«هنر» تنها مربی تخیل کودکان است

۱۶ مهر روز ملی کودک نام گرفته تا به خانواده ها یادآور شود که مباحث درسی کافی نیست و نباید از نقش بی بدیل هنر برای فرهنگ‌سازی در مسیر رشد فرزندان غافل شوند

روزهای کودکی فرزندان ما این روزها در چنبره بازی های موبایلی و شبکه های اجتماعی گوشی های تلفن همراه قرار دارد ، کودکانی که تمام هم و غم شان این است زود درس ها و تکالیف شان را تمام کنند و مجوز حضور در قرارهای مجازی بازی های گوشی های موبایل را پیدا کنند. کودکان امروزی سبک زندگی شان را به گوشی‌های موبایل سپردند از وقت خواب، خوردن غذا و درس خواندن . ذهن شان آن قدر درگیر جزئیات و مسائل فضای مجازی شده که دیگر حوصله ای برای رفتن به سمت هنر و سپری کردن وقت با نقاشی و بازی با رنگ ها ندارند. دنیای پر از احساس کودکان که هنر آن را بالنده می‌کند به اقیانوس بزرگ فضای مجازی که همه چیز در آن هست و پرخطر و آسیب‌زاست آغشته شده است . ۱۶ مهر روز ملی کودک نامگذاری شده است؛ به این بهانه درباره دور شدن کودکان از دنیای هنر به واسطه اعتیاد به گوشی های تلفن همراه و نداشتن سبک زندگی درست با چند فعال آموزش هنر کودکان صحبت کردیم .

