در صفحات «اجتماعی» بخوانید
پالس امید با اورژانس بانوان
مرجان قندی
گروه گزارش
در جامعه ما حضور زنان در میدانهای عملیاتی گاهی با نگاههای تردیدآمیز همراه است، اما زنانی هستند که با هر مأموریت نشان میدهند توان، جسارت و تخصص، جنسیت نمیشناسد. آنها با حضور خود، پالس امید را در زندگی به جریان میاندازند و ثابت میکنند امدادگری، بیش از هر چیز، به انسانیت و تعهد وابسته است. سعیده مساح سالها تجربه سخت پرستاری را پشت سر گذاشت و در میانه بحرانها و لحظههای مرگ و زندگی، راه خود را به بخش فوریتهای پزشکی باز کرد. او با ۴۷ سال سن، بیش از دو دهه، تجربه در حوزه فوریتهای پزشکی دارد و از شهریور ۱۳۹۹ بهعنوان مسئول اورژانس بانوان استان تهران، مدیریت یکی از حساسترین حوزههای امدادی کشور را برعهده گرفته است. مسیر او گواهی روشنی بر عشق، جسارت و پایداری در خدمت به انسانهاست. با توجه به اینکه حضور مردان در اورژانس سابقهای ۵۰ ساله دارد، نمیتوان انتظار داشت اورژانس بانوان در مدت کوتاه به همان سطح برسد. اما حمایتهای مدیریتی، جذب نیروهای متخصص زن و توسعه زیرساختهای فیزیکی، نویدبخش آیندهای روشن برای این بخش از خدمات درمانی است. مساح با اشاره به ضرورت شکلگیری این پایگاهها میگوید: «سالها بود که نیاز به راهاندازی اورژانس بانوان احساس میشد. تماسهای زیادی داشتیم که بهدلیل شرایط خاص محل حادثه یا حضور مددجوی زن، امکان اعزام همکاران مرد محدود میشد. مکانهایی مانند آرایشگاهها، استخرها در سانس بانوان یا خانوادههایی که به دلایل اعتقادی تمایلی به پذیرش کارشناسان مرد نداشتند، نمونهای از این شرایط بودند. البته باید تأکید کنم که هیچ منعی برای حضور همکاران مرد وجود ندارد، چراکه همه نیروهای ما متعهد به اخلاق حرفهای و وظایفشان هستند.»
ترکیب تیمی و تکمیل توان امدادی
مسئول اورژانس بانوان استان تهران با بیان اینکه در پایگاه اورژانس بانوان اولویت با مددجویان زن است، اما در صورت نیاز و شرایط خاص، خدمات به بیماران مرد هم ارائه میشود، توضیح میدهد: «با افزایش تعداد نیروهای زن آموزشدیده در حوزه فوریتهای پزشکی، بویژه از سال ۱۴۰۰ که آموزش کاردانها و کارشناسان فوریت بهطور جدیتری دنبال شد، زمینه برای گسترش اورژانس بانوان فراهم شد. این پایگاه با هدف رعایت بیشتر حریم شخصی مددجویان زن، بویژه در فضاهایی که این موضوع اهمیت بیشتری داشت، فعالیت میکند. در حال حاضر، اورژانس بانوان در چهار ناحیه شهر تهران شامل شمال، جنوب، شرق و غرب فعال است. اولویت اصلی این پایگاهها ارائه خدمات به بانوان است، بهطوری که در فرآیند تقسیم مأموریتها در اداره ارتباطات اورژانس، اگر درخواستکننده یا مددجو زن باشد، در اولویت قرار میگیرد. با این حال، اگر پایگاه اورژانس بانوان به بیمار، چه زن و چه مرد نزدیک باشد، تیم ما بدون هیچ تعللی وارد عمل میشود و تلاش میکند بدون کوچکترین آسیبی، خدمات لازم را ارائه بدهد. حتی در مواردی که بیمار مرد نیاز به احیای قلبی داشته، همکاران ما بلافاصله اقدام کردهاند. بنابراین بین خدماتی که زنان در نقش کارشناس فوریت یا کاردان فوریت ارائه میدهند، هیچ تفاوتی با همکاران مرد وجود ندارد. فقط تفاوت در نحوه واگذاری مأموریتهاست، بهطوری که اولویت اصلی در تخصیص مأموریتها با زنان است، بویژه زمانی که مددجو یا تماسگیرنده زن باشد.»
تقسیم مأموریت ها
براساس جنسیت نیست
مساح با اشاره به شرایط خاص برخی مأموریتها توضیح میدهد: «در مواردی که حادثهای مانند آوار، تیرخوردگی یا شرایط مشابه رخ داده باشد، همکاران مرد در اولویت قرار میگیرند. دلیل این موضوع، فضای حادثه و شرایط آن است. بنابراین، تقسیم مأموریتها بر اساس جنسیت نیست، بلکه بر اساس نوع حادثه انجام میشود.» مسئول اورژانس بانوان استان تهران به ساختار تخصصی نیروهای اورژانس بانوان و فرآیند جذب آنها اشاره میکند و میگوید: «کارشناس یا کاردان فوریت، فردی است که پس از ورود به دانشگاه، یک بیوگرافی اولیه از او تهیه میشود، این اطلاعات شامل شاخصهایی مانند شاخص توده بدنی (BMI) و قد است که برای ارزیابیهای اولیه اهمیت زیادی دارند. همچنین، این افراد در زمان پذیرش، تستهای روانشناسی میدهند و آموزشهای تخصصی لازم در حوزه فوریتهای پزشکی را دریافت میکنند.» او با اشاره به تنوع تخصصها در تیمهای اورژانس بانوان میگوید: «در حوزه پرستاری، رشتههای مختلفی مانند کارشناس پرستاری، کاردان پرستاری، کاردان فوریت و بیهوشی وجود دارند که میتوانند در ارائه خدمات مورد نیاز بهکار گرفته شوند. در مجموعه اورژانس بانوان، تعداد کارشناسان پرستاری قابل توجه است و ترکیب این نیروها باعث میشود توانمندیهای لازم برای ارائه خدمات بهتر فراهم شود.» مساح به ساختار معمول تیمهای اعزامی اشاره میکند و توضیح میدهد: «تیم بانوان معمولاً شامل دو کارشناس یا کاردان زن و یک همکار مرد است که ممکن است کاردان، کارشناس فوریت یا امدادگر باشد. این ترکیب به ما امکان میدهد تا در شرایط مختلف، خدمات مؤثر و متناسب با نیاز مددجو ارائه دهیم.» مسئول اورژانس بانوان استان تهران درباره حجم مأموریتهای اورژانس بانوان در تهران میگوید: «میانگین تعداد مأموریتهایی که هر پایگاه بانوان در طول ۱۲ ساعت انجام میدهد، حدود ۵ تا ۶ مأموریت است. البته این عدد در برخی پایگاهها ممکن است به ۹ یا ۱۰ مأموریت هم برسد و در برخی دیگر کمتر باشد. همانطور که گفتم این تفاوت بیشتر از اینکه به جنسیت کارکنان مربوط باشد به عوامل محیطی و شرایط منطقهای مربوط است. فعالیتهای بانوان در شیفتهای ۱۲ ساعته، حتی اگر تا ساعت ۷:۳۰ شب ادامه داشته باشد، تأثیری بر کاهش مأموریتهایشان ندارد. برعکس، چون ما در پایگاه بانوان روزکار هستیم، معمولاً در همان ساعات بیشترین فعالیت را داریم.» مساح میگوید: «در دوران کرونا، تعداد مأموریتها بهشدت افزایش یافته بود، اما با کاهش وضعیت بحرانی و آرامتر شدن شرایط شهر، این عدد کاهش پیدا کرد. همچنین در روزهای تعطیل یا هنگام برگزاری مراسم و جشنهای خاص، تعداد مأموریتها در ساعات مشخصی بیشتر میشود. از سوی دیگر، در تعطیلات چندروزه که شهر خلوتتر است، مأموریتها کاهش مییابد. در نهایت، تعداد مأموریتها کاملاً وابسته به وضعیت شهر و رویدادهای محلی است.»
