امتناع ایران از تعظیم

آخرین اثری که برنا احدی به رشته تحریر درآورده درباره جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران است با عنوان «تهران سقوط نخواهد کرد: چرا امپراطوری می‌خواهد ایران را نابود کند؟/ 
Tehran Will Not Fall: Why the Empire Wants to Destroy Iran» احدی درباره هدفش از نگارش این کتاب نوشته: «این کتابم -تهران سقوط نخواهد کرد- در مورد این است که چرا ایران آخرین ستون مقاومت واقعی در برابر امپراطوری است.» نویسنده در ادامه در صفحه 7 کتاب نوشته: «برای درک این جنگ، باید افسانه‌ها را کنار گذاشت. این جنگ درباره سلاح‌های هسته‌ای نیست. ایران اصلاً سلاح هسته‌ای ندارد. این جنگ درباره تروریسم نیست. بزرگترین حامیان بی‌ثباتی در منطقه، همان قدرت‌هایی هستند که انگشت اتهام را به سوی ما نشانه گرفته‌اند. این جنگ درباره امپراطوری است؛ امپراطوری‌ای‌ که در حال فروپاشی است. این جنگ به این دلیل آغاز نشد که ایران خطرناک است، بلکه سرپیچی ایران تنها دلیل آن است که جرأت داشته مقابل جهانی بایستد که توسط افرادی اداره می‌شود که هر صفحه‌ای را که به انگلیسی نگاشته نشده باشد، می‌سوزانند تا سناریوی جدید خود را بنویسند... جرم ایران داشتن بمب نیست، بلکه امتناع از تعظیم است. ایران آخرین ستون نشکسته در منطقه‌ای است که همگی وادار به تسلیم شده‌اند. از زمان انقلاب ۱۹۷۹ که شاه - عروسک خیمه‌شب‌بازی منافع نفتی غرب - سرنگون شد، ایران مورد انتقاد قرار گرفته است. به خاطر سرکشی. به خاطر استقلال. به خاطر جسارت در تصور جهانی خارج از دسترس دلارها. جمهوری اسلامی باوجود دسیسه‌های خارجی و طمع استعمارگران، همچنان ایستاد، صدای خود را بلند کرد و از تکرار شعارهای امپریالیستی امتناع ورزید.» و در بخشی دیگر از کتابش آورده: «این صرفاً داستان ریختن بمب و خون نیست. این وقایع‌نگاری آخرین ایستادگی یک حاکمیت در برابر ماشینی است که برای سلطه‌گری طراحی شده است. این تاریخ ناگفته‌ای است که چرا ایران باید برای بقای امپراطوری جهانی سقوط کند. -تهران سقوط نخواهد کرد - فقط شعار مقاومت نیست؛ بلکه یک پیشگویی‌ است که در میان آوار حقیقت پیچیده شده است؛ ایران از خاکستر خود برخاسته و با اراده تزلزل‌ناپذیر یک ملت زنده خواهد ماند. حمله به ایران با یک موشک آغاز نشد. این حمله در اتاق‌های فکر هیأت مدیره و سالن‌های همایش توجیهی آغاز شد، از طریق اسناد طبقه‌بندی شده زمزمه می‌شد و در یادداشت‌های سیاسی دهه‌ها پیش متبلور شده بود. ایالات متحده یا به اصطلاح نگهبان نظم جهانی، چراغ سبز نشان داد. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا مدت‌ها قبل از اولین حمله، برنامه‌های جنگی را در کنار نتانیاهو طرح‌ریزی و تأیید کرد. موشک‌های آمریکایی، ماهواره‌های آمریکایی، دکترین آمریکایی، اینها پایه و اساس را بنا کردند. اسرائیل ممکن است ماشه را کشیده باشد، اما سلاح آن در واشنگتن ساخته شده بود و آن اسلحه پس از سقوط بغداد، از همان زمان به سمت روح مغرور ایران نشانه گرفته شده بود.»
برنا احدی بخشی از کتابش را به پیروزی و مقاومت اقتصادی ایران در مقابل تحریم‌های همه جانبه اختصاص داده و در فصلی با عنوان «مقاومت از طریق اتحاد: بریکس و جنوب» نوشته: «فروپاشیدن توهم برتری غرب نه با درگیری ارتش‌ها یا فروپاشی اقتصادها، بلکه با صف‌آرایی آهسته و پیوسته ملت‌هایی آغاز شد که از مدت‌ها قبل به عنوان کشورهای حاشیه‌ای نادیده گرفته می‌شدند. از خیابان‌های شلوغ ژوهانسبورگ تا میدان‌های نفتی ونزوئلا، از راهروهای دهلی‌نو تا سالن‌های همایش سائو پائولو، زمزمه‌ای به پیامی تبدیل شد: جنوب دیگر به شمال خدمت نخواهد کرد. در قلب این تغییر، بریکس قرار داشت؛ مخففی که زمانی یک کنجکاوی بوروکراتیک به نظر می‌رسید، اما به یک خط گسل ژئوپلیتیکی تبدیل شد. برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، هر کدام با تاریخ‌ها و جاه‌طلبی‌های متمایز، شروع به تشخیص یک واقعیت مشترک کردند: اینکه قوانین نظم جهانی نه برای آنها، بلکه علیه آنها طراحی شده است. همزمان با تشدید سلطه غرب بر جهان، جنگ‌های یکجانبه، تحریم‌ها و اجبارهای مالی، این کشورها با یک دیدگاه متقابل - یک قطب جدید قدرت - ایجاد 
کردند.»
او در صفحه 197 کتابش ادامه داده: «ایران هرچند از بنیان‌گذاران گروه بریکس نبود، اما خیلی زود به عنوان شریکی معنوی و استراتژیک در این مجموعه جای گرفت. کشوری که سال‌ها زیر فشار تحریم‌های ایالات متحده منزوی شده بود، در رسانه‌های غربی تصویری اهریمنی از آن ترسیم می‌کردند و با تهدید محاصره نظامی روبه‌رو بود، بریکس را نه‌تنها راه نجات، بلکه راهی به سوی آینده‌ای متفاوت می‌دید. درخواست‌های تهران برای این اتحاد، ریشه در نافرمانی متقابل، شکایتی تاریخی و تمایل به ایجاد جایگزینی برای منطق امپریالیستی واشنگتن و 
دست نشاندگانش داشت. در این میان، مفهوم ژئوپولیتیکی «جنوب جهانی» نیز دگرگون شد؛ این مفهوم دیگر تنها به فقر یا توسعه‌نیافتگی محدود نبود، بلکه به قدرت و اراده جمعی برای استقلال و خوداتکایی مربوط می‌شد.»

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و پنجاه و پنج
 - شماره هشت هزار و هشتصد و پنجاه و پنج - ۱۷ مهر ۱۴۰۴