مستندسازان و سنگر امن جامعه
در باب اهمیت فرصت دادن به فیلم مستند
جواد صفوی
منتقد سینما
در روزگاری که سینمای جهان، بهرغم محاصره شدن میان ترافیک پرکشش سریالهای خوشساخت تلویزیونی از یکسو و رقابت نفسگیر برای افزایش کیفیت فنی و کسب جایگاه در گیشههای جهانی از سوی دیگر، همچنان به سمت ایجاز، روایتگریهای نو و گسستن از ساختارهای کلاسیک حرکت میکند، اهمیت زبان و فرمهای تازه در بازنمایی واقعیت بیش از گذشته احساس میشود. جهانی که امروز پیش روی ماست پیچیدهتر، چندلایهتر و آکنده از بحرانهایی است که صرفاً با روایت داستانی قابل لمس نیستند و نیاز به مدیومی دارند که بتواند جزئیات، صداها و تضادهای پنهان آن را آشکار کند. از همینجا میتوان پلی زد به نقش سینمای مستند، بهویژه در ایران. در جامعهای چون ایران امروز که با شتابی کمسابقه در حال تجربه تغییرات اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی، فرهنگی و نسلی است، مستند به یکی از مهمترین ابزارهای ثبت و فهم این لحظات تبدیل میشود. اگر سینمای داستانی گاهی به واسطه ملاحظات مالی یا فرمی نمیتواند همهچیز را روایت کند، سینمای مستند با انعطاف ذاتی خود و اتکایش به واقعیت، قادر است به حوزههایی ورود کند که در آنها زندگی روزمره، رنجها و امیدها، بیواسطهتر حضور دارند. ایران معاصر همانند اغلب کشورهای در حال توسعه با مسائلی مواجه است: از بحران آب، فرسودگی منابع تا شکافهای نسلی، دگرگونی سبکهای زندگی، فشارهای اقتصادی و چالشهای هویتی. فهم این موضوعات صرفاً با خواندن گزارشها، شنیدن اخبار یا تحلیلهای آماری ممکن نیست، زیرا هر بحران در نهایت در بدنها، خانهها، خیابانها و تجربههای انسانی تجلی پیدا میکند. سینمای مستند این امکان را فراهم میکند که موضوع را نه در مقیاس کلان، بلکه در مقیاس زیسته انسانها ببینیم؛ جایی که یک رقم، یک پدیده یا یک «مسأله اجتماعی» ناگهان به چهرهای، به صدایی و به سرگذشتی ملموس تبدیل میشود. به همین دلیل، مستند میتواند نقش تعیینکنندهای در بازنمایی ایران امروز داشته باشد. این وجه از سینما نهتنها واقعیت را ثبت، بلکه آن را برای مخاطب قابل تفسیر و قابل تأمل میکند. مستند همچون آینهای عمل میکند که جامعه میتواند خود را در آن ببیند، تغییراتش را رصد کند و نسبتش را با گذشته و آینده بازاندیشی کند. سینمای مستند با روایتهای خرد، با تمرکز بر دیدگاههای انسانی و با بازنمایی لحظهبهلحظه زندگی، امکان فهمپذیر کردن این مسائل را فراهم میآورد.
در روزگاری که جنگ تحمیلی عراق بر سر کشورمان سایه افکنده بود، مستندهایی همچون روایت فتح چشم یک ملت را به جانفشانیهای رزمندگان و حالوهوای جبهه میگشود. همانطور که در دهههای پیش از آن، مستندهای مهمی همچون آن شب که باران آمد (کامران شیردل)، باد جن (ناصر تقوایی)، خانه سیاه است (فروغ فرخزاد) و خانه خدا (ابوالقاسم رضایی و جلال مقدم) ساخته شدند. منوچهر طیاب مجموعه فیلمهای معماری ایران را ساخت؛ رخشان بنیاعتماد در دهه هفتاد با مستندهای اجتماعی خود و مهرداد اسکویی با فیلمهایی پیرامون نوجوانان و جامعه معاصر، آینهای بر مسائل و مباحث منبعث از جامعه و کشور در دست گرفتند. همین امسال مهرداد اسکویی با روباه و ماه صورتی بزرگترین جایزه سینمای مستند جهان را کسب کرد. نشانهای دیگر برای آنکه ظرفیت ساخت و پرداخت سینمای مستند در ایران همچنان بالاست.
همه آثار مستند سینمای ایران، بهویژه مستندهای اجتماعی، بیقضاوتی در خصوص آنچه به آن پرداختهاند، همین که به ثبت و مستند کردن هنرمندانه یک موضوع مرتبط با کشور و مردم گام برداشتهاند، در مطالعات مردمنگاری و جامعهشناسی و یافتن نگاهی دلسوزانه در جهت رفع مسائل و مشکلات واجد ارزش فراوانی هستند. در دهه اخیر اما به نظر میرسد از میزان و کیفیت فیلمهای مستندی که بتوانند صریح و نقادانه به شرح و بسط موضوعات مرتبط با جامعه بپردازند، به هر دلیل و ملاحظه کاسته شده و این در حالی است که از اساس، ساخت فیلم مستند حتی با گوشی موبایل نیز ممکن است.
جشنواره تخصصی سینماحقیقت که در آستانه برگزاری دوره جدید خود است، با جایگاه ویژهای که در طی سالهای متمادی برگزاری به دست آورده، میتواند محفل و محل مناسبی برای نمایش و نقد فیلمهای خوب سینمای مستند اجتماعی ایران باشد؛ اما مسأله آنجاست که مشکل امروز سینمای مستند، امکان و فضای طرح موضوعها از زوایای متنوع است. اتفاقاً چنین مسألهای نیز در بستر نمایش تخصصی همچون جشنواره سینماحقیقت به سهولت میسر است. سیاستگذاری جشنواره تخصصی سینماحقیقت میتواند دست بازتری به هنرمندان مستندساز بدهد تا بدون پردهپوشی به سراغ موضوعهای ویژه بروند. از سوی دیگر با نمایش ویژه آثار مستند برای مسئولان در همین جشنواره میتوان آنها را در حل بهتر مشکلات و مسائل کشور کمک کرد. این مهم البته به اطمینان پیدا کردن مستندسازان از رسیدن بیدغدغه به محصول نهایی خود و امکان نمایش فیلمهای ساخته شده برمی گردد. در این زمینه لازم است تا نگاه دلسوزانه مستندسازان در ساخت فیلمهای اجتماعی و بدون تعارف، به مسائل غیرسینمایی گره نخورد.

