ظهور جنوب جهانی چه معنایی برای جهان دارد؟
با گسترش قدرت اقتصادی و برجستهتر شدن جایگاه سیاسی جنوب جهانی، این گروه بهعنوان صدایی مهم در سیاست بینالمللی در حال ظهور است؛ صدایی که دوگانگی گذشته میان آمریکا و اتحاد جماهیرشوروی و اکنون میان آمریکا و چین را به چالش میکشد.
با توجه به اینکه برزیل امسال ریاست گروه ۲۰ را برعهده دارد، رئیسجمهوری این کشور، لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا میکوشد از این جایگاه برای پررنگتر کردن نقش «کشورهای جنوب» در تصمیمگیریهای جهانی استفاده کند. او گفته است: «برخی مفهوم جنوب جهانی را زیر سؤال میبرند و میگویند ما بیش از حد متنوع هستیم که بتوانیم در کنارهم قرار بگیریم. اما منافع مشترکی که ما را متحد میکند، بسیار بیشتر از تفاوتهایی است که ما را از هم جدا میسازد.»
به عنوان بخشی از این تلاش، لولا خواستار عضویت رسمی اتحادیه آفریقا در گروه ۲۰ شد. این اقدام با حمایت جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، همراه شده است. او گفت: «برزیل بر منافع و دغدغههای آنچه به اصطلاح جنوب جهانی نامیده میشود، تمرکز کرده است. گفتوگو دیگر صرفاً میان قدرتهای بزرگ نیست.»
اگرچه گستردگی این بلوک - که همه اعضای آن از نیمکره جنوبی نیستند - به معنای وجود اختلافات اجتنابناپذیر میان کشورهای عضو است، اما همچنان زمینههای کافی برای همکاری وجود دارد، زیرا وحدت این گروه نه بر اساس مرزهای جغرافیایی بلکه بر اساس مواضع ژئوپلیتیکی، اقتصادی و حتی سیاست داخلی تعریف میشود. این وحدت، جنوب جهانی را به نیرویی قدرتمند تبدیل میکند که توانایی به چالش کشیدن نظام ژئوپلیتیکی و اقتصادی موجود را دارد.
تأثیر آن کجا احساس میشود؟
برای مثال، تغییرات اقلیمی را در نظر بگیرید. بسیاری از کشورهای عضو جنوب جهانی در مناطقی قرار دارند که مستعد رویدادهای آبوهوایی شدید مانند موج گرما، خشکسالی، طوفانهای شدید و بالا آمدن سطح دریا هستند. جنوب جهانی بهصورت جمعی برای عدالت اقلیمی تلاش میکند و بر مسئولیت تاریخی و اصل مسئولیتهای مشترک اما متفاوت تأکید دارد.
تولید جهانی و تجارت حوزه دیگری است که جنوب جهانی در آن قواعد بازی را تغییر میدهد. در حالیکه سیاستگذاران در ایالات متحده و اتحادیه اروپا تعرفههای سنگینی بر خودروهای برقی ساخت چین اعمال کردهاند و نگرانیهایی درباره ظرفیت مازاد و رقابت ناعادلانه مطرح کردهاند، کشورهای عضو جنوب جهانی تصمیم گرفتهاند با چنین اقداماتی همراه نشوند. «این کشورها در مورد ظرفیت مازاد انرژی پاک ابراز نگرانی نمیکنند». پروفسور دنی کوآه، رئیس و استاد اقتصاد در دانشکده سیاست عمومی لی کوان یو این را میگوید و ادامه میدهد: «جهان به انرژی پاک و ارزان نیاز دارد. برای اینکه اقتصادهای در حال ظهور بتوانند کنترل معقولی بر سرنوشت خود داشته باشند، به افزایش شدید تولید پایدار انرژی نیاز دارند... تا آیندهای دور نشانهای از بیش از اندازه بودن تعداد خودروهای برقی، ذخیرهسازی باتریهای الکتریکی یا پنلهای خورشیدی دیده نمیشود.»
