طناب دار چگونه از گردن قاتل محمد خالقی باز شد

مهلت زندگی با تصمیم پدر امیر

گروه حوادث: مرضیه همایونی/ قاتل امیر محمد خالقی دانشجوی دانشگاه تهران که صبح دیروز برای اجرای حکم قصاص پای چوبه دار رفته بود در اقدامی انسانی از سوی پدر مقتول با مهلتی ۲ ماهه به زندان برگشت.

به گزارش« ایران»، سحرگاه چهارشنبه در محوطه داخلی زندان قزل حصار هیاهوی عجیبی بر پا بود. چهار زندانی برای اجرای حکم روی سکوی اعدام رفته بودند و یکی ازآنها قاتل امیر محمد خالقی بود پسر دانشجوی دانشگاه تهران که زمستان سال گذشته قربانی سرقت کوله پشتی حاوی رایانه دستی‌اش شده بود.
بعد از اجرای حکم اعدام سه سارق مسلح، نوبت به قاتل پسر دانشجو رسید. برای آخرین بار پدر و برادر امیر محمد به همراه پدر قاتل و وکیلش در اتاق کنفرانس حاضر شدند تا شاید بتوانند آنها را راضی به بخشش کنند اما پدر مقتول گفت: «ما داغ بزرگی دیده‌ایم صبر کنید تصمیم خودم را پای چوبه‌دار خواهم گفت.» 
بعد از گفتن این جمله از اتاق کنفرانس خارج شدند اما ناگهان پدر قاتل خودش را روی پاهای پدر مقتول انداخت و التماس‌کنان خواهان بخشش فرزندش شد. وی نیز دست مرد میانسال را گرفته و او را بلند کرد و گفت: «به خدا توکل کنید و خداوند با صابرین است.»
بعد از آن به سمت محل اجرای حکم قصاص رفتند پسر زندانی با دیدن آنها گریه کنان و ملتمسانه‌ طلب بخشش می‌کرد. پدر مقتول به او گفت: «به خدا توکل کن» سپس طناب دار دور گردن او انداخته شد. در حالی که بدن پسر جوان بشدت می‌لرزید و ترس و وحشت تمام وجودش را گرفته بود، مأمور اجرا دستش را روی اهرم گذاشت تا با کشیدن آن زیر پای وی خالی شود اما ناگهان پدر امیر محمد فریاد زد «دست نگهدارید به او مهلت می‌دهم.» همین جمله کافی بود تا طناب از گردن قاتل باز شود. مرد میانسال گفت: «به این پسر دو ماه مهلت می‌دهم البته شروطی دارم که اگر انجام دهد از قصاص رهایی می‌یابد.»
 
از تصمیم پدرم اطاعت می‌کنیم
برادر امیر محمد درباره این ماجرا و گذشتن از قصاص قاتل به «ایران» گفت: «ساعت ۴ صبح چهارشنبه به همراه پدر و خواهرم به زندان قزل حصار رفتیم، مادرم به خاطر دوری راه در این مراسم حاضر نشد. آنجا جلسه دیگری برای صلح و سازش برگزار شد اما پدر همچنان خواهان قصاص بود. اما در آخرین لحظات زمانی که قاتل پای چوبه دار رفت پدرم به او مهلت داد بلکه شرایطی فراهم شود تا با انجام یک سری شرط و شروط که از سوی ما تعیین شد، از مرگ نجات پیدا کند. بی‌شک پدرم در تصمیم گیری‌اش نظر مادرم را نیز لحاظ کرده است. تصمیم گیرنده اصلی پدرم است و ما هم از تصمیم پدر اطاعت می‌کنیم.»
او در رابطه با شرط و شروطی که برای قاتل در نظر گرفته‌اند، گفت: «اجازه بدهید فعلاً در این مورد حرفی نزنم. به هر حال پدرم به او مهلت داده است.»
وی در پاسخ به اینکه آیا شروطی مبنی بر انجام کارهای عام‌المنفعه و خیرخواهانه یا ساخت مسجد و مدرسه و.. دارید، گفت: «فعلاً نمی‌توانم با قطعیت حرفی بزنم.»
 
حفظ قرآن در زندان
حمیدرضا حاج اسفندیاری، وکیل خانواده مقتول نیز به «ایران» گفت: «باوجود اینکه خانواده مقتول تا لحظات آخر اصرار بر قصاص داشتند و حتی طناب دار دور گردن قاتل انداخته شده بود ناگهان پدر مقتول اعلام کرد که به قاتل مهلت می‌دهد. او به قاتل گفت دو ماه مهلت می‌دهم و توصیه کرد که در این دو ماه دو جزء قرآن را حفظ کند.»  او ادامه داد:« البته این شرط بخشش خانواده مقتول نبود و شروط دیگری دارند که باید درباره‌اش صحبت شود. بعد از اینکه خانواده امیر محمد از زندان خارج شدند خانواده قاتل با خوشحالی و قدردانی به سمت آنها رفتند و صحنه احساسی عجیبی رقم خورد و حاضران در محل از این اقدام پدر مقتول قدردانی کردند.» 
وی افزود: «هنوز شروط ولی دم برای گذشت از حق قصاص مطرح نشده، حفظ کردن دو جزء از قرآن توصیه‌ای بود که پدر امیر محمد که خود عالم و عامل به کلام‌الله است پس از رها کردن طناب دار از گردن احمدرضا به او توصیه کرد. »
وکیل خانواده مقتول با تأکید بر احترام به حقوق و تصمیم دیگران گفت: «به تصمیم و حق قانونی و شرعی ولی دم امیرمحمد خالقی احترام بگذاریم.»

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و شصت و یک
 - شماره هشت هزار و هشتصد و شصت و یک - ۲۴ مهر ۱۴۰۴