مشکلات سادهای
که به فوریت نیاز ندارند
مشکلات اصلی اورژانس شامل تناسب نداشتن ناوگان با حجم بحرانها، درک نادرست مردم از اورژانس و فشارهای اقتصادی و اجتماعی است که بر عملکرد تیمهای اورژانس تأثیر منفی میگذارد. مساح با بیان این موضوع میگوید: «یکی از مهمترین چالشها به اولویتبندی مأموریتها مربوط میشود. در موارد اورژانسی و فوری که نیاز به واکنش سریع هست، برچسب فوریت به مأموریتها داده میشود و این موارد در اولویت قرار میگیرند. اما اغلب ما در ترافیک میمانیم و گاهی رانندگان حتی به آژیر آمبولانس هم توجهی نمیکنند. این موضوع باعث میشود تیمهای اورژانس در لحظات حساس دیرتر به محل برسند و گاهی همان زمان طلایی برای نجات جان بیمار از دست میرود.» او با اشاره به برداشت نادرست برخی شهروندان از مفهوم اورژانس توضیح میدهد: «در بسیاری از موارد، مأموریتهایی که به تیمهای اورژانس واگذار میشود، اولویت اورژانسی ندارند. متأسفانه برخی مردم نیازهای غیر اورژانسی مانند چک کردن قند خون یا گرفتن فشار خون را هم اورژانسی تلقی میکنند، در حالی که این خدمات در حیطه وظایف اورژانس نیست.» مساح میگوید: «ناوگان اورژانس در شهر تهران، بهدلیل حجم بالای بحرانها و جمعیت زیاد، کافی نیست و نمیتواند پاسخگوی نیازهای روزمره و اضطراری باشد. فشار کاری بر همکاران ما، بویژه در شرایط اقتصادی فعلی، افزایش یافته است. با افزایش نیاز مردم به خدمات اورژانس و کاهش رعایت استانداردهای بهداشتی، مراجعه به اورژانس ۱۱۵ بیشتر شده و این موضوع باعث کاهش کیفیت خدمات و تأخیر در پاسخگویی میشود.»
بهگفته مساح اورژانس بانوان هنوز در مراحل اولیه توسعه قرار دارد و در حال شکلگیری است: «این روند به لطف حمایتهای ریاست اورژانس ممکن شده که فرصتهای بیشتری برای گسترش فعالیتها و جذب نیرو فراهم شود. در این مدت، مدیران و مسئولان حاضر در اورژانس کمک کردهاند تا شرایط برای فعالیتهای بیشتر فراهم شود و بتوانیم خدمات بهتری ارائه دهیم.»مسئول اورژانس بانوان استان تهران به گسترش فعالیت این بخش در سراسر کشور اشاره میکند و میگوید: «در بسیاری از شهرهای کشور از جمله رشت، ساوه و دیگر مناطق، اورژانس بانوان بهطور فعال و جدی مشغول به کار است. اما نیاز اصلی ما در ابتدا، فراهم شدن فضای فیزیکی مناسب برای استقرار پایگاههای اورژانس است. شهرداریها و نهادهایی که فضای مناسب دارند، میتوانند در این زمینه کمک کنند. هدف ما این است که نهادها، سازمانها و مکانهایی که فضای فیزیکی مناسب و تمایل به همکاری دارند، وارد عمل شوند تا بتوانیم پایگاههایی برای بانوان و حتی مردان راهاندازی کنیم. این پایگاهها میتوانند بهعنوان مراکزی برای اورژانس بانوان عمل کنند و در نتیجه، خدماترسانی بهتر و جامعتری ارائه دهند.»
