میشود همچنان برای «سیاهیلشکرها» و بالا ماندن پرچمشان فیلم ساخت؛ کسانی که سینما و تاریخ آن وامدارشان است. این شاید از تعهد اخلاقی من به این قشر میآید. حرف زدن از این آدمها، یکی از دغدغههای من است، حرف زدن از پشتصحنه سینما، اتفاقات آن و روابط آدمها. «شاهنقش» برای دیده شدن دوباره سیاهیلشکرهاست، نه درباره آنها. پس به وارد شدن مناسباتی سیاسی و اجتماعی برای پیشبرد داستان احتیاج است. قدرتطلبی درون تکتک ما، همیشه برای من جالب توجه بوده است. اینکه دیکتاتور درونمان با رسیدن به صندلی قدرت چه میکند؟ تا اینکه خاطرهای شنیدم و جذبش شدم. کتکخوری که رئیس صنف میشود اما به جای گرفتن حق کتکخورها، خودش کتکزن میشود. در این داستان، هم قشر مورد علاقه من؛ سیاهیلشکرها، حضور داشتند و هم مفهوم قدرتطلبی که میتوانست تمثیلی از قدرتطلبی در جامعه باشد.