بررسی همکاری کارگردان نامدار ترک با جشنواره جهانی فجر که پرسروصدا شد
هنر، قربانی سیاست نشد
نوری بیلگهجیلان : ایران جامعه ای پویاست و سینمای ارزشمندی دارد فرزاد مؤتمن: برای سینما و فیلمهایش نسخه نپیچیم
بدون شک یکی از مهمترین رویدادهای جشنواره جهانی فیلم فجر، حضور نوری بیلگه جیلان، کارگردان سرشناس اهل ترکیه و صاحب نخل طلای کن به عنوان داور این دوره است. رویدادی که با حاشیههای جنجالی بخشی از جریان اپوزیسیون همراه شد تا سینما زیر سایه سنگین سیاست و در واقع سیاستزدگی قرار بگیرد.
محور اصلی این اعتراضات این است که جشنواره «فجر» در ایران توسط نهادهای دولتی برگزار میشود و حضور شخصیتهای بینالمللی میتواند ناخواسته همسویی با سیاستهای ایران در نظر گرفته شود. آنها که سینما را میشناسند، اهمیت این حضور را درک میکنند. حضور این فیلمساز برجسته ترک که یکی از مهمترین چهرههای سینمای هنری جهان است در جشنواره جهانی فیلم شیراز، توجه علاقهمندان سینما را بار دیگر به آثار کمنظیر و شاعرانه او جلب کرده است.
جیلان طی دو دهه گذشته با سبک مینیمالیستی، قاببندیهای دقیق، ریتم آرام و روایتپردازی تأملبرانگیز، به یکی از مهمترین سینماگران معاصر تبدیل شده و تقریباً تمامی آثارش در بزرگترین جشنوارههای دنیا خوش درخشیدهاند. برای آنها که این فیلمساز برجسته را نمیشناسند، میتوان گفت که او به نوعی کیارستمی سینمای ترکیه است و البته خود او نیز به شدت تحت تأثیر سینمای عباس کیارستمی است و همواره او را ستایش کرده است. عباس کیارستمی نه تنها شیوه فیلمسازی را دگرگون کرد و ایدههای تازهای را به کارگردانها معرفی کرد بلکه نَفَس جدیدی در سینما دمیده است. بیلگه جیلان که مهرماه سال پیش به ایران آمده و در مسترکلاس «شکوه سینما» شرکت کرده بود، با اشاره به اینکه اولین بار در سال ۱۹۸۵ به ایران سفر کرده، گفته بود: «من تاکنون سه بار به ایران آمدم؛ اولین بار هم حدود ۲۰ سال پیش بوده است. سینمای ایران را خیلی دوست دارم و خوشحالم که در کشوری که سینمایش قوی است، حضور دارم.» با ارجاع به این سخن باید گفت این فقط حضور جیلان نیست که به جشنواره جهانی فیلم اعتبار بخشیده که حضور در مناسبات و مراسم سینمایی ایران، بر اعتبار او هم میافزاید. حضور در سرزمین و سینمایی که به نام عباس کیارستمی گره خورده است برای فیلمسازی که خود تحت تأثیر او به یک فیلمساز مشهور تبدیل شده، دلیلی جز شکوه سینمای ایران ندارد.
تمرکزم بر برگزاری جشنواره بود
روحالله حسینی؛ دبیر چهل و سومین جشنواره جهانی فیلم فجر در واکنش به بیانیههایی که از سوی برخی گروهها در پی حضور نوری بیلگه جیلان صادر شد، گفت: «عملاً کسانی وارد میدان شدند تا نگذارند که نوری بیلگه جیلان به ایران بیاید. احتمال میدهم این شرایط برای دیگرانی نیز وجود داشته است اما پیگیر نبودم و تمام تمرکزم روی این بود که درست به موعد مقرر جشنواره برسم. نوری بیلگه را تهدید جدی کردند تا از جشنواره جهانی فجر انصراف دهد و به ایران نیاید و این در فضای مجازی دیده شد و مطمئن بودم او به ایران میآید. بیلگه جیلان تحت تأثیر این جریانها قرار نمیگیرد.»
واکنش بیلگه جیلان به معترضین
جشنواره فیلم فجر دستکم ۴۰ سال قدمت دارد. من هم مثل بسیاری از فیلمسازان، بارها به ایران آمدهام. آنجلوپولوس را اینجا ملاقات کردم و از هیأت داوران به ریاست بلاتار در جشنواره جایزه گرفتم. همین چند ماه پیش، من یک مسترکلاس در تهران برگزار کردم، جایی که متوجه شدم چنین ملاقاتهایی چقدر برای فیلمسازان جوان و دانشجویان فیلمسازی که در ایران زندگی میکنند، ارزشمند است.