زنان همپای مردان
مسئول اورژانس بانوان استان تهران درباره انگیزههای شخصیاش برای پذیرش مسئولیت اورژانس بانوان توضیح میدهد: «این موضوع به شخصیت من برمیگردد، همیشه تمایل داشتم در حوزه عملیات هم تجربه کسب کنم. در دوره طرح، بهعنوان پرستار در اورژانس تهران شروع به کار کردم و در اداره ارتباطات اورژانس تهران (دیسپچ)، فعالیت داشتم. در دورهای وارد بخش عملیات شدم، اما تجربه مسئولیت در این حوزه کاملاً متفاوت و چالشبرانگیز بود. اما از آنجایی که همیشه دوست دارم چیزهای بیشتری یاد بگیرم، خودم را درگیر این چالش کردم و آن را فرصت خوبی برای یادگیری و توسعه مهارتهایم میدانم. این تجربه باعث شد فضای کاری بهتری را تجربه کنم و در کنار آموزشهایی که در اداره ارتباطات دیدم، توانستم فضای عملیات را هم تجربه کنم. در نهایت میتوانم بگویم که هر دو حوزه، ارتباطات و عملیات، کارهایی بسیار سخت و پرچالش هستند.» مساح به موضوع توانمندیهای زنان و باورهای نادرستی که در جامعه نسبت به آنها وجود دارد، اشاره میکند و میگوید: «متأسفانه زنان در بسیاری از موارد به توانمندیهای خود باور ندارند و این کمبود اعتمادبهنفس از دوران کودکی در آنها شکل گرفته است. اغلب زنان بهعنوان مادر یا والد، در اولویت دوم قرار میگیرند و نقش اصلی آنها نادیده گرفته میشود. با این حال، زنان همیشه در عمل نشان دادهاند که تواناییهای بسیار بالایی دارند و حتی در برخی موارد، نتایج بهتری از مردان ارائه دادهاند.» او با نگاهی انتقادی به فضای نابرابر کاری میان زنان و مردان میگوید: «مردان همواره فضای بهتری برای کار داشتهاند و اعتمادبهنفس بیشتری هم در آنها تقویت شده، در حالی که زنان در جامعه و خانواده کمتر مورد باور قرار گرفتهاند، اما در عمل ثابت کردهاند که میتوانند همپای مردان فعالیت کنند. حتی ترکیب همکاری زن و مرد میتواند فضای بهتری برای ارائه خدمات و پیشبرد امور جامعه ایجاد کند.» مساح با تأکید بر اهمیت تقویت باور به توانمندیهای زنان میگوید: «امیدوارم دختران این سرزمین بیش از پیش به تواناییهای خود باور داشته باشند و در عرصههای مختلف، چه در دانشگاه و چه در جامعه، با قدرت بیشتری ظاهر شوند. باورهای نادرست و کمبود امکانات، گاهی مانع از بروز کامل توانمندیهای زنان میشود. به همین دلیل، حمایت مدیران و مسئولان از زنان بسیار حیاتی است چراکه بدون این حمایت، مسیر پیشرفت برای زنان بسیار دشوار خواهد بود.»
دانشجویان متأهل دو برابر مجردها وام میگیرند
غزل رضاییثانی
گروه اجتماعی
ثبتنام وام دانشجویی از شنبه هفته گذشته با مبلغ سال گذشته شروع شده، اما نرخها هرچه که باشد برای متأهلها دوبرابر است. به گفته معاون امور دانشجویان صندوق رفاه دانشجویی، وامهای دانشجویی سال آینده افزایش خواهد داشت و به دلیل کمبود اعتبار امسال میزان وام دانشجویی افزایش نداشته اما همه وامها برای متأهلان دوبرابر خواهد بود. صمد حاج جباری در گفتوگو با «ایران» درباره جزئیات وام و تسهیلات سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۵ توضیح میدهد: «ثبت نام وام دانشجویی از تاریخ ۱۷ آبان آغاز شده که طی دو مرحله انجام میشود. مرحله اول مربوط به وام تحصیلی و وام ودیعه مسکن است که تا دوازدهم آذرماه مهلت دارد.»
او درباره میزان وام هر مقطع میگوید: «وام مقطع کاردانی و کارشناسی در هر ترم مبلغ ۵ میلیون تومان، کارشناسی ارشد پیوسته و دکترای حرفهای ۷.۵ میلیون و دکترای تخصصی اعم از پیوسته، ناپیوسته، دکترای مستقیم و دستیاری ۱۰ میلیون تومان در نظر گرفته شده است. این وامها برای دانشجویان متأهل دو برابر خواهد بود. وامهای مذکور در صورتی به دانشجویان داده میشود که مدارک دانشجویان کامل باشد و دانشگاه آن را تأیید کند.»
معاون امور دانشجویان صندوق رفاه دانشجویی درباره روند ثبت درخواست وام میگوید: «درخواست وام دانشجویان در وهله اول در سامانه صندوق رفاه دانشجویان ثبت و بعد به صورت سیستمی به دانشگاهها ارسال میشود. سپس این مدارک توسط کاربران دانشگاه کنترل شده و در صورت تأیید، وام به دانشجویان تعلق میگیرد. اما اولویت دریافت وام با دانشجویان مستعد کم بضاعت است. چون دانشجویان در دانشگاهها پراکنده هستند، این وظیفه دانشگاه است که وضعیت دانشجویان به لحاظ اولویتبندی وام دانشجویی را بررسی کند.»
حاججباری درباره اینکه مرحله دوم وامهای دانشجویی چه زمانی پرداخت میشود، میگوید: «بخش دوم وامهای دانشجویی، وام ضروری و شهریه است که ثبتنام آن از ۱۳ آذر ماه آغاز و تا ۲۷ آذر یعنی حدود دو هفته ادامه خواهد داشت. مطابق قانون، دانشجویانی شامل دریافت وام میشوند که شاغل نباشند و هیچ نوع مستمری دریافت نکنند؛ با توجه به آییننامه و دستورالعملی که به دانشگاهها ارسال شده دانشجویان میتوانند ثبتنام خود را کامل کنند و وام بگیرند.»
به گفته او وامهای ودیعه مسکن در شهرهایی با جمعیت ۵۰۰ هزار نفر و کمتر ۱۰۰ میلیون تومان، برای شهرهای بالای ۵۰۰ هزار نفر جمعیت ۱۵۰ میلیون و برای کلانشهر تهران ۲۰۰ میلیون تومان است. دریافت این وام نیازمند مستنداتی از جمله اجاره نامه و ضامن است. کارمندان رسمی، قراردادی و پیمانی میتوانند ضامن باشند و ارائه گواهی کسر از حقوق هم ضرورت دارد.
حاج جباری در پاسخ به این سؤال که دانشجویان تا چه زمانی وقت دارند وام خود را تسویه کنند، میگوید: «دانشجویان تا پایان دوره سنوات رفاهی خود میتوانند وامها را تسویه کنند. دوره سنوات رفاهی برای دوره کارشناسی 4 سال، کارشناسی ارشد و کاردانی 2 سال و برای دوره دکتری هم 4 سال است. بعد از اتمام سنوات رفاهی، دانشجو باید برای تعیین وضعیت بدهی خود مراجعه کند. البته این به معنی بازپرداخت وام نیست، بلکه به این معنی است که دانشجو ۹ ماه زمان دارد تا برای تعیین تکلیف وام، بدهی و دفترچه اقساط خود مراجعه کند. دانشجویانی که مشمول خدمت شدهاند هم میتوانند بعد از دوره سربازی بازپرداخت خود را انجام دهند.»
