اسرائیل در سند ۲۰۲۵ آمریکا
محمدمحسن فایضی
کارشناس مسائل فلسطین
هفتهای که گذشت، ترامپ سند راهبردی امنیت ملی 2025 را منتشر کرد. این سند در رسانههای فارسی مورد توجه و تحلیل و بررسی قرار گرفت. برای بررسی دقیقتر ابتدا نگاهی به سند قبلی امنیت ملی آمریکا میاندازیم.
سند پیشین سال 2022 توسط بایدن منتشر شده بود، فقط در یک پاراگراف از اسرائیل سخن گفته شده و در آن آمده بود: «ما در تلاش خواهیم بود تا روابط رو به رشد اسرائیل با همسایگان و سایر کشورهای عربی، از جمله از طریق توافقنامههای ابراهیم را گسترش داده و تعمیق بخشیم. همچنین به ترویج یک راهحل دو دولتی پایدار که آینده اسرائیل را به عنوان یک کشور یهودی و دموکراتیک حفظ میکند، در عین حال که آرمانهای فلسطینیان برای یک کشور امن و پایدار را برآورده میکند، ادامه خواهیم داد.»
سند ترامپ اما چه در فرمت و ادبیات و چه در راهبردهای کلان، چرخشی محسوس با سند پیشین خود دارد. در سند ترامپ بر بازگشت توجه به نیمکره غربی و بازتعریف راهبرد کلان تأکید چندباره شده است.
در سند ترامپ، نام اسرائیل همانند سند بایدن در پوشش مسأله منطقهای و روابط اعراب شرح داده شده است: «درگیری اسرائیل و فلسطین همچنان دشوار است، اما به لطف آتشبس و آزادی اسیرهایی که رئیسجمهوری ترامپ تسهیل کرد، پیشرفتی به سوی صلحی دائمیتر حاصل شده است. آمریکا همیشه منافع اصلی خود را در تضمین این روند خواهد داشت که منابع انرژی خلیج فارس به دست دشمن نیفتد، تنگه هرمز باز بماند، دریای سرخ قابل کشتیرانی باقی بماند، منطقه به محل پرورش یا صادرکننده تروریست علیه منافع آمریکا یا سرزمین آمریکا تبدیل نشود و اسرائیل امن بماند. ما میتوانیم و باید با این تهدید از نظر ایدئولوژیکی و نظامی مقابله کنیم، آنهم بدون دههها جنگ بیثمر «ملتسازی». ما همچنین علاقه آشکاری به گسترش توافقنامههای ابراهیم به کشورهای بیشتر در منطقه و سایر کشورهای جهان اسلام داریم.»
این پاراگراف نشان میدهد، مسأله اسرائیل در سند امنیت ملی 2025 آمریکا، به دور از ایدئولوژیزدگی در قالب همان اتمسفر کلی سند یعنی به حاشیه راندن حضور آمریکا در جهان آورده شده و امنیت اسرائیل را در پازل حفظ منافع آمریکا در منطقه کرده است.
به طور کلی مسأله اسرائیل-فلسطین در سند جدید برخلاف سند قبلی از یک مسأله و منازعه دوطرفه، به یک مسأله حاشیهای مخل امنیت و منافع آمریکا تقلیل داده شده است. همچنین برخلاف سال 2022 سخنی از دو دولتی به عنوان پایه همیشگی سیاست آمریکاییها در سیاستهای اعلامیشان در آن نیست. چیزی که در رفتار و کنشگری دولت ترامپ هم کاملاً عیان است. اما نقطه اشتراک هر دو تأکید بر توافق «ابراهیم» است؛ توافقی که اگر آن را تنها یک عادیسازی میان یک کشور عربی و رژیم صهیونیستی بدانیم، اشتباهی راهبردی است.