من شاهد جرقهای خارقالعاده در جوانان بودم، چیزی که بهندرت در جای دیگری دیدهام. ایران جامعهای پویاست و سینمای ارزشمندی دارد که از آن چیزهای زیادی آموختهام. فیلمسازانی در ایران زندگی میکنند که فارغ از اینکه شرایطشان چقدر دشوار و پیچیده باشد، به تلاش برای ساختن فیلم و جستوجوی راهی برای پیشرفت ادامه میدهند و حتی بیشتر از دیگران به امید و گردهماییهایی از این دست نیاز دارند. تحریم یک جشنواره البته میتواند به عنوان نوعی مقاومت تلقی شود اما محروم کردن مردمی که در این سرزمین زندگی میکنند از فیلمهایی که قرار است نمایش داده شوند یا از رویدادهای هنری، به هر دلیلی، مانند مجازات کردن آنهاست و این به نظر من درست نیست. هر جشنوارهای با پویاییهای سیاسی پیچیده شکل میگیرد. در دنیای امروز، تقریباً هیچ جشنوارهای وجود ندارد که بدون حمایت قابل توجه دولت برگزار شود اما رد مشارکت به دلایل سیاسی به نظر من مانند قربانی کردن هنر برای سیاست است. اگر بار تحریم قرار باشد جشنوارهها و هنردوستانی که در یک کشور زندگی میکنند را هدف بگیرد، آنگاه تعداد بسیار کمی از جشنوارهها در جهان از تحریم معاف خواهند بود. از نظر من، شرکت در جشنوارهها، راهی برای عبور از مرزهایی است که رژیمهای سیاسی بین مردم ایجاد میکنند و تأیید فرهنگ و هنر به عنوان چیزی که فراتر از سیاست است.»
بــــرش
ارتباط سازنده فرهنگی را مخدوش نکنیم
رائد فریدزاده، رئیس سازمان سینمایی با اشاره به سخنان اخیر نوری بیلگه جیلان گفت: «او بهدرستی یادآور شد که جشنواره جهانی فیلم فجر رویدادی در تراز بینالمللی برای مردم ایران است و از سوی دیگر فرصتی برای میزبانی ایران از فیلمسازان و فعالان فرهنگی جهان به شمار میرود.»
به گفته فریدزاده، هر زمان این ارتباط سازنده فرهنگی مخدوش میشود و با انگیزههای سیاسی مغشوش جلوه داده میشود، در واقع ظرفیت فرهنگی و تاریخی ایران نادیده گرفته میشود. رئیس سازمان سینمایی گفت: «همانطور که دیدید، با وجود تمام این تحرکات، هنرمندان اصیل که به گفتوگو، تعامل و همکاری فرهنگی پایبند هستند، همچنان در جشنواره حضور دارند. همه باید بدانیم که حوزه فرهنگ و هنر را نه میتوان محبوس کرد و نه محصور؛ این حوزه همیشه مسیر خود را برای ارتباط و همکاری پیدا میکند.»
نژلا پیکانیان
رزونامهنگار
فرزاد مؤتمن، کارگردان و عضو هیأت داوران چهلوسومین دوره جشنواره جهانی فجر در گفتوگو با «ایران» از ضرورت استقلال این جشنواره گفت و اظهار کرد: «اتفاقی که در این دوره، برای جشنواره افتاده و در واقع در فستیوال امسال به چشم میآید، استقلالی است که دوباره برقرار شده و ما شاهدش هستیم.»