معاون امور دانشجویان صندوق رفاه دانشجویی درباره مشکلات بازپرداخت وامهای دانشجویی میگوید: «پرداخت اقساط وام دانشجویی به هر حال انجام میشود، اما مشکل اصلی این است که زمان بازپرداخت وامها بازه زمانی طولانی را شامل میشود. مثلاً یک دانشجوی کارشناسی با احتساب خدمت سربازی تا هفت سال زمان دارد وام خود را تسویه کند. اگر هم بخواهد مقطع بالاتر درس بخواند بدهی او به مقطع بالاتر منتقل میشود، بعد از این سالها طبیعتاً ارزش پول پایین میآید. اکثر دانشجویان ما سعی میکنند وام خود را پرداخت کنند، اما در عین حال درصد قابل توجهی هم هستند که وامهای معوق دارند.»
وام ضروری 10 میلیون تومانی
دانشجویان در شرایط اضطراری هم میتوانند وام بگیرند. حاججباری درباره وام ضروری میگوید: «ما یک وام ضروری برای خرید لپتاپ و گوشی داریم که ممکن است مبلغ آن برای خرید لپتاپ و گوشی مناسب نباشد ولی میتواند کمک کننده باشد. این مبلغ در حال حاضر ده میلیون تومان است. هر دانشجو در طول مقطع تحصیلی خود 2 بار میتواند از وام ضروری استفاده کند. البته هر ترم میتوانند وام تحصیلی را دریافت کنند، یعنی یک دانشجوی کارشناسی میتواند هر ترم ۵ میلیون تومان وام بگیرد. البته ممکن است که سال آینده نیز میزان وام تغییر و افزایش یابد. امسال به دلیل کمبود اعتبار و مشکلات مالی وام دانشجویی افزایش پیدا نکرد، اما تلاش میکنیم برای سال آینده میزان وام دانشجویی در سطوح مختلف را افزایش دهیم.»
تغییر الگوی ازدواج میانسالان؛ سن تنها یک عدد است؟
نیلوفر منصوری
گروه گزارش
ناهید دهه شصت عمر خود را سپری میکند. او مدرک دکتری دارد و استاد دانشگاه است. چند سالی میشود که با مردی که 10 سال از خودش کوچکتر است ازدواج کرده. ناهید معتقد است: «اختلاف سن نمیتواند معیاری برای عدم گزینش همسر باشد و با قطعیت نمیتوان گفت که حتماً زن باید کوچکتر از مرد باشد. بسیاری از زنان و مردان بودهاند که با اختلاف سنی معکوس، سالهای سال با کمال آرامش کنار هم زندگی کرده و هیچگونه مشکلی هم نداشتهاند، پس این مسأله قطعی و حتمی نیست. تشکیل خانواده در شرایط امروز با سالهای گذشته متفاوت است و نمیتوان با الگوهای سنتی خانوادههای قدیمی شریک زندگی خود را انتخاب کرد. مهمترین نکته از دید من راحتی و آرامش و مسئولیت پذیری است که موقعیتهای فردی و اجتماعی خدشهدار نشود و بتوان مثل گذشته فعالیتهای خودمان ادامه داشته باشد.» بابک جوان 35 سالهای است که یکبار ازدواج ناموفق داشته، اما او حالا با زنی ۴۷ ساله ازدواج کرده. او میگوید: «واقعاً سن یک عدد است. هر چند این موضوع در جامعه ما خیلی عرف نیست که زن از مرد بزرگتر باشد و خانوادهها اصولاً با این موضوع کنار نمیآیند؛ اما تجربه من ثابت کرده که این موضوع برای همه صدق نمیکند. من و همسرم که اختلاف سنی بالایی هم داریم، سالهاست که در کنار هم زندگی و کار میکنیم و مشکلی هم برای ما پیش نیامده است.» همسر او هم همین عقیده را دارد، الهام میگوید: «من هم در گذشته فکر میکردم که هرگز با مردی که از خودم کوچکتر باشد ازدواج نخواهم کرد و از جدایی و به تفاهم نرسیدن هراس داشتم. اما شرایط جامعه و نگاه به زندگی تغییر کرده و این موضوع بسته به خصوصیات اخلاقی و ذاتی طرفین، میتواند متفاوت باشد. مهم تفاهم و توافق بین زن و مرد است.»
میل به جهش طبقاتی
از نظر جامعهشناسان و روانشناسان، اما و اگرهای زیادی برای این نوع ازدواجها وجود دارد. جامعهشناسان معتقدند این موضوع با فرهنگ جامعه همخوانی ندارد و خانواده متعارفی شکل نمیگیرد. برخی دیگر معتقدند سبک زندگی تغییر کرده و اختلاف سنی در ازدواج دیگر اهمیتی ندارد و آنچه اهمیت دارد توافق بین زوجهاست. آنطور که شهلا کاظمیپور، جامعهشناس و جمعیتشناس به «ایران» میگوید: «این موضوع در کشور خودمان به نوعی رواج پیدا کرده و با گذشت زمان گستردگی بیشتری یافته که متأسفانه ارتباط نزدیکی با مادی گرایی، مسائل اقتصادی و تغییرات ارزشی در سطح اجتماع دارد. فرهنگ جامعه در حال تغییر است. افراد به دنبال حساب و کتاب و کسب درآمد هستند و این موضوع به سمت خانوادهها هم آمده است، حتی در بعضی از ازدواجهایی که با نظارت والدین انجام میشود این موضوع دیده میشود. در مراسم قبل و حین ازدواج چانهزنیهایی وجود دارد که به دنبال کسب امتیاز و درآمد هستند. زمانی که جوان 25 ساله چنین تمکن مالی را نداشته باشد، از این ازدواج منصرف و راه دیگری که امروزه باب شده را برای خود انتخاب میکند.»
اما چرا برخی از مردان تمایل دارند با زنانی ازدواج کنند که از نظر سنی از آنان کوچکتر است. کاظمیپور میگوید: «معمولاً مردان سالمند در هر شرایطی که مجرد هستند (طلاق گرفتن، فوت همسر یا ازدواج دیرهنگام) به دنبال همسر جوانتر از خود هستند. هرچه مردان پیرتر میشوند این فاصله هم بیشتر میشود زیرا آنان تمایل دارند که از همسرشان فرزندی داشته باشند. همچنین بعضی از مردان معمولاً با زنان جوانتر احساس میکنند، دوباره جوان شدهاند. به نوعی احساس قدرت میکنند، چون فکر میکنند هنوز میتوانند یک زن جوان را جذب کنند. برخی از این مردان دوست دارند در رابطه نقش یک حامی و پشتیبان را بازی کنند. همچنین بعضی از مردها از دوران پیری میترسند و برای همین زن جوانتری انتخاب میکنند تا در دوران کهنسالی و کهولت در کنارشان بماند.»