سعیده احسانی راد
گروه فرهنگی

تارا بهبهانی، نقاش و مدرس هنر درباره گرایش شدید کودکان به گوشی موبایل و دور شدن آنها از هنر گفت: «مسأله استفاده از موبایل بسیار پیچیده و تأمل برنگیز است. حجم اطلاعات و دسترسی سریع آن جزو مزیت‌هایی است که قابل انکار نیست. من 23 سال هست که به تدریس نقاشی و پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان مشغولم. در سال‌های اولیه تدریسم، اگر مدل خاصی می‌خواستم باید کتاب‌های بسیاری را ورق می‌زدم تا فیگور و حالت مدنظرم را پیدا کنم که آن هم قطعی نبود که واقعاً باشد یا خیر.در حالی‌که الان با چند جست‌و‌جو بهترین طرح‌ها و مدل‌های مختلف قابل دسترس است.برای بچه‌ها و هنر هم این امر مستثنی نیست. اگر دنبال قطعه‌ای موسیقی باشند یا طرحی از یک آرتیست خارجی، همه چیز مهیاست. من با تک تک شاگردانم درباره ایده‌هایشان حرف می‌زنم تا لایه‌های فکری آنها شروع به فعالیت کند و موضوع ذهنی آنها کاملاً پخته شود و در جریان خلق این اثر ممکن است به بن‌بست‌هایی برسیم، قبلاً جریان فکری به هفته بعدی موکول می‌شد ولی این روزها با چند تغییر در کلمات و جست‌و‌جو به مفاهیم نزدیک‌تر می‌شویم.»
بهبهانی با اشاره به این موضوع که من این مکالمه را در هفته چندین بار دارم که پدر یا مادر شاگردم با من تماس می‌گیرند و خواهش می‌کنند با فرزندشان صحبت کنم تا از گوشی موبایل کمتر استفاده کند و به حرف‌شان گوش دهد و من همچنان متحیرم که وقتی یک گوشی موبایل برای یک کودک هشت ساله می‌خرند چرا فرهنگ استفاده از آن و قوانینی برای آن وضع نمی‌شود.
این معلم نقاشی با طرح این سؤال که منِ معلم چطورمی توانم استفاده از آن را در منزل محدود کنم؟! این قصه را یک تراژدی- کمدی دانست و افزود: «گوشی را می‌خرند حالا مستأصل، دنبال گرفتن آن هستند و این معادله غیر قابل حل است. مگر آنکه صورت مسأله تغییر یابد.آنچه مسلم است دنیای مجازی آنقدر جذاب است که قطعاً بچه‌ها هم مثل بزرگترها حاضر نیستند از آن بگذرند و ترجیح می‌دهند به جای نشستن و نقاشی کردن یا تمرینِ ساز، آن زمان را بدون هیچ زحمتی در دنیای مجازی بگذرانند.ولی هنوز هستند خانواده‌هایی که با برنامه این تعادل را برقرار کردند و فرزندانشان ثبات فکری و رفتاری درست دارند، هنر و مطالعه را در کنار دنیای مجازی دنبال می‌کنند.»
بهبهانی در پاسخ به این سؤال که خانواده‌ها در کنار توجه به مباحث درسی چقدر به تشویق کودکان به هنر سهم دارند، گفت: «توجه خانواده‌ها و فرهنگ عمومی به هنر و تأثیرات آن به نظر من در سال‌های اخیر خیلی بیشتر از قبل شده است.اهمیت و توجه به عملکرد هنر و رشد فکری بچه‌ها، خیلی از خانواده‌ها را به سمت و سوی کلاس‌های هنری سوق می‌دهد و این جمله را من به کرات شنیدم که می‌خواهیم فرزندمان در طول سال تحصیلی هم در کنار شما نقاشی را ادامه دهد. پس صرفاً هنر برایشان از جنبه سرگرمی تابستانه خارج شده و اهمیت مهارت و تأثیر آن برایشان روشن است و به حفظ این زنجیره واقف هستند.»
به اعتقاد این مدرس نقاشی وضعیت آموزشگاه‌ها و مربیان در آموزش صحیح هنر و استانداردهای آموزشی در گرایش کودکان به هنر بی‌تأثیر نیست و متذکر شد که نمی‌توان درباره استاندارد‌ها نظر کلی داد، چون استانداردی در سیستم ما تعریف نشده است و چهارچوب مشخصی نیست. تدریس هنر آن قدر گسترده است که هر کسی از سویی به آن وارد می‌شود و از نگاهی به آن می‌نگرد ولی آنچه مسلم است وجود آموزشگاه‌های هنری درهر محله‌ای، فرهنگ و نگاه جدیدی به ارمغان می‌آورد و کودکان و نوجوانانی که در آن وارد می‌شوند دانش و آگاهی‌ای خواهند یافت که بالطبع خانواده آنها نیز وارد وادی هنر می‌شوند و این فرهنگ‌سازی است.
بهبهانی درباره تأثیر هنر در آموزش مهارت‌های زندگی و داشتن یک سبک زندگی درست اظهار کرد:« رشته‌های هنری ذهن را باز می‌کنند، اگر روش درستی تدریس شود، قدرت فکر را بالا می‌برند و تخیلات بچه‌ها را قلقلک می‌دهند. خلق هنر بدون فکر و خلاقیت تکرار مکررات است. وقتی فکر و ایده پرورش پیدا می‌کند و آن فکر و ایده در نقاشی اجرا می‌شود، اعتماد به نفس بعد از خلق آنقدر برای بچه‌ها جذاب و مهم است، که زمینه سازوکارهای بعدی می‌شود. هنر در ذهن توانایی ایجاد می‌کند و در سال‌های نوجوانی و جوانی زمینه ساز مهارت‌های مختلف می‌شود.
این مدرس نقاشی اضافه کرد: «وقتی ذهن درست پرورش یابد و نیمکره‌های مغز کودک را در مسیر خلق هنری درگیر و او را ترغیب کنیم برای ترسیم افکارش بیشتر فکر کند، طرح‌های متفاوت را بکشد و این روند را آنقدر اتود کند تا به نتیجه نهایی برسد، در جریان این خلق صبر را می‌آموزد و اهمیت تعمق و فکر را درک خواهد کرد که بدون عجله و با طمأنینه نتیجه مطلوبی خواهد گرفت و لذت خلق که‌ زاده تفکر خودش است آن قدر برای کودک شیرین است که خاطره‌ای دلنشین در ذهنش به جای می‌گذارد. بعد‌ها هم در زندگی خود چه مدیر شود، چه پزشک، چه معمار و چه طراح به خاطر خواهد داشت که فکر‌های جدید تنها با صبر و ممارست حاصل می‌شود و آن می‌تواند زمینه ساز موفقیت‌های روزافزون او باشد.»