رویکرد آژانس متاثر از رقابت‌های ژئوپلیتیک

آریا‌برزن محمدی
استاد دانشگاه

در حال حاضر، نظام بین‌الملل در مرحله‌ای از‌ گذار ساختاری از نظم تک‌قطبی به نظم چندقطبی قرار دارد. در نظم تک‌قطبی، هرچند بی‌طرفی نهادهای بین‌المللی نسبی و گاه صوری بود، اما به دلیل ثبات و انسجام در نظام تصمیم‌گیری جهانی، رفتار آنها تا حدودی قابل پیش‌بینی بود. اما با ظهور قدرت‌های جدیدی چون چین، روسیه، هند و بازیگران منطقه‌ای مستقل نظیر ایران و ترکیه، ساختار تصمیم‌گیری جهانی متکثر شده است. در نتیجه، نهادهای بین‌المللی به میدان رقابت ژئوپلیتیک و اقتصادی قدرت‌ها تبدیل شده‌اند. در این فضا، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز از تحولات کلان نظام بین‌الملل مصون نمانده است. این آژانس از نظر حقوقی نهادی فنی و نظارتی است، اما از لحاظ سیاسی درون‌ساختاری فعالیت می‌کند که تحت تأثیر موازنه قوا و رقابت قدرت‌هاست. شورای حکام آژانس که تصمیمات کلیدی آن را تعیین می‌کند، عمدتاً در اختیار کشورهای غربی است؛ بنابراین، در شرایط افزایش تنش میان غرب و دیگر قدرت‌ها، آژانس ناگزیر به بازتاب دادن بخشی از این تضادها در رفتار و مواضع خود می‌شود.
در نتیجه، بی‌طرفی سنتی آژانس تا حدی تضعیف شده است. در شرایطی که بازیگران غربی از نهادهای بین‌المللی برای مشروعیت‌بخشی به فشارهای سیاسی خود بهره می‌برند و بازیگران غیرغربی در پی بازتعریف قواعد بازی هستند، بنابراین نهادهایی مانند آژانس در موقعیتی شکننده قرار گرفته‌اند.  هر تصمیم، گزارش یا موضع‌گیری آنها، به‌طور ناگزیر، تفسیری سیاسی پیدا می‌کند.
از این منظر، تغییر لحن و رفتار آژانس نسبت به ایران را نمی‌توان صرفاً به مسائل فنی تقلیل داد. این رفتار، بازتابی از تحول در ساختار قدرت جهانی و رقابت ایدئولوژیک میان نظم لیبرال غربی و نظم در حال ظهور چندقطبی است؛ نظمی که در آن، نهادهای بین‌المللی دیگر بی‌طرفان صرف نیستند، بلکه به عرصه‌ تقابل و تعامل قدرت‌های بزرگ بدل شده‌اند.
بنابراین رویکرد اخیر آقای رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نسبت به ایران را باید در چهارچوبی فراتر از صرف روابط دوجانبه تهران و آژانس تحلیل کرد. در واقع، لحن تندتر و رفتار پرتحرک‌تر آژانس را می‌توان بازتابی از تغییر موازنه قدرت در نظام بین‌الملل و تحولات امنیتی خاورمیانه دانست. در شرایطی که نظام جهانی در حال‌ گذار از نظم تک‌قطبی به نظمی چندقطبی است، نهادهای بین‌المللی نظیر آژانس نیز از این تحولات متأثر شده و بی‌طرفی سنتی خود را تا حدی از دست داده‌اند.
در سال‌های اخیر، برخورد آژانس با ایران بیش از آن‌که تابع ملاحظات فنی و نظارتی باشد، در فضای رقابت‌های ژئوپلیتیکی معنا پیدا کرده است. گروسی در مواضع اخیر خود به‌گونه‌ای سخن گفته که به‌ جای نقش داور بی‌طرف، گویی در مقام بازیگری سیاسی قرار دارد. 
این تغییر لحن، فراتر از دغدغه‌های فنی آژانس و در پیوند مستقیم با تحولات منطقه‌ای از جمله جنگ غزه، منازعات امنیتی در خلیج فارس و فشارهای فزاینده ایالات متحده و رژیم صهیونیستی بر ایران است. ایران در چنین شرایطی با چالشی چندوجهی مواجه است: از یک‌سو باید از استقلال و مشروعیت برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای خود دفاع کند و از سوی دیگر بکوشد مسیر تعامل فنی با آژانس را باز نگه دارد تا زمینه برای دیپلماسی چندجانبه حفظ شود. تجربه برجام نشان داده است که همکاری سازنده با آژانس، زمانی نتیجه‌بخش خواهد بود که این نهاد از رفتار سیاسی فاصله بگیرد و بر مبنای اعتماد و شفافیت متقابل عمل کند.
در حال حاضر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در موقعیتی متناقض قرار دارد؛ نهادی که از یک‌سو موظف است بر اساس الزامات حقوقی پادمان‌ها و اصل عدم اشاعه عمل کند و از سوی دیگر، در فضای رقابت و کشمکش قدرت‌های بزرگ، ناگزیر تحت‌تأثیر ملاحظات سیاسی قرار می‌گیرد. این دوگانگی موجب شده است که مرز میان مأموریت فنی و جهت‌گیری سیاسی آژانس کمرنگ شود. در نتیجه، استقلال نهادی و اعتبار حرفه‌ای آن در معرض تهدید قرار گرفته و سطح اعتماد برخی اعضا، از جمله جمهوری اسلامی ایران، نسبت به بی‌طرفی و رفتار منصفانه آژانس کاهش یافته است. مع‌الوصف، با وجود از میان رفتن «توافق قاهره» پس از فعال‌سازی اسنپ‌بک، ایران همچنان اعلام کرده که آماده بررسی هر طرح جدید همکاری از سوی آژانس است.  این موضع، نشانه‌ای از تعهد ایران به دیپلماسی و گفت‌وگو در چهارچوب نهادهای چندجانبه است. در شرایط ‌گذار نظم بین‌الملل، حفظ گفت‌وگوی فنی با آژانس نه‌تنها یک انتخاب دیپلماتیک، بلکه ضرورتی استراتژیک برای مدیریت بحران و بازسازی اعتماد در نظام بین‌الملل است.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و شصت و هشت
 - شماره هشت هزار و هشتصد و شصت و هشت - ۰۳ آبان ۱۴۰۴