اما این موضوع یعنی ازدواج زنان جاافتاده با مردان کوچکتر از خود نیز وجود دارد.
این جامعه شناس میگوید: «بعضی از زنان میانسال یا سالمند اغلب به دنبال حمایت عاطفی و تفریحات هستند. محدودیتها و مسائل شخصی در زندگی گذشته افرادی که از همسران خود جدا شده یا فوت کردهاند، باعث شده است که برای برخی، رابطه با مردان جوانتر راهی برای تجربه سفر و تفریح و حمایت باشد. حس جوانی، نشاط و انرژی خوب پیدا میکنند زیرا ارتباط با یک مرد جوان میتواند به آنها این حس را منتقل کند که هنوز در اوج انرژی و سرزندگی هستند.
همراهی با یک فرد جوان به آنها کمک میکند تا همچنان خود را توانمند و شاداب ببینند. از سوی دیگر از کلیشههای فرهنگی فرار میکنند و به شیوهای آزادتر و با انعطاف بیشتری به زندگی خود ادامه میدهند. بنابراین برای عشق و سفر تمایل دارند که با مردان کوچکتر از خود ازدواج کنند.»
ثابت نبودن الگوی
انتخاب همسر در طول زندگی
ریحانه صبورینژاد، روانشناس معتقد است تمایل افراد به انتخاب همسر جوانتر، در سنین مختلف یکسان نیست و بسته به مرحله رشد روانی، نیازهای عاطفی و شرایط زندگی، تغییر میکند. این روانشناس با بیان اینکه الگوهای انتخاب همسر در دوران جوانی، میانسالی و سالمندی دچار دگرگونی میشود به «ایران» میگوید: «در جوانی معیار انتخاب همسر بیشتر تحت تأثیر جاذبههای ظاهری و هیجانات قرار دارد و جوانان معمولاً به دنبال عشق و صمیمیت و تجربه احساسی هستند. در میانسالی افراد معمولاً تجربه زندگی بیشتری دارند و از مرحله هیجانمحور عبور کرده و انتخاب همسر بیشتر بر پایه درک متقابل، ثبات روانی، نیاز به رشد، همفکری و حمایت عاطفی و احساس مفید بودن است. در سنین بالاتر و سالمندی، نیاز به پذیرش، آرامش و صمیمیت اهمیت پیدا میکند. در نتیجه، تمایل به انتخاب همسر جوانتر در هر دوره میتواند نشانه پاسخ به یکی از این نیازها باشد؛ گاهی سالم و طبیعی، گاهی جبرانی و ناپایدار.»
با این وجود او میگوید: «از دیدگاه زیستی و نظریههای تکاملی، تمایل بعضی از مردان به انتخاب همسر جوانتر، ریشه در جستوجوی ویژگیهایی دارد که نشانه سلامت و باروری بیشتر هستند. این تمایل، نوعی گرایش طبیعی برای حفظ نسل تلقی میشود. در مقابل، زنان معمولاً به دنبال مردانی هستند که بتوانند حمایت اقتصادی و عاطفی بیشتری فراهم کنند.
مردان بزرگتر معمولاً از نظر تجربه زندگی، ثبات شغلی و موقعیت اجتماعی در سطح بالاتری قرار دارند، از اینرو زنان در انتخاب همسر، ناخودآگاه به سمت مردان مسنتر گرایش پیدا میکنند. بنابراین، میتوان گفت که الگوی انتخاب همسر در طول زندگی ثابت نیست و با تغییر سن، تجربه و نیازهای روانی فرد، دگرگون میشود. اگر انتخاب بر اساس رشد عاطفی، شناخت و احترام متقابل انجام شود، تفاوت سنی اهمیت چندانی نخواهد داشت؛ اما اگر صرفاً برای جبران کمبودها یا ترس از پیری باشد، احتمال ناپایداری رابطه بیشتر خواهد بود.» از نظر این روانشناس، بلوغ عاطفی و استقلال فکری زنان در انتخاب همسر هم بسیار تأثیرگذار است. به گفته او، زنان امروزی نسبت به گذشته استقلال فکری و عاطفی بیشتری دارند. بسیاری از آنان از نظر روانی و فکری به درجهای از بلوغ رسیدهاند که میتوانند با مردی کوچکتر از خود رابطهای برابر و پخته برقرار کنند. گاهی زنانی که از نظر روحی فعال و پرانرژی هستند، با مردان جوانتر احساس همخوانی و شادابی بیشتری میکنند. این تفاوت سنی میتواند رابطه را پویاتر و
پرنشاط تر کند. در برخی موارد، زنان مطلقه یا بیوه تمایل دارند با فردی کوچکتر ازدواج کنند که پذیرای تجربههای گذشته آنان باشد و با دید بازتری وارد رابطه شوند. البته نمایش چهرههای موفق از بعضی زنان و مردان در روابطی با تفاوت سنی معکوس (مثلاً زن بزرگتر) باعث شده این نوع ازدواجها در ذهن جامعه طبیعیتر جلوه کند.
مجلس مشورتی جوانان تا سه ماه آینده تأسیس میشود
مهسا قویقلب
گروه اجتماعی
معاونت امور جوانان وزارت ورزش و جوانان، پیگیری مستمر تکالیف بانکها و دستگاههای مرتبط را در اولویت قرار داده است. دکتر علیرضا رحیمی با اشاره به پرداخت نزدیک به ۲۹۱ هزار و ۸۵۸ فقره وام به ارزش ۹۸ همت در ششماهه اول امسال و تلاش برای کاهش صف ۵۴۱ هزار و ۲۱۵ نفری، در نشستی خبری در خصوص ارائه عملکرد یکساله این معاونت تأکید کرد که حمایت از حقوق جوانان و تسریع روند پرداختها با جدیت دنبال میشود.
به گفته او، بخشی از صف موجود به دلیل کمبود منابع بانکی است و بخشی دیگر به دلیل تفاوت عملکرد بانکها شکل گرفته است. بر اساس آمارهای موجود به طور میانگین در شش ماهه اول سال جاری ۴۰ درصد متقاضیان موفق به دریافت وام شدهاند. استانهایی مانند ایلام، اصفهان، مرکزی، تهران و آذربایجان شرقی با پرداخت ۴۸ تا ۵۱ درصدی وام به متقاضیان، بهترین عملکرد و استانهای سیستانوبلوچستان، خوزستان، خراسان جنوبی، هرمزگان و آذربایجان غربی با حدود ۲۸ تا ۳۳ درصد کمترین میزان پرداخت را داشتهاند.
