن است که مرحوم واعظزاده منشأ این شبهات را نه در ضعف هویتی شیخ طوسی، بلکه در انصاف علمی و روحیه گفتوگویی او میداند؛ به تعبیر او، گاه بهای انصاف، تحمل سوءتفاهم است.»
در دوره سوم، هجرت شیخ طوسی به نجف نه عقبنشینی، بلکه اقدامی آیندهنگرانه برای تأسیس حوزهای مستقل تفسیر میشود؛ اقدامی که نقطهعطفی در تاریخ علم اسلامی به شمار میآید. تحلیل گفتمان روایت علامه واعظزاده خراسانی نشان میدهد که این متن، آگاهانه از زبان تقابلی پرهیز کرده و بر واژگان همگرا، ساختارهای آرام و رویکرد شبههزدایی منصفانه تکیه دارد. نتیجه این رویکرد، تقویت اعتماد، بازخوانی عقلانی تاریخ امامیه و ارائه الگویی نو برای تاریخنگاری تقریبی است.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی در پایان تأکید کرد، این الگو میتواند در مطالعه سایر شخصیتهای اسلامی نیز به کار گرفته شود و به تقویت گفتوگوی میانمذهبی و همبستگی امت اسلامی یاری رساند. به گفته او، بازخوانی زندگی شیخ طوسی از منظر تقریبی، ظرفیتهای عقلانی و اخلاقی سنت امامیه را برای جهان معاصر آشکار میسازد؛ ظرفیتی که میتواند مبنای همگرایی فرهنگی و تقویت هویت مشترک اسلامی باشد.

