در حافظه موقت ذخیره شد...
گزارش «ایران» از هزینههای سنگین فعالیتهای ورزشی و اماکن غیراستاندارد
وقتی ورزش برای همه نیست
در این سالها وزارت ورزش و جوانان کوشیده است با سیاستگذاریهای گوناگون، ورزش را به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل کند، اما واقعیت جامعه سخن دیگری میگوید؛ فقر حرکتی به پدیدهای همهگیر بدل شده است. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، میانگین فعالیت بدنی روزانه هر ایرانی تنها ۱۳ دقیقه و ۱۸ ثانیه است؛ رقمی که در مقایسه با استاندارد جهانی یعنی حداقل ۳۰ دقیقه فعالیت در روز هشداردهنده به نظر میرسد.
بهتازگی نیز مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی (۱۴۰۳) اعلام کرده است تنها ۲۱ درصد از مردم ایران به طور منظم ورزش میکنند و سرانه فضای ورزشی کشور حدود 0/84 مترمربع برای هر نفر است، در حالی که استاندارد جهانی بیش از دو متر است.
مسأله، تنها کمبود فضا نیست، بلکه بیعدالتی در دسترسی نیز به روشنی دیده میشود. باشگاههای خصوصی شهریههایی مطالبه میکنند که برای بسیاری از خانوادهها غیر قابل پرداخت است و امکانات عمومی نیز یا فرسودهاند یا به اندازه کافی وجود ندارند. در چنین شرایطی، ورزش از «حق اجتماعی» به «امتیاز اقتصادی» تبدیل شده است؛ یعنی تنها کسانی میتوانند سلامت خود را حفظ کنند که توان مالی آن را دارند.
در این میان، فدراسیون ورزشهای همگانی و شهرداریها نیز نتوانستهاند به مسئولیت واقعی خود عمل کنند. فعالیتهای آنان عمدتاً به برنامههای نمادین، جشنوارههای کوتاهمدت و طرحهای تبلیغاتی محدود شده است. هنگامی که سیاستگذاری در سطح شعار باقی بماند، نمیتوان انتظار داشت تحرک در جامعه نهادینه شود.
در نتیجه مردم به ارزانترین شکل فعالیت بدنی، یعنی پیادهروی پناه بردهاند، هرچند برای پیاهروی نیز نیاز به کفش استاندارد است که هزینه آن کم نیست. با این حال، حتی این میزان از تحرک هم پاسخگوی نیازهای فیزیولوژیکی جامعه نیست. به گفته وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، کمتحرکی گسترده، عامل مستقیم افزایش بیماریهایی مانند چاقی، فشار خون بالا و دیابت نوع دوم است. به بیان ساده، هزینه بیتوجهی به ورزش را نظام سلامت کشور میپردازد.
افزایش فقر حرکتی، نشانهای از سیاستهای نادرست در حوزههای اجتماعی و فرهنگی است. تا زمانی که ورزش در مدارس جدی گرفته نشود، فضاهای عمومی شهری برای تحرک رایگان گسترش نیابد و حمایت مالی از خانوادهها صورت نگیرد، شعار «ورزش برای همه» تنها در مناسبتها تکرار خواهد شد.
امروز جامعه ایرانی بیش از هر زمان دیگری به تحرک نیاز دارد؛ نه بهعنوان تفریح، بلکه بهعنوان ضرورتی حیاتی برای بقا و سلامت جمعی. اگر ۲۶ مهر قرار بود یادآور اهمیت ورزش باشد، اکنون باید هشداری باشد برای بازنگری در سیاستهای ناکارآمد، هزینههای سنگین و بیتوجهی ساختاری به پویایی جامعه.