رحیمی درباره دلایل سرعت پایین پرداخت وام توضیح داد: «با وجود نقش نظارتی این معاونت، ساختارهای محدود و منابع ناکافی باعث شده بخش قابلتوجهی از مطالبه جوانان بیپاسخ بماند؛ اما دولت با طرحهایی مثل بانک مجازی جوانان، کارت رفاهی جهیزیه، رصدخانه اجتماعی و مدلهای جدید اشتغالزایی درصدد جبران آن است. تازهترین آمارهای معاونت امور جوانان وزارت ورزش و جوانان نشان میدهد صف متقاضیان وام ازدواج همچنان طولانیتر از ظرفیت پرداخت بانکهاست.»
رحیمی در پاسخ به سؤال خبرنگار «ایران» درباره اینکه رقم پرداختی به چه میزان بوده است، گفت: «در نیمه اول سال جاری ۲۹۱ هزار و ۸۵۸ وام به ارزش ۹۸همت پرداخت شده، اما تا پایان شهریور ۵۴۱ هزار و ۲۱۵ نفر همچنان در صف انتظار باقی ماندهاند. البته عملکرد ناهمگون استانها و بانکها در این حوزه وجود دارد. معاونت امور جوانان مسئول مستقیم پرداخت وام نیست. نقش ما نظارتی و پیگیری تکالیف دستگاهها بویژه بانکهاست. برخی بانکها به نسبت منابع تکالیف بیشتری دارند. در میان بانکها، بانک ملت و بانک ملی بیشترین صف انتظار را دارند، هرچند عملکردشان بالاست، اما منابع مالی آنها محدود است.»
رحیمی درباره اثرگذاری وام ازدواج گفت: «اینکه وام واقعاً مشوق ازدواج باشد یا نه، نیازمند ارزیابی اجتماعی است. ما باور داریم روشهای جایگزین مؤثرتری برای افزایش تمایل به ازدواج وجود دارد. با این حال همین شیوه فعلی را هم میتوان با ابزارهای نوین بهبود داد.»
ثبت 194 هزار طلاق در سال گذشته
بر اساس دادههای ارائه شده توسط معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان، میانگین سن طلاق مردان در سال ۱۴۰۳به میزان ۳۹ سال و میانگین سن طلاق زنان ۳۴.۳ سال است. همچنین در سال گذشته تعداد طلاقهای ثبت شده به ۱۹۴هزار و ۷۸ مورد رسیده. بالاترین میانگین سن طلاق نیز مربوط به استانهای تهران، البرز، اصفهان و گیلان هم در مردان و هم در زنان است و پایینترین میانگین سن طلاق مربوط به استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خراسان شمالی و گلستان است.
رحیمی درباره آخرین آمار ازدواج نیز توضیح داد: «میانگین سن ازدواج در کشور در سال گذشته ۲۸.۳ سال برای مردان و ۲۴.۱ سال برای زنان بود. بالاترین میانگین سن ازدواج اول در استانهای تهران، ایلام، کهگیلویه و البرز بوده است و پایینترین سن ازدواج اول هم در استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، شمالی و رضوی ثبت شده است. تعداد ازدواجها در کل کشور در سال ۱۴۰۳ تعداد ۴۷۰هزار و ۳۷۲ فقره بود که در مقایسه با سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ روند کاهشی داشته است. همچنین در آخرین آمارهای سال گذشته، ازدواج مردان بالای ۷۵ سال، ۲۲۴۹ مورد بوده و ۱۶۹۱ طلاق نیز برای همین مردان ثبت شده است. در مقابل اما ازدواج زنان بالای ۷۵ سال تنها ۸۰ مورد ثبت شده و ۱۲۷مورد طلاق نیز برای زنان در این رده سنی ثبت شده است.»
بانک مجازی جوانان بهزودی تأسیس میشود
برنامه جدید این معاونت تأسیس بانک مجازی جوانان (جیبانک) است، او درباره این بانک گفت: «این بانک مجازی، بستری را با همکاری نئوبانکها و حذف حضور فیزیکی آماده میکند و قرار است فرآیند وامهای مختلف ویژه جوانان را تسهیل کند. این طرح اکنون به نتیجه نزدیک شده و مستندات آماری آن با تکیه بر دادههای بانک مرکزی در حال نهایی شدن است.»
رحیمی با بیان اینکه احیای سازمان ملی جوانان نیز به جدیت در حال پیگیری است، گفت: «سهم معاونت از بودجه وزارت ورزش و جوانان در سال ۱۴۰۳ فقط ۷.۱ درصد بوده و امسال هم به حدود ۵ درصد کاهش یافته است، با این ساختار و بودجه، هیچ دولتی با هر گرایش سیاسی نمیتواند پاسخگوی کامل نیازهای جوانان باشد. با این اوصاف احیای سازمان ملی جوانان ذیل وزارت ورزش و جوانان با تأکید رئیسجمهوری در حال نهایی شدن است. از سویی دیگر اما برای پیگیری مطالبات جوانان باید ساختار اداری متحول شود و همزمان جایگاهی لازم است تا دستگاههای دیگر موظف به پاسخگویی باشند.»
رحیمی ایجاد رصدخانه اجتماعی جوانان ایران را از اقدامات مهم این سازمان دانست و گفت: «۹۸ موضوع محوری احصا و ۶۷۰۰ لایه اطلاعاتی در سامانه ثبت شده است. دادهها بر اساس گروههای جمعیتی و مکانی تفکیک میشوند و حتی نسبت سن، تجرد، خودکشی و سایر شاخصها قابل تحلیل است. همچنین اتاق وضعیت برای رصد برخط دادهها و استفاده از خروجی شبکههای اجتماعی راهاندازی شده است. در عین حال احساس مشکلاتی چون خودکشی، بیکاری و اعتیاد نسبت به ۱۰ سال پیش به دلیل حضور در شبکههای اجتماعی بیشتر شده، هرچند بخشی از مشکلات واقعی است اما افزایش احساس مشکلات، خودش عامل افزایش ناامیدی میشود.»
تأسیس مجلس مشورتی جوانان تا دهه فجر
مجلس مشورتی جوانان ایران تا دهه فجر آغاز به کار میکند. به گفته رحیمی این مجلس، مدلی شبیه مجلس شورای اسلامی اما ویژه جوانان ۱۵ تا ۳۵ سال است و جوانان این بازه سنی میتوانند کاندیدا شوند و همچنین رأیدهندگان هم در این گروه سنی هستند. مجلس جوانان با حضور نهادهای نظارتی و بدون نیاز به بودجه جدید است و تا دهه فجر آغاز به کار میکند و بازوی مشورتی شورای عالی نوجوانان و جوانان خواهد بود.