او افزود: «من بهعنوان یک سینماگر، این استقلال را اتفاقی مثبت میدانم. فکر میکنم میتواند به نفع برگزاری جشنواره باشد و حتی کمک کند فیلمهایی که در جشنواره شرکت میکنند بهتر دیده شوند. مشکل بخش بینالملل همیشه این بود که زیر سایه بخش مسابقه ملی قرار میگرفت و توجه لازم به آن نمیشد. درحالیکه میهمانان خارجی برجستهای هم که دعوت میشدند و اتفاقاً بعضی وقتها چهرههای خیلی مهمی از سینمای دنیا دعوت را قبول میکردند و به ایران میآمدند. در جشنواره، فیلمهای ایرانی خوبی میدیدیم و این اتفاق مثبت است، اما وقتی ما صحبت از جشنواره بینالمللی میکنیم، طبیعتاً انتظار داریم فیلمهای بینالمللی نیز در آن جایگاه بیشتری داشته باشند.» کارگردان «آخرین بار کی سحرو دیدی؟» در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به ادغام بخش بینالملل جشنواره با فجر ملی گفت: «وقتی این دو جشنواره همراه با هم برگزار میشوند، به دلیل بیشتر دیده شدن فیلمهای ایرانی، بخش بینالملل حمایت نمیشد و هویت مستقلی پیدا نمیکرد. استقلال بخش بینالملل کمک میکند که بالاخره این بخش به شخصیت و هویت خودش برسد.» مؤتمن همچنین افزود: «مشکلی که همیشه وجود داشته، تغییر سریع مدیریت است. یعنی تا مدیری میخواهد جا بیفتد و فعالیت و تصمیمهایش استمرار پیدا کند، بلافاصله عوض میشود. بعد هم در کشور ما معمولاً رسم بر این است که مدیر جدید تا وارد اتاق میشود فرش کف اتاق را میکند، فرش خودش را میاندازد و همه اقدامات قبلی نیمهکاره و ناقص باقی میماند. درحالیکه وقتی به جشنوارههای مهم دنیا نگاه میکنیم، مدیرانشان مدام عوض نمیشوند؛ سابقهدارند، ده سال، پانزده سال میمانند. چون زمان لازم است تا اتفاقی بیفتد و تاریخچهای ساخته شود.»
این کارگردان در ادامه بیان کرد: «جشنواره امسال با دیدگاهی برگزار میشود که نزدیک است به سینمای شاعرانه و شیراز هم شهر شعر است؛ ما شیراز را با شاعرانش میشناسیم و دنیا نیز ایران را با شعرش میشناسد. حتی شاید کسانی که در دنیا روی ادبیات ایران تحقیق میکنند، شیراز را بیشتر از تهران بشناسند. بنابراین این انتخاب اتفاق خوبی است. این اتفاقی که در دوره آقای دکتر حسینی افتاده به نظر من میتواند فوقالعاده باشد؛ اولاً آوردن جشنواره به شیراز تصمیمی بسیار خوب است و از سوی دیگر رویکردی که امسال با عنوان سینمای شاعرانه شکل گرفته نیز از نگاه من مثبت است، البته به شرطی که نخواهیم آن را با هدف به سمتوسویی مشخص هدایت کنیم و به اصطلاح برایش نسخه بپیچیم. باید اجازه بدهیم سینما کار خودش را بهطور طبیعی انجام بدهد. چون در تمام این سالها تجربه نسخهپیچیها هیچوقت نتیجه خوبی نداشته است.»
فرزاد مؤتمن که امسال یکی از اعضای هیأت داوران چهلوسومین دوره جشنواره جهانی فجر در بخش زیتون است، درباره آثاری که دراین دوره از جشنواره حضور دارند، بیان کرد: «امسال آثار متعددی از چندین کشور مختلف داریم، اما واقعیت این است که با اینکه جشنواره عنوان بینالمللی دارد، توقع هست که آثار شاخصتری در آن دیده شود یا کارگردانان چهرهتری حضور داشته باشند. اما شاید به دلیل محدودیتهایی که برای نمایش فیلم خارجی در ایران وجود دارد، نمیتوانیم فیلمهای فوقالعاده شاخص داشته باشیم؛ این موضوع طبیعی است. اگر جشنواره را تخصصیتر کنیم، یعنی بهجای اینکه از هر نوع فیلمی نشان بدهیم روی نوع خاصی از سینما تمرکز کنیم، آن وقت کلیت این رویداد نیز میتواند هویت ویژهای پیدا کند. حالا امسال که به پیشنهاد دبیر جشنواره، بحث سینمای شاعرانه مطرح شده، خوب است آن را بیازمایند، ببینند به چه نتیجهای میرسد. شاید همین مفهوم بتواند بهعنوان مفهوم اصلی هر دوره جشنواره ادامه پیدا کرده و جشنواره را متمایز کند. ما در سینمای ایران به خصوص در دهههای معاصر شاید کمتر فیلمهای شاعرانه داشته باشیم، اما آثار آقای کیارستمی در همین دسته قرار میگیرند و امسال نیز جشنواره با همین رویکرد و دیدگاه به نظر میرسد قصد دارد فضای تازهای را تجربه کند؛ فضایی که هم به هویت ایرانی نزدیک است و هم میتواند بخش بینالملل را از طریق یک زبان زیباییشناختی مشترک، قابل شناساییتر و متمایزتر کند.»