حوزه تأثیرگذار دیگر، موضع جنوب جهانی در قبال مناقشات است. در حالیکه غرب به دنبال محکومیت تهاجم روسیه به اوکراین بود، برخی از اعضای جنوب جهانی به سیاست عدم تعهد پایبند ماندند و مانع از آن شدند که غرب صدای غالب در مسیر رسیدن به اجماع جهانی باشد. اگرچه برخی مفسران این موضوع را همراه با دیگر منافع متضاد، بهعنوان ضدغربی تفسیر میکنند، اما دیگران آن را نشانهای از افزایش اعتمادبهنفس و پیگیری منافع شخصی اعضای این بلوک میدانند. سوبرامانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه هند، این موضع را در کنفرانس امنیتی مونیخ در فوریه ۲۰۲۴ بیان کرد: «اروپا باید از این ذهنیت بیرون بیاید که مشکلات اروپا، مشکلات جهان هستند؛ اما مشکلات جهان، مشکلات
اروپا نیستند.»
جنوب جهانی چگونه تکامل یافته است؟
اصطلاح «جنوب جهانی» ابتدا در سال ۱۹۶۹ توسط کارل اوگلسبی، فعال سیاسی آمریکایی ابداع شد. اوگلسبی در نوشتههای خود درباره جنگ ویتنام، این اصطلاح را برای توصیف گروهی از کشورها که تحت سلطه «شمال جهانی» از طریق استثمار سیاسی و اقتصادی قرار داشتند، به کار برد.
اولین تصویرسازی گسترده و شناختهشده از جنوب جهانی در سال ۱۹۸۰ با معرفی «خط برانت» شکل گرفت. این خط فرضی که در حدود ۳۰ درجه عرض جغرافیایی در سراسر جهان امتداد دارد، برای برجسته کردن شکاف بین کشورهای مرفه در شمال و کشورهای کمتر توسعهیافته در جنوب ایجاد شد. بسیاری از کشورهای جنوب جهانی زمانی مستعمره بودهاند و اکنون بخشی از جنبش عدم تعهد هستند، مجمعی متشکل از ۱۲۰ کشور که به منافع مشترکی از جمله استقلال، تمامیت ارضی و ضدامپریالیسم پایبندند.
برای چندین دهه، اصطلاح «جنوب جهانی» بهطور متناوب با مفهوم شناختهشدهتر «جهان سوم» به کار میرفت، عبارتی که به دلیل ارتباط معنایی با فقر و ناپایداری دیگر مرسوم نیست. طی ۱۵ سال گذشته، اصطلاح «جنوب جهانی» در میان روزنامهنگاران، دانشگاهیان و سیاستگذاران رواج یافته و بازتابدهنده اهمیت روزافزون این بلوک است.
تعریف اینکه کدام کشورها در دسته جنوب جهانی قرار میگیرند، بهطور دقیق مشخص نیست و تفسیرهای گوناگونی از آن وجود دارد. یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ که به بررسی مقالات دانشگاهی متعدد در این موضوع پرداخت، چندین تعریف را شناسایی کرد که اغلب آنها بر اصطلاحاتی مانند در حال توسعه، استعمارزداییشده و بهحاشیهراندهشده از نظر اجتماعی و اقتصادی متمرکز بودند. دیدگاهی دیگر در مورد این بلوک از سوی اجلاس «صدای جنوب جهانی» ارائه شد که در ژانویه ۲۰۲۳ در هند برگزار گردید و نمایندگانی از ۱۲۵ کشور را دعوت کرد.
صرفنظر از تعریف، جنوب جهانی یک موجودیت قدرتمند به شمار میآید. برآوردی از مؤسسه پترسون برای اقتصاد بینالملل، بر اساس تولید ناخالص داخلی سرانه، نشان میدهد که «جنوب جهانی ۸۵ درصد جمعیت جهان و نزدیک به ۳۹ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را نمایندگی میکند.»