تمایل 70 درصد زنان تحصیلکرده به تلفیق سنت و مدرنیته
سمیه افشینفر
گروه اجتماعی
زنان بهعنوان یکی از عوامل پیشرفت کشور باید دیده شوند. این موضوعی بود که در هفتمین نشست از سلسله مباحث «مبانی ایرانشناختی پیشرفت» که در مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت و با همکاری اندیشکده امور اجتماعی، جمعیت و نیروی انسانی برگزار شد، مورد بررسی قرار گرفت. در این نشست، بیشتر از آنکه بر عدد و آمار تأکید شود، به مفاهیم بنیادین ایرانشناختی، هویتی، تمدنی و راهبردی پرداخته شد. مهمترین محور تحلیلها هم این بود که زنان نه صرفاً بهعنوان یکی از اقشار جامعه، بلکه باید بهعنوان «عامل پیشرفت ایران» دیده شوند. در این جلسه، دکتر سهیلا صادقیفسایی، عضو اندیشکده امور اجتماعی و استاد دانشگاه تهران و دکتر افسانه توسلی، دانشیار گروه مطالعات زنان دانشگاه الزهرا به موضوع نقش زنان در آینده پیشرفت پرداختند.
بحث درباره زن و آینده پیشرفت ایران، بویژه در افق الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، موضوعی پیچیده و چندلایه است که نمیتوان آن را صرفاً در قالب شاخصهای کمی یا فعالیتهای محدود اقتصادی و آموزشی بررسی کرد. دکتر سهیلا صادقیفسایی، استاد دانشگاه تهران و عضو اندیشکده امور اجتماعی، جمعیت و نیروی انسانی با بیان مطالب فوق گفت:«باید با نگرشی تاریخی و آیندهپژوهانه به این موضوع نگاه کرد. زن نه بهعنوان یک سوژه منفعل، بلکه یک عامل فعال و تأثیرگذار تمدنی، نقشی اساسی در شکلدهی به آینده ایران ایفا میکند.» صادقیفسایی با بیان اینکه عنوان نشست «زن و آینده پیشرفت ایران» میتواند ذهن مخاطب را به اشتباه بیندازد، گفت:«انگار زن یک مقوله یکپارچه و تعریف شده است و میتوان درباره او با قطعیت سخن گفت. اما واقعیت این است که زنان در ایران دارای تبار تاریخی، فرهنگی و اجتماعی متنوعی هستند و پیشبینی آینده آنها، بدون توجه به این زمینهها ممکن نیست.»
او با تأکید بر اینکه مفهوم پیشرفت، در پیشنویس سند الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، با نگاههای رایج غربی تفاوت دارد، به مواردی در این سند اشاره کرد:«در سند، رشد کمی و شاخصهای صرف اقتصادی محور نیستند؛ بلکه انسان بهعنوان موجودی متوازن و متعالی با عقلانیت، معنویت و عدالت مدنظر است. از این منظر، زنان بهعنوان نیمی از جامعه، نقش اساسی در تحقق اهداف تمدن ایران دارند. در بند 28 تدابیر پیشرفت در پیشنویس سند، بر بالندگی و فراهم کردن امکانات برای زنان تأکید شده است. همچنین نگاه جنسیتی منفعل به زنان در پیشنویس وجود ندارد و آنها بهعنوان سوژههای تأثیرگذار در توسعه کشور دیده شدهاند. سه اصل محوری در سند، شامل تلفیق نقشهای سنتی و مدرن، حفظ توازن نقشها و تبدیل ظرفیت زنانه به سرمایه تمدنی، به وضوح جایگاه زنان را در جامعه مشخص میکند.» به نظر این استاد دانشگاه، مطالعات انضمامی مرکز پژوهشهای مجلس و تحقیقات دانشگاه تهران نشان میدهد بیش از 70 درصد زنان تحصیلکرده ایرانی، تمایل دارند نقشهای سنتی و مدرن خود را تلفیق کنند، به طوری که هم در فضای خصوصی خانواده و هم در عرصه عمومی نقشآفرینی داشته باشند.
نگاه تاریخی به زنان ایرانی
صادقیفسایی برای درک جایگاه زنان در آینده به بررسی تاریخی نقش آنها پرداخت و گفت:« زنان در دوره قاجار در خانهها حضور داشتند و فقط تعداد محدودی میتوانستند در عرصه عمومی و سیاسی فعالیت کنند. در دوران پهلوی هم با وجود آزادی ظاهری زنان، تحولات اجتماعی و حضور آنها در آموزش عالی و برخی فعالیتهای عمومی، هنوز زنان بهعنوان سوژههای فعال مستقل در تصمیمگیریها حضور نداشتند و بسیاری از تحولات به صورت اجباری و نمایشی به آنها تحمیل میشد. کشف حجاب اجباری، نمونهای از محدودیت و فشار اجتماعی بر زنان بود.» به اعتقاد این استاد دانشگاه تهران، تولد واقعی زنان با انقلاب اسلامی آغاز شد. زنان در همه عرصهها بهعنوان موجودی فعال و تأثیرگذار حضور داشتند. دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه آموزش، پژوهش، اشتغال و علوم بویژه علوم هستهای، نشاندهنده تغییرات عمیق در جایگاه زنان است، به طوری که سهم زنان در آموزش عالی از کمتر از 6 درصد به بیش از 58 درصد افزایش یافت و نرخ باسوادی آنان از 35 درصد به 90 درصد رسید.
عضو اندیشکده امور اجتماعی با تأکید بر اینکه با وجود پیشرفتهای چشمگیر، زنان همچنان با تبعیضهای جدی مواجهاند، به نابرابری دستمزدی، تقسیم ناعادلانه کار خانگی و محدودیتهای مدیریتی اشاره کرد و گفت:«حتی زنان شاغل در خانه در مقایسه با مردان، نزدیک به سه برابر، زمان بیشتری صرف کارهای خانگی میکنند. مشاغل زنان بیشتر در بخشهای کمدرآمد یا موسوم به مشاغل صورتی است و فاقد حمایتهای ساختاری و نهادی مناسب هستند. یکی دیگر از چالشهای جدی، نسل دیجیتالی زنان است که در دنیای واقعی، مجازی و نمادین همزمان زندگی میکنند. این وضعیت باعث پراکندگی هویتی، بحران معنا و امکان ازخودبیگانگی میشود.» صادقیفسایی هشدار داد که اگر سیاستگذاران برنامه منسجم و مدونی برای مدیریت فضای دیجیتال و حفاظت از هویت زنان ارائه ندهند، این بحرانها تشدید خواهد شد.
فرصتهای اقتصادی و نقش زنان در پیشرفت
صادقیفسایی با بیان اینکه با وجود چالشها، آینده اقتصادی زنان روشن است، چهار تیپ زن ایرانی را برای آینده معرفی کرد و گفت:«زن سنتی خودمحصور، زنی است که محدود به نقشهای سنتی و خانواده است و در ساختارهای مردسالارانه باقی میماند. نوع دوم، زن تکنولوژیمدرن، زنی که هویت خود را در فضای دیجیتال و الگوریتمهای مردانه شکل میدهد و ممکن است دچار ازخودبیگانگی شود. سومین تیپ، زن تمدنساز دینگراست، زنی که با ایمان و باورهای دینی، میان خانه و جامعه پل زده و میتواند پیشرفت واقعی را تضمین کند. آخرین مدل هم زن چندعهدی است؛ یعنی زنی که هم سنت و هم مدرنیته را میپذیرد و تلاش میکند بین این دو گفتمان متعارض توافق ایجاد کند، اما با هویتی دوپاره و چالشهای ارزشی مواجه است.» به نظر صادقیفسایی، فقط زن تمدنساز دینگرا میتواند پیشرفت پایدار و واقعی ایران را تضمین کند. او برای تحقق این اهداف، چند راهبرد کلیدی ارائه داد:«بازاندیشی در نهادها برای تثبیت دستاوردهای انقلاب اسلامی، ایجاد نهادهای میاندستگاهی برای رصد سیاستهای جنسیتی، بازخوانی فقهی با رویکرد عدالت جنسیتی، حمایت از کارآفرینی زنان و حفاظت از دادهها و هویت دیجیتال آنها از جمله راهبردهای مطرح شده است.» او با تأکید بر اهمیت نقش زنان در پیشنویس الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت گفت:«بدون زنان، پیشرفت کشور امکانپذیر نیست و آینده باید به مثابه زن تعریف شود. زنان باید فرصتها و چالشهای خود را شناسایی کرده، نهادها باید از آنها حمایت کنند و جامعه باید مسیر پیشرفت و توسعه را به گونهای طراحی کند که زنان در آن نقش فعال و مؤثر داشته باشند.»
زنان؛ کلید توسعه انسانی
و پیشرفت ایران
«زنان در پیشرفت و توسعه نقشی حیاتی دارند.» دکتر افسانه توسلی، دانشیار و استاد گروه مطالعات زنان و خانواده دانشگاه الزهرا نیز با بیان مطلب فوق با نگاهی تاریخی، اجتماعی و تحلیلی، فرصتها و موانع پیشرفت زنان را تشریح کرد. او با تأکید بر اینکه پیشرفت واقعی کشور بدون توجه به جایگاه زنان در عرصههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی امکانپذیر نیست، اشاره کرد:«اغلب پیشرفت را معادل رشد اقتصادی یا صنعتی میدانند، در حالی که پیشرفت واقعی چندبعدی است و افزایش ظرفیتهای انسانی، سرمایههای اجتماعی و فرهنگی نیز از ارکان آن به شمار میرود.» به نظر او، زنان ایران به عنوان سوژهای اجتماعی و تاریخی، باید در ارزیابیها و سیاستگذاریهای کلان مورد توجه قرار گیرند، چرا که پیشرفت کلان کشور بدون لحاظ کردن پیشرفت جنسیتی ناقص است.
توسلی با اشاره به مسیر تاریخی زنان در یک قرن گذشته توضیح داد:«زنان از حاشیه جامعه به کنشگری فعال رسیدهاند و تغییر مکان و پایگاه اجتماعی آنها نیازمند تطبیق سیاستها و قوانین با این تحولات است. زنی که میان سنت و مدرنیته، ارزشهای خانوادگی و حقوق اجتماعی در کش و قوس است، توسعه انسانی را رقم میزند و بدون در نظر گرفتن آن، سیاستگذاریها ناقص خواهند بود.»
به عقیده توسلی، پس از انقلاب اسلامی هویت زن ایرانی بازتعریف شد، اما سیاستها بیشتر مبتنی بر نقشهای خانوادگی بود. توسلی گفت:«از دهه 70 شاهد حضور فزاینده زنان در آموزش عالی، رسانهها و عرصههای اجتماعی بودهایم؛ به طوری که زنان امروز نیمی از دانشجویان دانشگاههای کشور را تشکیل میدهند و این تحولات نشانگر گذار جامعه از الگوی سنتی به الگوی بازتابی مدرن است.»
این استاد دانشگاه به شاخصهای توسعه انسانی و نقش زنان پرداخت و چهار محور اصلی آموزش، سلامت، اقتصاد و مشارکت سیاسی را برجسته کرد و توضیح داد:«ایران در حوزه آموزش توانسته است شکاف جنسیتی را به صفر برساند و دسترسی زنان به تحصیلات ابتدایی، متوسطه و دانشگاه با مردان برابر شده است. ایران در طول تاریخ، تلاشهای گستردهای برای کاهش مرگ و میر مادران انجام داده و امروز شکاف جنسیتی در سلامت به حداقل رسیده است.» توسلی در مورد فرصتهای پیشرفت زنان گفت:«در حوزه آموزش و تحصیلات عالی، دسترسی برابر زنان به آموزش و دانشگاه، زمینهساز توانمندیهای فردی و اجتماعی آنها شده است. در فرهنگ و رسانه با فعالیت زنان در رسانهها و شبکههای اجتماعی، امکان بازنمایی هویت زنانه و مطالبهگری ایجاد شده است. افزایش سواد، مهارتهای مدیریتی و توانمندیهای فرهنگی زنان، پایهای برای توسعه انسانی و اجتماعی فراهم کرده است. صنایع دستی، مشاغل خانگی و تجارت آنلاین زمینه توانمندسازی اقتصادی زنان شده و امکان ایجاد سیاستهای حمایتی را به وجود آورده است.» او همچنین ارزشهای سنتی و فرهنگی بازمانده از دوران پیشین، خشونت نمادین و بازتولید نابرابریها، کمبود فرصتهای اقتصادی رسمی، محدودیت در مشارکت سیاسی و چالش نقشهای متعدد زنان را موانع پیشرفت آنان دانست و گفت:«برای پیشرفت واقعی، زنان باید بهعنوان سوژهای مستقل دیده شوند و سیاستگذاریها به گونهای باشد که موانع کاهش پیدا کند.»

